Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
English
Persian
patch
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
Other Matches
mazurka
پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
one heel spin
چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
thrust
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
toe rake
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe pick
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
thrusts
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
short line
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
normal
محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
UHF
محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
euler
پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
loop step
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
boeckl
پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
toe point
پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
private
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
privates
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
colour
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
adaptations
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
center of gravity limits
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
colours
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
adaptation
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
batting cage
حصار توری برای تمرین بیس بال
CLUT
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
pattern
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
patterns
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
dummies
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummy
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
sleds
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
roadwork
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
imperialism
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
dry sum
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
p system
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
fifth generation computers
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
Intel
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
ponying
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
analog
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
contiguous zone
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
skater
اسکیت باز
skaters
اسکیت باز
figure skating
مسابقه اسکیت
skating
اسکیت بازی
figure skater
اسکیت باز ماهر
flattest
تماس دو لبه اسکیت
flat
تماس دو لبه اسکیت
scissors jump
پرش قیچی در اسکیت
similar pairs
مسابقه دونفره اسکیت
skate
اسکیت بازی کردن
skated
اسکیت بازی کردن
skates
اسکیت بازی کردن
speed skater
اسکیت باز سرعت
pairs
تیم دونفره اسکیت
sit spin
چرخیدن روی یک اسکیت
school figures
مجموعه 96 حرکت در اسکیت
pattern
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
looped
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
skate guard
پرش روی تیغه اسکیت
patterns
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
turn
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
free skating
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
cusp
نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
floor hockey
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
master tooth
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
mixed pairs
مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
skate sailer
اسکیت باز روی یخ بکمک باد
turns
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
edge
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
roller-skating
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
t position
حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
roller-skated
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skates
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
chean
چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت
roller-skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
edges
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
master pick
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
roller skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
hopped
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
scratch spin
چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
hop
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
one toe spin
چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
hopping
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hops
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
progressive
مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
span
محدوده
confining
محدوده
scope
محدوده
confine
محدوده
spanned
محدوده
ranges
محدوده
range
محدوده
spans
محدوده
spanning
محدوده
ranged
محدوده
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
street hockey
نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
three turn
چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
floors
محدوده زمین
time limit
محدوده زمانی
ranged
حدود محدوده
ranges
حدود محدوده
grades
سطح یا محدوده
floored
محدوده زمین
playing area
محدوده زمین
soft cell boundaries
محدوده ازاد سل
time limits
محدوده زمانی
zones
حیطه محدوده
range check
بررسی محدوده
sin bin
محدوده پنالتی
normal range
محدوده عادی
range
حدود محدوده
floor
محدوده زمین
transmission limit
محدوده فرافرستی
grade
سطح یا محدوده
error range
محدوده خطا
number range
محدوده اعداد
fair territory
محدوده خطا
zone
حیطه محدوده
counter jump
پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
bank switching
راه گزینی محدوده
balking billiard
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
in
توپ در محدوده زمین
in-
توپ در محدوده زمین
bands
محدوده فرکانس ها بین دو حد
frequency range
محدوده فرکانس نامی
band
محدوده فرکانس ها بین دو حد
program
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
broomball
نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
palettes
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
touch in goal
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
palette
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
trap shot
ضربه به گوی از محدوده ماسهای
leg hit
ضربه بسمت محدوده توپزن
t stop
روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
flips
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
out of bounds
خارج شدن توپ از محدوده زمین
outsides
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outside
منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
normal
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
families
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
newton
محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
infield
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
confidence level
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
repertoire
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
family
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
skid pad
محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت
in hand
گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
bands
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
scope
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
band
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
toe walley
پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
quantifier
علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
team area
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
leg theory
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
special
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
center of gravity envelope
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
popping crease
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
work out
تمرین
practice
تمرین
actions
تمرین
action
تمرین
uses
تمرین
exercised
تمرین
exercises
تمرین
drilling
تمرین
exercise
تمرین
use
تمرین
train
تمرین
drilled
تمرین
rehearsals
تمرین
drill
تمرین
ure
تمرین
rehearsal
تمرین
drills
تمرین
trained
تمرین
trains
تمرین
trapped
زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
third
محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
radio frequency
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
thirds
محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
platforms
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
window
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
platform
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com