Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
finished product
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
Other Matches
off the shelf
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
winterize
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
on guard
اماده توپگیری اماده برای توگیری
shared
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
poisson distribution
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
importing
بردن محصولات به کشوری برای فروش
imported
بردن محصولات به کشوری برای فروش
import
بردن محصولات به کشوری برای فروش
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
licences
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
proprietary file format
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
ground readiness
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
fit to work
اماده برای کارکردن
ready to die
اماده برای مرگ
on offer
اماده برای فروش
to fit with
اماده کردن برای
prompt to go
اماده برای رفتن
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
forthcomming
اماده برای ارائه کردن
cover
اماده برای برگرداندن توپ
bats
گل اماده برای کوزه گری
attention
شمشیرباز اماده برای مبارزه
up and running
اماده برای عملیات کامل
bat
گل اماده برای کوزه گری
coverings
اماده برای برگرداندن توپ
covers
اماده برای برگرداندن توپ
to keep ome's powder dry
برای هر رویدادی اماده بودن
attentions
شمشیرباز اماده برای مبارزه
to stand in the gap
برای دفاع اماده بودن
to prepare for war
برای جنگ اماده شدن
mission ready
هواپیمای اماده برای پرواز
on guard
اماده برای دفاع باشید
batted
گل اماده برای کوزه گری
attack on preparation
شمشیرباز اماده برای حمله
he was prone to mischief
برای دو بهمزنی و شیطنت اماده
covers
اماده شدن برای دریافت توپ
platform load
بار اماده برای بارریزی هوایی
cover
اماده شدن برای دریافت توپ
herbescent
اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
cram
خودرا برای امتحان اماده کردن
addresses
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addressed
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
crammed
خودرا برای امتحان اماده کردن
crams
خودرا برای امتحان اماده کردن
winterization
اماده کردن برای کار در زمستان
coverings
اماده شدن برای دریافت توپ
cramming
خودرا برای امتحان اماده کردن
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
hypnotizable
اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
pools
عده کارمند اماده برای انجام امری
pooled
عده کارمند اماده برای انجام امری
pool
عده کارمند اماده برای انجام امری
tropicalization
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
grooms
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
groom
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
to the manner born
فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
clutch start
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
repertoire
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
vitrescent
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
back-up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
lime paste
اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
set up
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
dispatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
despatching
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
back up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
despatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
civilian preparedness for war
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
sawhorse
نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
routing identifier
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
pilot engine
ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
hot site
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
reaction time
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
reception station
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
turnkey
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
functional distribution
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
sedans
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
crammer
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
rig the ship
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
predigest
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
sedan
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
turnkey system
سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
supercritical
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
appropriation
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
master clear
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
Linotype
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
voyage repairs
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
statitizing
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
panel
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
ramp alert
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
DNS
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
input output table
و محصولات
primary products
محصولات اولیه
joint products
محصولات مشترک
production adviser
مشاوره محصولات
domestic products
محصولات داخلی
primary products
محصولات پایه
agricultural products
محصولات کشاورزی
designs
طراحی محصولات
design
طراحی محصولات
home product
محصولات ملی
home product
محصولات داخلی
break bulk
تفکیک محصولات
raw products
محصولات اولیه
raw products
محصولات ناتمام
waste product
محصولات زائد
warning order
دستور اماده باش اعلام اماده باش
by product recovery
بازده محصولات فرعی
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
average costs
معدل هزینه کل محصولات
cash crops
محصولات نقدی مانند
product planning
برنامه ریزی محصولات
by product cock oven plant
محصولات فرعی کک سازی
break bulk agent
عامل تفکیک محصولات
toxicogenic
تولید کننده محصولات سمی
businesses
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
production
تولید حجم بزرگ محصولات
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
productions
تولید حجم بزرگ محصولات
root crops
محصولات دارای ریشههای خوراکی
root crop
محصولات دارای ریشههای خوراکی
business
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
developments
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
by product oven
محصولات فرعی کوره کک سازی
by product coking practice
محصولات فرعی کوره کک سازی
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
laager
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
agricultural price policy
سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
factory
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factories
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
product
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
products
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
R & D
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
distributions
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distribution
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
adobe
شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Xerox PARC
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
protective tariffs
تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
eagle flight
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
electronics
دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
Chad
محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت
assemble
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
vendor
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendors
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
air alert warning
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
dispensations
توزیع
dispensation
توزیع
repartition
توزیع
allotment
توزیع
distribution
توزیع
marketing
توزیع
allotments
توزیع
distributions
توزیع
issue
توزیع
t distribution
توزیع تی
dissemination
توزیع
issues
توزیع
issued
توزیع
wand
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com