English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
temporary data set مجموعه داده موقتی
Other Matches
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
transmissions مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
data set مجموعه داده ها
data set organization سازماندهی مجموعه داده ها
data set name نام مجموعه داده ها
data set ready امادگی مجموعه داده ها
data set label برچسب مجموعه داده ها
dsn نام مجموعه داده
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
slumps کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
data set control block بلاک کنترل مجموعه داده ها
concatenated data set مجموعه داده ها متصل شده
concatenate ترکیب دو یا چند مجموعه داده
catenate ترکیب دو یا چند مجموعه از داده
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
list مجموعه موضوعات مرتب شده داده
partittioned data set مجموعه داده جزء بندی شده
cataloged data set مجموعه داده فهرست بندی شده
projected پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
database مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
dsorg Organization Set Data سازماندهی مجموعه داده ها
projects پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
project پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
databases مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
condition اضافه کردن داده ارسالی پس از برخورد با مجموعه پارامترها
validates بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validating بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validated بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validate بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
functioned لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
dscb Block Control Set Data بلاک کنترل مجموعه داده
function لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
functions لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
transformational rules مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
inference مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inferences مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
menu مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند
database مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
menus مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند
databases مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
identifier مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها
machines دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
inputted مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
dual حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
menu مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
menus مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
scrapbooks مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
keypad مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
adinterim موقتی
interim موقتی
treadway پل موقتی
provisionary موقتی
tentative <adj.> موقتی
jackleg موقتی
intrim موقتی
provisional <adj.> موقتی
extemporaneous موقتی
makeshift <adj.> موقتی
flying bridge پل موقتی
pro forma موقتی
temporary <adj.> موقتی
provisory <adj.> موقتی
make-shift <adj.> موقتی
cornering انحصار موقتی
sojourn اقامت موقتی
temporary error خطای موقتی
corner انحصار موقتی
sojourns اقامت موقتی
house of d. زندان موقتی
funk hole پناهگاه موقتی
floating bridge پل متحرک موقتی
barricades سنگربندی موقتی
barricade سنگربندی موقتی
barricaded سنگربندی موقتی
temporal موقتی زودگذرفانی
gleams تظاهر موقتی
non-residents مقیم موقتی
non-resident مقیم موقتی
bastes کوک موقتی
palliative مسکن موقتی
corners انحصار موقتی
coalition اتحاد موقتی
coalitions اتحاد موقتی
adjournment تعطیل موقتی
adjournments تعطیل موقتی
gleam تظاهر موقتی
gleamed تظاهر موقتی
gleaming تظاهر موقتی
baste کوک موقتی
basted کوک موقتی
faddle سرگرمی موقتی
bivouacked اردوگاه موقتی
bivouacked اردوی موقتی
bivouac اردوگاه موقتی
non resident مقیم موقتی
scrip رسید موقتی
temporariness موقتی بودن
sojoiurn اقامت موقتی
sojourner ساکن موقتی
dugouts پناهگاه موقتی
make shift construction طرح موقتی
provisionality موقتی بودن
make do چاره موقتی
bivouacking اردوی موقتی
bivouacking اردوگاه موقتی
bivouacs اردوی موقتی
scratch file فایل موقتی
barricading سنگربندی موقتی
temporary structures ساختمانهای موقتی
temporary storage انباره موقتی
bivouac اردوی موقتی
temporary income درامد موقتی
dugout پناهگاه موقتی
phantom tumour برامدگی موقتی
phantom tumour باد موقتی
palliatives مسکن موقتی
temporary gauge اشل موقتی
bivouacs اردوگاه موقتی
provisionality جنبه موقتی
casual uplift بالا رفتن موقتی
brainstorm اشفتگی فکری موقتی
jury sturt پایه اضافی یا موقتی
brainstorms اشفتگی فکری موقتی
interrex رئیس حکومت موقتی
interlocutory موقتی غیر قطعی
booths پاسگاه یادکه موقتی
interim dividend سود موقتی سهام
interim certificates سند قرضه موقتی
interim dividend سود سهام موقتی
booth پاسگاه یادکه موقتی
interregnum دوره حکومت موقتی
interregnums دوره حکومت موقتی
frame هیکل حالت موقتی
gasoline dump مخزن موقتی بنزین
interregna دوره حکومت موقتی
treadway bridge پل عبور موقتی پیاده
recesses تعطیل موقتی تنفس
stop gap وسیله یا چاره موقتی
recess تعطیل موقتی تنفس
dump انبار موقتی اشغالدان
casual uplift بالا بردن موقتی
Band-Aids چارهی سطحی و موقتی
Band-Aid چارهی سطحی و موقتی
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
casual water تجمع موقتی اب روی زمین
hoardings جمع اوری دیوار موقتی
put someone up به کسی بطور موقتی جا دادن
makeshift چاره موقتی ادم رذل
hoarding جمع اوری دیوار موقتی
epaulement استحکام موقتی جناحی مترس
radar silence خاموش کردن موقتی رادارها
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
corners انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
assembly of notables مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
blackout فراموشی [یا بیهوشی یا نابینایی] موقتی [پزشکی]
retrench دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
corner انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
cornering انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com