English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
time capsule محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
Other Matches
historcicism فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
vandalised اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
prehistorical پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
historical materialism ماده گرایی تاریخی ماتریالیسم تاریخی
monuments لوحه تاریخی اثر تاریخی
monument لوحه تاریخی اثر تاریخی
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
historic character [شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
racism اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
remnant اثار
remnants اثار
indications اثار
remains اثار
tracks اثار
tracked اثار
track اثار
growth effects اثار رشد
natural phenomena اثار طبیعی
ancient relics اثار باستانی
relics اثار مقدس
poetical works اثار شعری
reliquix اثار باقیمانده
relativistic effects اثار نسبیتی
relic اثار مقدس
consequence of a sale اثار بیع
mammaliferous دارای اثار پستانداران
summa اثار دانش بشری
juvenilia اثار دوره جوانی
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
reliquix اثار برگ خشگیده برساقه
physiography مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
crankcase upper half قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
monumental تاریخی
epochal تاریخی
historical تاریخی
historic تاریخی
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
cognoscente متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
historical dynamism دینامیسم تاریخی
historical process پویش تاریخی
quasi historical نیم تاریخی
coevality هم تاریخی معاصری
heritage asset میراث تاریخی
metachronism لغزش تاریخی
metachronism اشتباه تاریخی
historical method روش تاریخی
historical necessity ضرورت تاریخی
ogygian ماقبل تاریخی
historical dynamism پویایی تاریخی
historical dynamism پویائی تاریخی
parachronism اشتباه تاریخی
prehistoric پیش تاریخی
historical theories نظریههای تاریخی
chronologic بترتیب تاریخی
historcicism مکتب تاریخی
prehistoric ماقبل تاریخی
historical development توسعه تاریخی
chronological بترتیب تاریخی
historical development سیر تاریخی
historical process فرایند تاریخی
container محتوی
fillers محتوی
filler محتوی
containers محتوی
contenting محتوی
criteria محتوی
content محتوی
contents محتوی
hydrous محتوی اب
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
prehistorian مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
reliquaries فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
prognostic وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
reliquary فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
epoch عصرتاریخی حادثه تاریخی
historical determinism جبر گرایی تاریخی
epochs عصرتاریخی حادثه تاریخی
chronologic دارای تسلسل تاریخی
aluminous محتوی الومینیوم
contain محتوی بودن
contained محتوی بودن
copper bearing محتوی مس حاوی مس
sanguinolent محتوی خون
bottle محتوی یک بطری
platinous محتوی پلاتین
gas content محتوی گاز
contains محتوی بودن
bottles محتوی یک بطری
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
chronogram نشان دادن سنوات تاریخی
Celtic cross [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
philologist ویژه گر درزبانشناسی تاریخی وتطبیقی
He delivered a historic speech. نطق تاریخی یی ایراد کرد
euhemerism اساس تاریخی برای افسانه ها
they are of no historical هیچ اهمیت تاریخی ندارد
content خرسند کردن محتوی
saccharine قندی محتوی قند
contenting خرسند کردن محتوی
pouncet box قوطی محتوی گردخوشبو
humanist دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
euhemerize اساس تاریخی قائل شدن برای
protohistory مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
mundane era تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
poster color شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
docketing فهرست محتوی بسته ارسالی
dockets فهرست محتوی بسته ارسالی
content addressed نشامی یافته از روی محتوی
content addressable نشانی پذیر از روی محتوی
palls تابوت محتوی مرده حائل
pall تابوت محتوی مرده حائل
binary alloy الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
bottled gas بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
palled تابوت محتوی مرده حائل
palling تابوت محتوی مرده حائل
compressed gas cylinder سیلندر محتوی گاز متراکم
docketed فهرست محتوی بسته ارسالی
tea bag پاکت محتوی چای فوری
quartzite سنگ شنی محتوی کوارتز
clearer تغییر محتوی یک خانه حافظه
clear تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearest تغییر محتوی یک خانه حافظه
clears تغییر محتوی یک خانه حافظه
docket فهرست محتوی بسته ارسالی
music box جعبه محتوی ساز کوکی
tea bags پاکت محتوی چای فوری
red letter day <idiom> روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
cromlech ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
menhir سنگ تاریخی بلندوراست که درافریقاو اروپایافت میشود
scandal sheet نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
swizzle انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
rogatory letters نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
seabag کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
myoglobin پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
epos مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
megasporangium هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
urn گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urns گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sausages روده محتوی گوشت چرخ شده
sausage روده محتوی گوشت چرخ شده
dumplings نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumpling نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
incasement محفظه
lacuna محفظه
encasement محفظه
guard assembly محفظه
cavity محفظه
envelopes محفظه
chambers محفظه
envelope محفظه
housing محفظه
enclosure محفظه
enclosures محفظه
container محفظه
chamber محفظه
containers محفظه
cavities محفظه
geochronology شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
moses antedates zoroastes موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
doorplate پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
enchilada کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
cases فرف محفظه
oil pan محفظه کارتر
gas chamber محفظه باروت
intake chamber محفظه ورودی
gas chambers محفظه باروت
shield محفظه سپرشدن
combustor محفظه احتراق
system unit محفظه سیستم
shields محفظه سپرشدن
potpourris محفظه عطر
potpourri محفظه عطر
mould cavity محفظه قالب
case فرف محفظه
ootheca محفظه تخم
starting chamber محفظه استارت
breech محفظه کولاس
air chamber محفظه هوا
computer enclosure محفظه کامپیوتر
circular cell محفظه گرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com