English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (8 milliseconds)
English Persian
ideal solution محلول ایده ال
Other Matches
ideass ایده ها
ideals ایده ال
ideal ایده ال
concepts ایده
ideas ایده
conceptss ایده ها
dilution محلول
solutions حل محلول
solutions محلول
solvable محلول
antifreezing solution محلول ضد یخ
solution حل محلول
solution محلول
ideal efficiency بازده ایده ال
ideal solenoid سولنوئید ایده ال
ideal solenoid سولنئید ایده ال
ideologue ایده ئولوگ
ideal rocket راکت ایده ال
ideal solenoid پیچک ایده ال
ideal rectifier یکسوکننده ایده ال
ideal position وضعیت ایده ال
ideal dielectric دی الکتریک ایده ال
ideal crystal کریستال ایده ال
ideal conductor هادی ایده ال
ideal capacitor خازن ایده ال
ideal gas گاز ایده ال
ideal fluid سیال ایده ال
egoideal ایده ال نفسانی
ideal galvanic cell باطری ایده ال
ideal position پوزیسیون ایده ال
ideal efficiency راندمان ایده ال
merit goods کالاهای ایده ال
take it <idiom> ایده گرفتن
idealist ایده الیست
ideological ایده ئولوژیک
ideologically ایده ئولوژیک
optimum point نقطه ایده ال
optimal distribution توزیع ایده ال
ammonia محلول امونیاک
caustic solution محلول سوزاور
water glass شیشه محلول
soap solution محلول صابون
cutting solution محلول برش
saline محلول نمک
dissolved solids مواد محلول
soluble حل شدنی محلول
buffer محلول تامپون
emulsoid محلول سریشمی
buffer solution محلول بافر
benedict's solution محلول بندیکت
alkaline solution محلول قلیایی
solid solution محلول جامد
acid solution محلول اسید
acid soluble محلول در اسید
soild solution محلول جامد
pseudosolution شبه محلول
normal solution محلول نرمال
ammonia water محلول امونیاکی
solvate ماده محلول
battery solution محلول باتری
standard solution محلول استاندارد
stock solution محلول ذخیره
ideological relations روابط ایده ئولوژیک
nonideal gas گاز غیر ایده ال
ideal rectangular pulse پالس مربعی ایده ال
ideologue سازنده ایده ئولوژی
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
ideal paralleling مدار موازی ایده ال
ideal no load voltage ولتاژ بی باری ایده ال
ideal no load d.c. voltage ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
best thing since sliced bread <idiom> [یک ایده یا نقشه خوب]
ideal electron gas گاز االکترون ایده ال
ideal conductivity قابلیت هدایت ایده ال
idealist معتقد به ایده الیسم
javelle water محلول هیپوکلریت سدیم
medium curing قیرهای محلول کندگیر
soda solution محلول جوش شیرین
metastable solution محلول شبه پایدار
oleoresin محلول رزین در روغن
slow curing قیرهای محلول دیرگیر
wine of opium محلول تریاک وشراب
rapid curing قیرهای محلول زودگیر
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
saturated solution محلول سیر شده
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
solate بصورت محلول دراوردن
ammonia محلول یا بخار امونیاک
cut back bitumens قیرهای محلول پس بریده
aromatic vinegar محلول سرکه و کافور
dialectical idealism مکتب جدلی ایده الی
platonism فلسفه ایده الی شدن
ideal magnetization curve منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
solute جسم حل شده موجود در محلول
syrups محلول غلیظ قندی دارویی
syrup محلول غلیظ قندی دارویی
salvolatile محلول معطر اب امونیاک والکل
supersaturated solution محلول فوق سیر شده
ether extract ماده الی محلول دراثر
sirup محلول غلیظ قندی دارویی
supersaturated solution محلول ابر سیر شده
alkali proof مقاومت محلول سوزش اور
cn solution محلول گاز اشک اور
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
representationalist معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
Utopias دولت یا کشور کامل و ایده الی
Utopia دولت یا کشور کامل و ایده الی
mathematical نمایش سیستم با ایده ها و فرمولهای ریاضی
pickling غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
anodization به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
saponated صابون زده دارای محلول صابونی
suspensoid محلول سریشمی دارای ذرات معلق
pigment رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigments رنگ غیر محلول ماده رنگی
afrocentric <adj.> تاکید بر ایده ها، سبک و ارزش های آفریقایی
She wasn't any too pleased about his idea. او [زن] در مورد ایده او [مرد] خیلی خوشحال نبود.
chlorinated hydrocarbon ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
fibrin ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
idealised بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealize بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizing بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
listerine یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
ideologist ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
to paynize wood چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
danc solution نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
It was an enjoyable performance, if less than ideal. این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
doctrines اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrine اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
lotion محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
idealism روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
chrles' law در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
LCD Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
amphetamines مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
calendaring قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
age hardening سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
late-Modern architecture [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
dialectical idealism دیالکتیک هگلی دیالکتیک ایده الیسم
slurry تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
fat soluble قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
scitovsky double criterion که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
solvate حل شدن محلول شدن
stored program concept ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com