Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
product
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
Other Matches
productive
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
printwheel
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
brands
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
branding
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
brand
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
finishes
انتهای فرآیند یا تابع
finish
انتهای فرآیند یا تابع
twice laid
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
real time
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
cam
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
congestion
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
specification
یات مشخصات ساخته نشده باشد
analysis
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
iambic verse
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
timber dam
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
corniche
جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
quiescent
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
homogeneous computer network
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
gopher wood
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
an iconic statue
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
terminator
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
public good
کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
background
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
dynamic
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamically
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
products
محصول تولید شده یا ساخته شده
product
محصول تولید شده یا ساخته شده
marker
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
polygonal soil
زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
offensive weapon
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
cost plus contracts
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
vertical
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
machine address
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
vapourware
محصولی که فقط نام آن مط رح است
generic
که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
disjunction
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
cash crop
محصولی که برای فروش فرآوری میشود
style sheet
الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
eot
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
doa
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
lappets
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Tianjan
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
word
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
production
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
regulating
کنترل فرآیند
deposition
فرآیند پوشاندن
regulated
کنترل فرآیند
flowchart
شرح فرآیند
depositions
فرآیند پوشاندن
decaying
فرآیند سیگنال
decays
فرآیند سیگنال
decay
فرآیند سیگنال
decayed
فرآیند سیگنال
regulates
کنترل فرآیند
regulate
کنترل فرآیند
flow diagram
شرح فرآیند
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
documented
نوشتن شرح یک فرآیند
phases
بخشی از فرآیند بزرگتر
phased
بخشی از فرآیند بزرگتر
phase
بخشی از فرآیند بزرگتر
selection
عمل یا فرآیند انتخاب
selections
عمل یا فرآیند انتخاب
documenting
نوشتن شرح یک فرآیند
normalization
فرآیند یا داده نرمال
document
نوشتن شرح یک فرآیند
halt
فرآیند را متوقف میکند.
initialization
فرآیند مقداردهی اولیه
halted
فرآیند را متوقف میکند.
halts
فرآیند را متوقف میکند.
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
master
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
masters
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
executes
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
stages
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
stage
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
mastered
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
executed
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
checks
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
execute
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
checked
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
pagination
فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
technical
مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
inherited error
خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
jams
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
hunting
فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
jammed
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jam
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
pause key
[کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
process
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
static
چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
microinstruction
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
simultaneous
دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
processes
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
schemata
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schema
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
process
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
flag
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
indexing
فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
recognition
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
process
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
cancellation
عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
flags
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
framework
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
processes
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
frameworks
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
processes
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
c
استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
framed
ساخته
wrought
ساخته
cancelling
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancels
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
flow diagram
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
cancel
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
flowchart
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
deterministic
نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
enhancer
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
mastering
فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
failures
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
quantize
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
coordination
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
failure
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
logic seeking
انتهای خط وط
end of line
انتهای خط
ruled surface
سطح خط ساخته
self constituted
خود ساخته
self formed
خود ساخته
haniwork
دست ساخته
it is made
ساخته میشود
pukka
ساخته شده
prefabs
پیش ساخته
hand made
ساخته دست
simulated
شبیه ساخته
i do not have it in me
از من ساخته نیست
irowork
اهن ساخته
artificalism
ساخته پنداری
pucka
ساخته شده
soi disant
خود ساخته
prefab
پیش ساخته
made
ساخته شده
self-made
خود ساخته
immature
نیم ساخته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com