Dictiornary-Farsi | محرک احساسات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
affecting	محرک احساسات


Search result with all words

pornography	نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
erogenous	ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
Other Matches

drive shaft	میله محرک محور محرک
s r s model	الگوی محرک- پاسخ- محرک
drive shafts	میله محرک محور محرک
stimulus stimulus model	الگوی محرک- محرک
s s model	الگوی محرک- محرک
heartbeat	احساسات
soulful	پر از احساسات
sentiments	احساسات
emotions	احساسات
emotion	احساسات
heartbeats	احساسات
heartstrings	احساسات عمیق
sentimentalize	با احساسات امیختن
emotionless	عاری از احساسات
folkway	احساسات عمومی
enthusing	احساسات رابرانگیختن
enthuses	احساسات رابرانگیختن
schwarmerei	احساسات افراطی
nationallism	احساسات ملی
enthuse	احساسات رابرانگیختن
enthused	احساسات رابرانگیختن
rhapsodically	از روی احساسات
rhapsodical	ناشی از احساسات
d. of feeling	نازکی احساسات
acold	بدون احساسات
affect	احساسات برخورد
affects	احساسات برخورد
impressive	برانگیزنده احساسات
schwarmerei	احساسات شدید
braced	تحریک احساسات
brace	تحریک احساسات
emotive	وابسته به احساسات
to gall a person's kibes	احساسات کسی را
sentimental	مبنی بر احساسات یا عقیده
heartstring	عمیق ترین احساسات دل
white-hot	دارای احساسات برانگیخته
sexy	دارای احساسات شهوانی
sexiest	دارای احساسات شهوانی
shake-up	احساسات راتحریک کردن
sexier	دارای احساسات شهوانی
mush	احساسات بیش ازحد
shake-ups	احساسات راتحریک کردن
shake up	احساسات راتحریک کردن
fanatical	دارای احساسات شدید
sentimentally	از روی احساسات یاعاطفه
white hot	دارای احساسات برانگیخته
fanatics	دارای احساسات شدید
sweep off one's feet <idiom>	بر احساسات فائق آمدن
soft spot for someone/something <idiom>	احساسات تندوتیز داشتن
heart goes out to someone <idiom>	ابراز احساسات کردن
sentimentality	گرایش بسوی احساسات
sentimentalization	ایجاد احساسات وعواطف
sentimentalism	گرایش بسوی احساسات
sensate	با احساسات درک کردن
self composed	مستولی بر احساسات خود
neighbourly feelings	احساسات همسایگی همدردی
unfeeling	بیحس فاقد احساسات
religious sentiments	احساسات وعقاید مذهبی
internationalism	احساسات بین المللی
pathetic	دارای احساسات شدید
fanatic	دارای احساسات شدید
sentient	حساس دستخوش احساسات
seentimentally	از روی احساسات یا عاطفه
wear one's heart on one's sleeve <idiom>	نشان دادن تمام احساسات
get a grip of oneself <idiom>	کنترل کردن احساسات شخصی
close to home <idiom>	به احساسات شخصی نزدیک شدن
To play (trifle) with someones feeling.	با احساسات کسی بازی کردن
your words offended her	سخنان شما به احساسات اوبرخورد
sectarianize	با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
pathognomic	وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
high mind	با مناعت دارای احساسات بلند
heart strings	عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
soul-searching	بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
tough minded	دارای فکر خشن وبدون احساسات
soul searching	بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
philanthropic feelings	احساسات بشر دوستانه و نوع پرستانه
wounded feelings	رنجش برخوردگی احساسات جریحه دار
debunking	احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
homosexual	دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
homosexuals	دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
debunked	احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
soap operas	نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
debunks	احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
debunk	احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
passion	اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
She has emotional entanglements (involvement ) .	گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
soap opera	نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
slobber	دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
eroticism	تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
slobbered	دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbering	دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbers	دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
fiend	دارای احساسات شدید [دیوانه وار مشتاق یا علاقه مند]
oedipus complex	احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
his words injured my feelings	سخنایش بمن برخورد سخنانش احساسات مراجریحه دار کرد
parabiosis	برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
trigger	محرک
stimulus trace	رد محرک
motor	محرک
incitation	محرک
irritative	محرک
actuator	محرک
line driver	محرک خط
stimulus	محرک
motory	محرک
stimulative	محرک
exciter	محرک
excitant	محرک
excitative	محرک
stimulating	محرک
fomenter	محرک
stimuli	محرک
motors	محرک
motored	محرک
appetizing	محرک
motorial	محرک
motor-	محرک
incentives	محرک
drivers	محرک
stimulant	محرک
stimulants	محرک
irritating	محرک
exciting	محرک
triggers	محرک
irritant	محرک
irritants	محرک
motivation	محرک
motive	محرک
provocative	محرک
agitators	محرک
driver	محرک
instigators	محرک
driving	محرک
agitator	محرک
instigator	محرک
triggered	محرک
incentive	محرک
motives	محرک
affective	محرک
anabiotic	محرک
propellent	انگیزه محرک
psychic energizer	داروهای محرک
stimulus situation	موقعیت محرک
primum mobile	محرک اصلی
drive stimulus	محرک سائق
neutral stimulus	محرک بی اثر
pep pills	قرص محرک
pep pill	قرص محرک
tachistoscope	محرک نما
peripheral driver	محرک جنبی
proximal stimulus	محرک مجاور
subliminal stimulus	محرک زیراستانهای
stimulus generalization	تعمیم محرک
stimulus free	محرک- نابسته
stimulus equivalence	هم ارزی محرک
standard stimulus	محرک معیار
stimulant drug	داروی محرک
stimulus ambiguity	ابهام محرک
stimulus bound	محرک- وابسته
stimulus conduction	رسانش محرک
stimulus control	کنترل محرک
stimulus gradient	شیب محرک
stimulus intensity	شدت محرک
stimulus novelty	تازگی محرک
impetus	نیروی محرک
stressor	محرک تنش زا
stimulus discrimination	افتراق محرک
stimulus word	واژه محرک
drives	ولت محرک
drive	ولت محرک
stimulus continuum	پیوستار محرک
stimulus produced	محرک زاد
stimulus pattern	طرح محرک
stimulus discrimination	تمیز محرک
comparison stimulus	محرک مقایسهای
driving force	نیروی محرک
analeptic	محرک روحی
driving member	عضو محرک
driving spindle	هرزگرد محرک
driving wheel	چرخ محرک
dymanic	قوه محرک
effective stimulus	محرک موثر
electromotor	محرک الکتریکی
eliciting stimulus	محرک فراخوان
energetics	داروهای محرک
positive tropism	محرک گرایی
adience	محرک گرایی
adequate stimulus	محرک بسنده
driveshaft	میله محرک
driver unit	واحد محرک
conditioned stimulus	محرک شرطی
consummatory stimulus	محرک پایانی
bus driver	محرک گذرگاه
crankcase	حوض محرک
biostimulant	محرک زیستی
aversive stimulus	محرک ازارنده
device driver	محرک دستگاه
discriminative stimulus	محرک افتراقی
distal stimulus	محرک دوربرد
drive belt	تسمه محرک