| Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| housekeeping |
مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| bootstrap |
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود |
key |
کلیدی که کار مخصوص یا مجموعه دستوراتی دارد |
| Hayes Corporation |
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند |
| turtles |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
turtle |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
| databases |
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد |
| database |
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد |
| CIR |
ثبات CPU که دستوراتی که اجرا شده اند ذخیره میکند |
| script |
مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود |
| main |
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند |
| language |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
| languages |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
| inputted |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
| input |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
| AUTOEXEC.BAT |
فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند |
| inserting |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
insert |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
| inserts |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
| million instructions per second |
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند |
| cisc |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
| tested |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
| tests |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
| test |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
| notify handler |
مجموعه دستورات که در صورت دریافت پیام مهم اجرا می شوند |
function |
دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار |
| functions |
دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار |
| functioned |
دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار |
| transmission |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
| transmissions |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
| source |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
| subset |
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند |
| scrapbooks |
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه |
| scrapbook |
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه |
| restatement of the law |
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین |
| execution |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
| universal |
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد |
| burster block |
مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش |
| character set |
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها |
| they were made one |
با هم یکی شدند |
| they parted with each other |
از هم جدا شدند |
| the troops were scattered |
سپاهیان متفرق شدند |
| the boys were excused |
شاگردان مرخص شدند |
| those who did not fear won |
انهایی که نترسیدندپیروز شدند |
| They grew attached ( attracted) to each other. |
به همدیگر علاقمند شدند |
| they took refuge in a cave |
در غاری پنهان شدند |
| they muliplied by generation |
با زاد و ولدزیاد شدند |
| famished |
ایا دستوراتی هست |
| they sought of him a miracle |
معجزهای از او خواستار شدند |
| omission factor |
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند |
| Several engineeres were removed from office. |
چندین مهندس از کار بر کنار شدند |
| How many students passed the exam? |
چند نفر در امتحان قبول شدند؟ |
| the people pressed in |
مردم زور اورده داخل شدند |
| the judges were influenced by |
داوران زیر نفوذ او واقع شدند |
| the party rallied round him |
ان دسته دوباره دور اوجمع شدند |
| definition |
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند |
direction |
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند |
| definitions |
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند |
My shoes stretched after wearing them for a couple of days . |
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند. |
| The officers were brifed on (about) the detailes. |
افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند ) |
| Due to the review security procedures were modified . |
به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند. |
| mix up, caution |
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند |
| i lost my friends |
دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند |
| Many people were hurt when the boiler exploded. |
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند |
| The lights of the aircraft were blinking. |
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند ) |
| repertoire |
تمام دستوراتی که سیستم تشخیص میدهد واجرا میکند |
| standard |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
| standards |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
| asynchronous |
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند |
| simpler |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
| simplest |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
| simple |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
| pelasgic |
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند |
| Gangs of youths went on the rampage through the inner city. |
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند. |
| The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. |
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند . |
| modification |
دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد |
| media |
دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو |
| job |
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد |
| MCI |
دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای را میدهد مثل کارت صدا و قطعه ویدیو |
| jobs |
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد |
| languages |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
| language |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
| runs |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
| run |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
operation |
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد |
| description |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
| patches |
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند |
| descriptions |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
| patch |
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند |
| serfs |
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند |
| serf |
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند |
| config.sys |
در -MS DOS فایل متن مشخصاتی که حاوی دستوراتی برای تنظیم پارامترها و بار کردن نرم افزار درایو است |
| sequential |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
| pleiades |
هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین |
| machines |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
| Apple Mac |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
| Apple Macintosh computer |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
| machined |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
| machine |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
| gynoecium |
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی |
| cable assembly |
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل |
| routine |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| routinely |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| routines |
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند |
| The two cars had a head –on collision. |
دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو) |
| blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
| client side |
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است |
| combination |
مجموعه |
| aggregates |
مجموعه |
| setting up |
مجموعه |
| batch |
یک مجموعه |
| batch |
مجموعه |
| batches |
یک مجموعه |
| batches |
مجموعه |
series |
مجموعه |
| aggregate |
مجموعه |
| yardage |
مجموعه |
| sets |
مجموعه |
| bundling |
مجموعه |
| set |
مجموعه |
| assortment |
مجموعه |
| assortments |
مجموعه |
| caboodle |
مجموعه |
| repertory |
مجموعه |
| repertoire |
مجموعه |
| assemblies |
مجموعه |
| bundles |
مجموعه |
bundle |
مجموعه |
| posts |
مجموعه پستی |
cuspidation |
مجموعه تیزه ها |
system |
مجموعه سازمان |
| dynamics |
مجموعه نیروها |
| code |
مجموعه قوانین |
| setting up |
دوره مجموعه |
| universal set |
مجموعه فراگیر |
| post |
مجموعه پستی |
| sets |
دوره مجموعه |
| post- |
مجموعه پستی |
| working set |
مجموعه کاری |
| working set |
مجموعه دایر |
| posted |
مجموعه پستی |
| television set |
مجموعه تلویزیونی |
| void set |
مجموعه تهی |
| systems |
مجموعه سازمان |
| set |
دوره مجموعه |
| universal set |
مجموعه جهانی |
| bijouterie |
مجموعه جواهرات |
| mail application programming interface |
مجموعه استانداردها |
| code set |
مجموعه رمز |
| triad |
مجموعه سه تایی |
| omnium gatherum |
مجموعه اشیا |
| omnium gatherum |
مجموعه اشخاص |
| set |
مجموعه [ریاضی] |
| orthogonal set |
مجموعه متعامد |
| codex |
مجموعه قوانین |
| partial sum |
پاره مجموعه |
| library routine |
روال مجموعه ها |
| instruction set |
مجموعه دستورالعمل |
| data set |
مجموعه داده ها |
| set theory |
نظریه مجموعه ها |
| set theory |
تئوری مجموعه ها |
| bibliotheca |
مجموعه کتب |
| cable block |
مجموعه کابل |
| canonical ensemble |
مجموعه بندادی |
| nomanclature |
مجموعه اصطلاحات |
| character set |
مجموعه علائم |
| null set |
مجموعه پوچ |
| null set |
مجموعه تهی |
| cluster of galaxies |
مجموعه کهکشانی |
| end product |
مجموعه قطعات |
| MAPI |
مجموعه استانداردها |
| triads |
مجموعه سه تایی |
| gymnasiums |
مجموعه ورزشی |
| gymnasium |
مجموعه ورزشی |
| master plans |
نقشه مجموعه |
| empty set |
مجموعه تهی |
| use case |
مجموعه ای از رویدادها |
| igniter train |
مجموعه چاشنی |
| libraries |
مجموعه فایل ها |
| style sheet |
مجموعه تعاریف |
| subset |
زیر مجموعه |
| wiring |
مجموعه سیم ها |
| test battery |
مجموعه ازمون |
| complexes |
گروهه مجموعه |
| complex |
گروهه مجموعه |
| library |
مجموعه فایل ها |
| regular set |
مجموعه منظم |
| nomenclature |
مجموعه لغات |
| product of sums |
حاصلضرب مجموعه ها |
| master plan |
نقشه مجموعه |
| collection |
اجتماع مجموعه |
| collections |
اجتماع مجموعه |
| proper subset |
زیر مجموعه |
| general aptitude test battery |
مجموعه ازمون استعدادعمومی |
| data set ready |
امادگی مجموعه داده ها |
| dsn |
نام مجموعه داده |
| language subset |
زیر مجموعه زبان |
| generation data set |
مجموعه دادههای تولیدی |
| gear assembly |
مجموعه چرخ دنده ها |
| data set name |
نام مجموعه داده ها |
| consolidated pack ice |
مجموعه یخهای شناور |