English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
working set مجموعه دایر
Other Matches
scrapbooks مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
in gear دایر
in a دایر
functioning دایر
open دایر
lived دایر
opened دایر
opens دایر
operational دایر
commissioned دایر
in working condition دایر
operative دایر
in order دایر
operatives دایر
live دایر
active دایر
in good working order دایر
set afoot دایر کردن
operates دایر بودن
utilized lands اراضی دایر
it is not in good workingorder دایر نیست
installing دایر کردن
ws انباره دایر
operated دایر بودن
install دایر کردن
work space فضای دایر
operate دایر بودن
circulate دایر کردن
circulated دایر کردن
to come into operation دایر شدن
circulates دایر کردن
it is in good working order دایر است
installs دایر کردن
run رانش دایر بودن
runs رانش دایر بودن
operable عمل پذیر دایر
the game is on بازی دایر است
To establish( make) contact. تماس دایر ( برقرار ) کردن
to make things hum کارها را دایر کردن یا درجنبش اوردن
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
reclaiming نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaims نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
revivalist movement جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
revives دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
repaired جبران کردن دوباره دایر کردن
repair جبران کردن دوباره دایر کردن
installed ثابت مسقر شده دایر شده
circulates دایر کردن منتشر کردن
circulated دایر کردن منتشر کردن
get up اتو کردن دایر کردن
circulate دایر کردن منتشر کردن
caboodle مجموعه
sets مجموعه
set مجموعه
bundles مجموعه
setting up مجموعه
combination مجموعه
batch یک مجموعه
batch مجموعه
batches یک مجموعه
batches مجموعه
aggregates مجموعه
repertory مجموعه
repertoire مجموعه
assortments مجموعه
assortment مجموعه
bundling مجموعه
assemblies مجموعه
aggregate مجموعه
bundle مجموعه
yardage مجموعه
series مجموعه
codex مجموعه قوانین
instruction set مجموعه دستورالعمل
end product مجموعه قطعات
complexes گروهه مجموعه
library مجموعه فایل ها
partial sum پاره مجموعه
product of sums حاصلضرب مجموعه ها
proper subset زیر مجموعه
code set مجموعه رمز
cluster of galaxies مجموعه کهکشانی
subset زیر مجموعه
style sheet مجموعه تعاریف
canonical ensemble مجموعه بندادی
complex گروهه مجموعه
cable block مجموعه کابل
character set مجموعه علائم
bijouterie مجموعه جواهرات
bibliotheca مجموعه کتب
mail application programming interface مجموعه استانداردها
regular set مجموعه منظم
orthogonal set مجموعه متعامد
triads مجموعه سه تایی
libraries مجموعه فایل ها
empty set مجموعه تهی
system مجموعه سازمان
nomanclature مجموعه اصطلاحات
dynamics مجموعه نیروها
null set مجموعه پوچ
null set مجموعه تهی
omnium gatherum مجموعه اشخاص
nomenclature مجموعه لغات
omnium gatherum مجموعه اشیا
systems مجموعه سازمان
use case مجموعه ای از رویدادها
MAPI مجموعه استانداردها
library routine روال مجموعه ها
triad مجموعه سه تایی
gymnasiums مجموعه ورزشی
gymnasium مجموعه ورزشی
master plans نقشه مجموعه
master plan نقشه مجموعه
data set مجموعه داده ها
igniter train مجموعه چاشنی
sets دوره مجموعه
wiring مجموعه سیم ها
set مجموعه [ریاضی]
code مجموعه قوانین
set دوره مجموعه
universal set مجموعه جهانی
posts مجموعه پستی
collection اجتماع مجموعه
post مجموعه پستی
cuspidation مجموعه تیزه ها
set theory نظریه مجموعه ها
working set مجموعه کاری
setting up دوره مجموعه
posted مجموعه پستی
television set مجموعه تلویزیونی
void set مجموعه تهی
collections اجتماع مجموعه
test battery مجموعه ازمون
post- مجموعه پستی
universal set مجموعه فراگیر
set theory تئوری مجموعه ها
consolidated pack ice مجموعه یخهای شناور
series [مجموعه نقش و نگاره ها]
set theory نظریه مجموعه ها [ریاضی]
thesaurus قاموس مجموعه اطلاعات
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
superset مجموعه مرجع [ریاضی]
condensation trail مجموعه وسایل انجماد
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] نمودار مجموعه [ریاضی]
thesauruses قاموس مجموعه اطلاعات
language subset زیر مجموعه زبان
ribbing مجموعه رگبرگهای برگ
condominium مجموعه های آپارتمانی
number مجموعه مقادیر مجاز
penal code مجموعه حقوق کیفری
null مجموعه حاوی صفرها
data set label برچسب مجموعه داده ها
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
general aptitude test battery مجموعه ازمون استعدادعمومی
gatb مجموعه ازمون استعدادعمومی
nomenclature مجموعه اصطلاحات نامگذاری
data set name نام مجموعه داده ها
data set organization سازماندهی مجموعه داده ها
data set ready امادگی مجموعه داده ها
tools مجموعه برنامههای کاربردی
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
Intersection [set theory] اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
numbers مجموعه مقادیر مجاز
penal codes مجموعه حقوق کیفری
hayes command set مجموعه فرمانهای هیز
union [set theory] اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
dsn نام مجموعه داده
temporary data set مجموعه داده موقتی
infinite set مجموعه نامتناهی [ریاضی]
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
convex set مجموعه محدب [ریاضی]
element اعضا [مجموعه] [ریاضی]
numeric مجموعه کلیدها با اعداد
finite set مجموعه متناهی [ریاضی]
convex set مجموعه کوژ [ریاضی]
collecting system مجموعه جمع کننده
set-theoretic difference تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
ranges مجموعه مقادیر مجاز
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
software مجموعه کامل برنامه ها
ranged مجموعه مقادیر مجاز
terminological وابسته به مجموعه اصطلاحات
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
relative complement تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
range مجموعه مقادیر مجاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com