English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
English Persian
authority مجوز
license مجوز
licensing مجوز
licence مجوز
licences مجوز
licenses مجوز
permission مجوز
warrant مجوز
warranted مجوز
warranting مجوز
warrants مجوز
justification مجوز
justifications مجوز
warrent مجوز
Other Matches
licensee دارنده مجوز
without justification بدون مجوز
withdrawal warrant مجوز برداشت
licensees دارنده مجوز
software license مجوز نرم افزار
site license مجوز درون سازمانی
warrants ضمانت کردن مجوز
clearance outwards مجوز خروج کشتی
clearance inwards مجوز ورود کشتی
warranting ضمانت کردن مجوز
warranted ضمانت کردن مجوز
clearance مجوز دستیابی به یک فایل
warrant ضمانت کردن مجوز
sanctioning مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioned مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanction مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctions مجوز جریمه ضمانت اجرا
authorization مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
run duration مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
unauthorized آنچه باید مجوز داشته باشد
authorisations مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
constituting تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
ATC مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
signature کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
signatures کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
second مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
export licence جواز صدور مجوز صدور
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com