English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
thermal protection محافظت حرارتی
Other Matches
spark printer چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
cared محافظت
care محافظت
cares محافظت
protection محافظت
preservation محافظت
conservation محافظت
sheltered محافظت حمایت
guard محافظت کردن
protecting محافظت کردن
protect محافظت کردن
guards محافظت کردن
shelter محافظت حمایت
shelter محافظت کردن
guarding محافظت کردن
sheltered محافظت کردن
sheltering محافظت حمایت
copy protection محافظت از کپی
normal maintenance محافظت عادی
preserve wood محافظت چوب
protects محافظت کردن
preservation محافظت جلوگیری
sheltering محافظت کردن
shelters محافظت حمایت
shelters محافظت کردن
shields محافظت کردن
stickability قابلیت محافظت
shield محافظت کردن
thermal حرارتی
to screen [from] [با پرده] محافظت کردن [از]
protected storage حافظه محافظت شده
protected storage انباره محافظت شده
reserved words کلمههای محافظت شده
security محافظت شده یا رمزدار
right of self preservation حق محافظت از سرحدات خود
cared محافظت کردن مراقبت
The Physics of Radiation Protection فیزیک محافظت از پرتو
care محافظت کردن مراقبت
cares محافظت کردن مراقبت
Health physics فیزیک محافظت از پرتو
heat conduction هدایت حرارتی
heat conductivity هدایت حرارتی
heat energy انرژی حرارتی
heat capacity فرفیت حرارتی
heat balance تعادل حرارتی
evolution of heat انبساط حرارتی
calorific power مقدار حرارتی
dilatation انبساط حرارتی
ablating material سپر حرارتی
temperature coefficient ضریب حرارتی
heating tape نور حرارتی
heat treatment عملیات حرارتی
heating resistor مقاومت حرارتی
heating blower دمنده ی حرارتی
heating power توان حرارتی
heating mantle ژاکت حرارتی
heating furnace کوره حرارتی
heating wire سیم حرارتی
hot shortness شکنندگی حرارتی
heat supply منبع حرارتی
heat engine موتور حرارتی
heat exchanger مبدل حرارتی
heat loss گمگشتگی حرارتی
heat proof quality ثبات حرارتی
heat pulse پالس حرارتی
heating jacket ژاکت حرارتی
heat shield حفاظ حرارتی
heat sink انباره حرارتی
heating installation تاسیسات حرارتی
thermal switch سویچ حرارتی
hot wire رشته حرارتی
hot-wired رشته حرارتی
hot-wires رشته حرارتی
hot-wiring رشته حرارتی
thermal emission تابش حرارتی
thermopile پیل حرارتی
thermal efficiency راندمان حرارتی
thermal effects اثرات حرارتی
thermal devices ابزارهای حرارتی
thermal expansion انبساط حرارتی
thermal fatigue خستگی حرارتی
thermal stress تنش حرارتی
thermal shadow سایههای حرارتی
thermal radiation تشعشع حرارتی
thermal printer چاپگر حرارتی
thermal power توان حرارتی
thermal radiation تابش حرارتی
thermal power مقدار حرارتی
thermal instability ناپایداری حرارتی
thermoswitch سویچ حرارتی
thermoswitch کلید حرارتی
high temperature strength استحکام حرارتی
thermal battery باطری حرارتی
heating سیستم حرارتی
thermal ammeter امپرسنج حرارتی
hot-wire رشته حرارتی
thermocouple عنصر حرارتی
thermocouple زوج حرارتی
protected passed pawn پیاده رونده محافظت شده
protective زره حفافتی محافظت کننده
thermic وابسته بگرما حرارتی
thermo plasticity شکل پذیری حرارتی
temperature stress تنش حرارتی یا دمایی
high temperature steel فولاد با ثبات حرارتی
heating zone منطقه یا ناحیه حرارتی
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
austemper سخت گردانی حرارتی
thermal shadow سایه روشن حرارتی
hot wire meter امپر سنج حرارتی
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
low heat value مقدار حرارتی پایین
precipitation heat treatment عملیات حرارتی رسوبی
internal thermal resistance مقاومت حرارتی داخلی
thermit fusion welding جوشکاری ذوبی حرارتی
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
thermal conductivity رسانائی گرمایی یا حرارتی
hot working die ابزار عملیات حرارتی
hot working steel فولاد عملیات حرارتی
heating element المان یا عنصر حرارتی
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
heat insulation عایق کاری حرارتی
radiant تشعشع کننده حرارتی
thermonuclear بمب هستهای حرارتی
convection ارزش حرارتی همبرداری
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
heat treatable قابل عملیات حرارتی
continous heating furnace کوره حرارتی دائمی
heating coil سیم پیچ حرارتی
heat treatment crack ترک عملیات حرارتی
heat treating تشویه حرارتی فولاد
heat treating property خاصیت عملیات حرارتی
heat treating department دپارتمان عملیات حرارتی
heat treating furnace کوره عملیات حرارتی
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
to screen one's eyes from the sun از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
parkas نوعی کت برای محافظت از باد و باران
preserves حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserve حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
unprotected که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
preserving حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
heat treat انجام دادن عملیات حرارتی
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری حرارتی
heat treatable steel فولاد قابل عملیات حرارتی
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
breaker وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
cladding ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
breakers وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
reactors دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
Is there heating? آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
reactor دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
The heating doesn't work. این سیستم حرارتی کار نمیکند.
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
hot wire instrument دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
dilatometer دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
cassettes پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
variable داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variables داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
bi fuel موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
heat resisting quality حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
radiant exposure وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
encipher تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
automatic reset circuit breaker محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
goggles عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
write protect شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
cover مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
coverings مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
covers مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
invar الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
circuit وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
cassettes چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
circuits وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
cassette چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
fused وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
dou [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
fuse وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
optical شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
cyaniding عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
open cycle reactor system سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
fibre optics لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com