Dictiornary-Farsi | محدودیت امادی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 94 (1 milliseconds)

English	Persian
constraint of supply	محدودیت امادی


Other Matches

supply manifest	بارنامه امادی
supply reserves	ذخایر امادی
items	اقلام امادی
item	اقلام امادی
class i activity	فعالیت امادی طبقه 1
major end item	اقلام عمده امادی
class ii activity	فعالیت امادی طبقه 2
acorns	گروه امادی مقدم
accountable supply distribution activity	سازمان نگهداری سوابق امادی
supply control	کنترل تدارکات اعتبار امادی
supply catalog	ایین نامه تدارکاتی یا امادی
supply arms	یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
consumer logistics	امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
limitation	محدودیت
finitude	محدودیت
restraints	محدودیت
circumscription	محدودیت
incomprehensiveness	محدودیت
finiteness	محدودیت
limitations	محدودیت
constraint	محدودیت
restrictions	محدودیت
restriction	محدودیت
constraints	محدودیت ها
narrowness	محدودیت
restraint	محدودیت
limitable	محدودیت پذیر
fire restriction	محدودیت اتش
import restriction	محدودیت واردات
monopoly restriction	محدودیت انحصاری
restriction of imports	محدودیت واردات
limitation period	دوره محدودیت
monetary deflation	محدودیت پولی
time bar	محدودیت زمانی
trade restriction	محدودیت تجاری
wage constraint	محدودیت دستمزد
in line <idiom>	با محدودیت متداول
tie up <idiom>	محدودیت استفاده
restrictionism	سیاست محدودیت
restriction of range	محدودیت دامنه
monetary restriction	محدودیت پولی
restraint of trade	محدودیت تجارت
exclusiveness	محدودیت انحصار
exchange restriction	محدودیت ارزی
budget constraint	محدودیت بودجه
restriction	منع محدودیت
budget constaint	محدودیت بودجهای
appropriation limitation	محدودیت بودجه
time limits	محدودیت زمانی
time limit	محدودیت زمانی
freely	بدون محدودیت
restrictions	منع محدودیت
free play	بدون محدودیت
capital constraint	محدودیت سرمایه
exchange restricition	محدودیت ارزی
age limit	محدودیت سنی
compute bound	محدودیت محاسباتی
economic stringency	محدودیت اقتصادی
economic constraint	محدودیت اقتصادی
exclusion	محدودیت در دستیابی به سیستم
parochialism	محدودیت در افکار وعقایدمحلی
import quotas	محدودیت کمی واردات
airspace restricted area	منطقه محدودیت پرواز
appropriation limitation	محدودیت تخصیص اعتبار
modular constraint	محدودیت در جابجایی تصاویر
in restraint of trade	تحت محدودیت تجارتی
frees	کمی محدودیت نوع اسلحه
freed	کمی محدودیت نوع اسلحه
freeing	کمی محدودیت نوع اسلحه
free	کمی محدودیت نوع اسلحه
freeze	محدودیت عدم امکان تغییر
freezes	محدودیت عدم امکان تغییر
limited access	دراری محدودیت مدارک محدود
unconstrained optimization	بهینه سازی بدون محدودیت
array	محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
arrays	محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
freedoms	آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedom	آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
bounds	محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
parochialism	محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
unlimited	وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
withhold	محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholds	محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholding	محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withheld	محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
inputted	ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input	ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input limited	ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
channel airlift	سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
wraparound	توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
gridding	محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
increasing cost industry	حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
Afshan [all-over pattern]	طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]