English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (1 milliseconds)
English Persian
sectional محلهای
Other Matches
shadow page جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow memory جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
training facilities محلهای اموزشی
billet slip کارت محلهای افراد
Georgetown نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
George Town نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا
scatter load بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
random access توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
load بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
mode حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
modes حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
loads بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
shadow page محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
scatter read دستیابی وخواندن داده ذخیره شده در محلهای مختلف
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
fast محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
fasted محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
fastest محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
fasts محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
ddp عمل بازیاب یا اطلاع از دادهای که در محلهای مختلف قرار دارند
rapid محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند
set معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
environment موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه
sets معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
environments موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه
crippled leapfrog test آزمایش استانداردی که از یک محل حافظه ونه محلهای متغیر استفاده میکند
distribute عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributing عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
dasd رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است
distributes عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
uncommitted logic array جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
distributes سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distribute سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
main MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
distributing سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
sequential حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
kentish fire محلهای پی درپی وجمعی نمایشهای پی درپی وگروهی
bands شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
ring shift جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
checkerboarding سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
shifted جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
MMU مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com