Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (2 milliseconds)
English
Persian
impact area
محل اصابت
Search result with all words
burst
محل اصابت گلوله
bursts
محل اصابت گلوله
ping
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
strike
اصابت اعتصاب کردن
strikes
اصابت اعتصاب کردن
attack
اصابت یا نزول ناخوشی
attacked
اصابت یا نزول ناخوشی
attacks
اصابت یا نزول ناخوشی
access
اصابت
accessed
اصابت
accesses
اصابت
accessing
اصابت
hit
اصابت
hit
اصابت کردن به هدف زدن
hit
اصابت گلوله
hit
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit
اصابت موفقیت
hits
اصابت
hits
اصابت کردن به هدف زدن
hits
اصابت گلوله
hits
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
اصابت موفقیت
hitting
اصابت
hitting
اصابت کردن به هدف زدن
hitting
اصابت گلوله
hitting
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting
اصابت موفقیت
shot
اصابت کرده
shots
اصابت کرده
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
grand slam
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
impact
با شدت اصابت کردن ضربت
impact
اصابت اثر شدید
impact
اصابت گلوله
impacts
با شدت اصابت کردن ضربت
impacts
اصابت اثر شدید
impacts
اصابت گلوله
direct hit
اصابت مستقیم
direct hit
گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hits
اصابت مستقیم
direct hits
گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
fluke
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
pattern
نقشه طرح اصابت گلوله ها
patterns
نقشه طرح اصابت گلوله ها
skittle
که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
bull's eye
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's-eyes
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
onset
هجوم اصابت
absolute deviation
انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
angle of incidence
زاویه اصابت گلوله
beatten zone
منطقه مورد اصابت
best gold
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
bilateral spotting
دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
biting angle
کوچکترین زاویه اصابت
bomb impact plot
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
center of impact registration
ثبت مرکز اصابت
contact burst preclusion
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
course line shot
تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
dud probability
درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
effective pattern
منطقه اصابت موثر
electroluminescent
صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
hit ratio
نسبت اصابت
impact area
منطقه اصابت گلوله ها
impact point
نقطه اصابت
impact point
محل اصابت گلوله
impact pressure
فشار اصابت
impact pressure
نیروی اصابت فشار ترکش
impact registration
ثبت تیر بروش مرکز اصابت
impact registration
ثبت مرکز اصابت
impingement
اصابت
line of impact
خط اصابت گلوله
point of impact
محل اصابت گلوله
point of impact
نقطه اصابت
set forward
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
single shot hit probability
احتمال اصابت یک گلوله به هدف
surface of impact
سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
surface of impact
سطح اصابت
the lot fell upon me
قرعه بنام من اصابت کرد
thunderstroke
اصابت صاعقه
vertical probable error
خطای اصابت قائم گلوله
to hit
اصابت کردن
[برخورد کردن]
[ضربه زدن ]
[زدن]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com