English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
matmen مجموع کشتی گیران و داوران
Other Matches
fore and aftring مجموع بادبانهای کشتی
cordage مجموع طنابهای کشتی
rigging مجموع طناب و بادبانهای کشتی
dioecious وابسته به مگ س گیران
residual sum of squares مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
sum of squares of regression مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
regression sum of squares مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
referee's dressing room رختکن داوران
lord chancellor رئیس کل داوران
jury هیئت داوران
jury هیات داوران
juries هیئت داوران
juries هیات داوران
marshal داوران کنار مسیر
marshaled داوران کنار مسیر
clerk of the course منشی گروه داوران
split decision رای اکثریت داوران
marshaling داوران کنار مسیر
marshalled داوران کنار مسیر
marshals داوران کنار مسیر
hant شور داوران کاراته
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
abstains خودداری داوران ازدادن رای
abstain خودداری داوران ازدادن رای
abstaining خودداری داوران ازدادن رای
abstained خودداری داوران ازدادن رای
rhadamanthus نام یکی از داوران جهان پایین
committee boat قایق داوران در اغاز و پایان مسیر
homologate تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
the judges were influenced by داوران زیر نفوذ او واقع شدند
pyx jury هئیت منصفه عیارگیران داوران دینارسنج
homologate اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
awards مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awarding مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
award مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awarded مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
postal match مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
totaling مجموع
ensembles مجموع
totaled مجموع
amount مجموع
total مجموع
totals مجموع
totalling مجموع
totalled مجموع
ensemble مجموع
lumps مجموع
sums مجموع
sum مجموع
over all مجموع
sum total مجموع
summation مجموع
lumped مجموع
lump مجموع
logic sum مجموع منطقی
anecdotage مجموع حکایات
triads مجموع سه چیز
modulo two sum مجموع به پیمانه دو
triad مجموع سه چیز
rootage مجموع ریشه ها
summated ratings مجموع درجه ها
summation مجموع یابی
pentachord مجموع پنج نت
check sum مجموع مقابلهای
checksum مجموع مقابلهای
sum of squares مجموع مربعات
sum of products مجموع حاصلضرب
iamb وتد مجموع
sideways sum مجموع جانبی
iambus وتد مجموع
tercet مجموع سه چیز
totyality جمع مجموع
sum of squares مجموع مجذورات
altogether همگی مجموع
totality تمامیت مجموع
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
bureaucracies مجموع گماشتگان دولتی
aggregate مجموع جمع کردن
bureaucracy مجموع گماشتگان دولتی
sewerage مجموع مجرای فاضلاب
sum of the terms of an infinite sequence مجموع یک دنباله [ریاضی]
series مجموع یک دنباله [ریاضی]
iambic وابسته به وتد مجموع
baronage مجموع بارونها و نجبا
vocabulary مجموع لغات یک زبان
vocabularies مجموع لغات یک زبان
toting جمع کردن مجموع
mass diagram منحنی مجموع بدهها
alpine combined مجموع مسابقههای الپاین
total search result مجموع نتیجه جستجو
tote جمع کردن مجموع
toted جمع کردن مجموع
imbic دارای وتد مجموع
totes جمع کردن مجموع
sum of squares of residual مجموع مربعات باقیمانده
aggregates مجموع جمع کردن
nordic combined مجموع مسابقات اسکی نوردیک
gear مجموع چرخهای دنده دار
gears مجموع چرخهای دنده دار
geared مجموع چرخهای دنده دار
total deformation مجموع تمام تغییر شکلها
sewarage زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
additions عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
addition عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
ice time مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
assoil اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
hand بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
prow کشتی عرشه کشتی
prows کشتی عرشه کشتی
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
dock receipt قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
virtual mass مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
libraries برنامه دان مجموع برنامه ها
batches دسته کردن مجموع کردن
batch دسته کردن مجموع کردن
library برنامه دان مجموع برنامه ها
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
skeg قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
on board a ship در کشتی
carinae کشتی
on shipboard در کشتی
carina کشتی
on the water در کشتی
wrestling کشتی
collier کشتی
catch کشتی کج
afloat در کشتی
ships کشتی
vessels کشتی
flattest پل کشتی
flat پل کشتی
vessel کشتی
foreship سر کشتی
boarded کشتی
by water با کشتی
ark کشتی
bottoms کشتی
ship کشتی
decked پل کشتی
on the sea در کشتی
bilge اب ته کشتی
deck پل کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight کشتی مس
sail ho! کشتی !کشتی !
aft در پس کشتی
bottom کشتی
decks پل کشتی
board کشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com