Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
rigging
مجموع طناب و بادبانهای کشتی
Other Matches
fore and aftring
مجموع بادبانهای کشتی
to haul a ship
بادبانهای کشتی را پائین اوردن یاخواباندن
cordage
مجموع طنابهای کشتی
matmen
مجموع کشتی گیران و داوران
forward bow spring
طناب مهار کشتی
downhaul
طناب مخصوص کشیدن بادبان کشتی
lyle gun
تفنگ مخصوص پرتاب طناب از کشتی
hawse hole
سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
hawsers
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
shrouded
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
timberhead
انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
shroud
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
hawser
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
vnder canvas
در چادری با بادبانهای گشاده
under sail
دارای بادبانهای گسترده
residual sum of squares
مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
lubber's hole
سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
regression sum of squares
مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
sum of squares of regression
مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
pay out the rope
طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
lanyards
طناب کوتاه طناب کمر
lanyard
طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope
درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
non rotating wire rope
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
totaled
مجموع
lumped
مجموع
sums
مجموع
ensemble
مجموع
ensembles
مجموع
lump
مجموع
sum total
مجموع
lumps
مجموع
summation
مجموع
total
مجموع
amount
مجموع
totals
مجموع
over all
مجموع
totaling
مجموع
totalled
مجموع
totalling
مجموع
sum
مجموع
sum of products
مجموع حاصلضرب
sum of squares
مجموع مجذورات
tercet
مجموع سه چیز
sum of squares
مجموع مربعات
logic sum
مجموع منطقی
rootage
مجموع ریشه ها
iambus
وتد مجموع
totyality
جمع مجموع
summated ratings
مجموع درجه ها
summation
مجموع یابی
modulo two sum
مجموع به پیمانه دو
iamb
وتد مجموع
totality
تمامیت مجموع
sideways sum
مجموع جانبی
triad
مجموع سه چیز
altogether
همگی مجموع
triads
مجموع سه چیز
pentachord
مجموع پنج نت
checksum
مجموع مقابلهای
anecdotage
مجموع حکایات
check sum
مجموع مقابلهای
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
totes
جمع کردن مجموع
sum of squares of residual
مجموع مربعات باقیمانده
aggregate
مجموع جمع کردن
aggregates
مجموع جمع کردن
tote
جمع کردن مجموع
toted
جمع کردن مجموع
toting
جمع کردن مجموع
baronage
مجموع بارونها و نجبا
total search result
مجموع نتیجه جستجو
mass diagram
منحنی مجموع بدهها
alpine combined
مجموع مسابقههای الپاین
iambic
وابسته به وتد مجموع
bureaucracies
مجموع گماشتگان دولتی
sum of the terms of an infinite sequence
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
imbic
دارای وتد مجموع
vocabulary
مجموع لغات یک زبان
vocabularies
مجموع لغات یک زبان
sewerage
مجموع مجرای فاضلاب
bureaucracy
مجموع گماشتگان دولتی
series
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
nordic combined
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
gears
مجموع چرخهای دنده دار
sewarage
زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
gear
مجموع چرخهای دنده دار
total deformation
مجموع تمام تغییر شکلها
geared
مجموع چرخهای دنده دار
two person zero sum game
بازی دو نفره با مجموع صفر
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
ballots
رای مخفی مجموع اراء نوشته
armed forces
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
ballot
رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted
رای مخفی مجموع اراء نوشته
pinning combination
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
stroke play
مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
additions
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
addition
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
assoil
اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
ice time
مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
shook
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
handing
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
hand
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
prow
کشتی عرشه کشتی
prows
کشتی عرشه کشتی
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
headline
طناب
fag ends
ته طناب
fag end
ته طناب
tackline
طناب تک
hawse laid rope
طناب سه لا
ropes
طناب
cords
طناب
headlines
طناب
cord
طناب
guys
طناب
towline
طناب
guy
طناب
tows
طناب
running end
سر طناب
roped
طناب
footrope
طناب پا
upper end of the rope
سر طناب
lines
طناب خط
tow
طناب
line
طناب خط
guide rope
طناب
rope
طناب
lanyards
تسمه یا طناب
roper
طناب باف
marlinespike
طناب بازکن
lanyard
تسمه یا طناب
ropiness
طناب نمائی
lanyards
طناب طرقه کش
lanyards
طناب پرچم
ropeway
طناب نقاله
towline
طناب سورتمه
marlinspike
طناب بازکن
to skip rope
از طناب پریدن
lanyard
طناب پرچم
round line
طناب گرد
ropery
طناب بازی
tow rope
طناب یدک کش
marl
پیچیدن طناب
roping
طناب کشی
marlinespike
طناب گشا
seizing stuff
نخ طناب پیچی
roping
طناب دوزی
towline
طناب بوکسل
marline spike
طناب گشا
ropery
طناب بافی
manila rope
طناب مانیلی
lanyard
طناب طرقه کش
strop
طناب کوتاه
looped
حلقه طناب
loop
حلقه طناب
racking
طناب نازک
small stuff
طناب نازک
parrel
طناب حلقهای
parabuckle
طناب جرثقیل
tackling
قرقره و طناب
tackling
طناب وقرقره
tackles
قرقره و طناب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com