Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
rash	محل خارش یاتحریک روی پوست
rashes	محل خارش یاتحریک روی پوست
Other Matches
prurigo	مرض خارش پوست
urticant	خارش دار چیزی که خارش بیاورد
to carry one off his feet	کسیراسرغیرت اوردن یاتحریک کردن
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
tingle	حس خارش
pruriency	خارش
itching	خارش
tingled	حس خارش
prurience	خارش
itched	خارش
tingling	حس خارش
scabies	خارش
tingles	حس خارش
itch	خارش
itchless	بی خارش
itches	خارش
scall	خارش
pruritus	خارش
dry scall	خارش
psora	خارش
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
itchy	خارش دار
prurient	خارش دار
itchiness	احساس خارش
pruriginous	خارش دار
scabietic	خارش دار
itching palm	کف خارش دار
urticaria	بدن خارش
urticaria	خارش سوزش
prurigmous	خارش دار
urticarial	بدن خارش
prurigo	خارش سخت
urticarial	خارش سوزش
itch	خارش کردن خاریدن
itches	خارش کردن خاریدن
itched	خارش کردن خاریدن
urtication	ایجاد خارش وسوزش
papula	برامدگی خارش دار
paresthesia	اختلال حس لمس بصورت خارش
tingled	سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingling	سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingle	سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingles	سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peels	پوست انداختن پوست
peel	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
peels	پوست
cortex	پوست
cortices	پوست
parer	پوست کن
neurilemma or lema	پوست پی
peltry	پوست
peel	پوست
glume	پوست
peeling	پوست
shells	پوست
skins	پوست
skinned	پوست
shale	پوست
goat	پوست بز
goats	پوست بز
shelling	پوست
shell	پوست
flayer	پوست کن
dermis	پوست
husk	پوست
husks	پوست
hide	پوست
hides	پوست
skinning	پوست
rind	پوست
rinds	پوست
dermatalgia	پوست
cuticle	پوست
crustal	پوست
skin	پوست
stripper	پوست کن
tegmen	پوست
barks	پوست
swanskin	پوست قو
tegmentum	پوست
goatskins	پوست بز
goatskin	پوست بز
scalp	پوست سر
barked	پوست
strippers	پوست کن
barking	پوست
encrustation	پوست
hulls	پوست
encrustations	پوست
integument	پوست
bark	پوست
skinless	بی پوست
hull	پوست
skinner	پوست کن
tunc	پوست
cutis	پوست زیرین
cuticular	پوست مانند
cuticular	وابسته به پوست
calfskin	پوست گوساله
decorticate	پوست کندن از
dermatography	شرح پوست
dermatoid	پوست مانند
parchmenty	پوست مانند
dermatology	پوست شناسی
dermatopathy	ناخوشی پوست
dermatosis	اماس پوست
dermatozoa	انگلهای پوست
debark	پوست کندن از
dermatographia	پوست نگاری
derm	زیر پوست
sheep skin	پوست گوسفند
excoriation	پوست رفتگی
encrustations	پوست زخم
beaver	پوست سگ ابی
chap	شکاف [در پوست]
skinning	پوست پوستی
chap	ترک [در پوست]
skins	پوست پوستی
chafe	پوست رفتگی
chap	خشگی پوست
skinned	پوست پوستی
beavers	پوست سگ ابی
onion skin	پوست پیاز
skin	پوست پوستی
to strip something off	کندن [پوست]
chafes	پوست رفتگی
chafing	پوست رفتگی
taxidermy	پوست ارایی
corticate	پوست دار
corticated	پوست دار
bast	پوست درخت
blach hulled	سیاه پوست
broadtail	پوست بره
barky	پوست دار
apple peel	پوست سیب
picked	پوست کنده
aboveboard	پوست کنده
albinism	سفیدی پوست
alphosis	بیرنگی پوست
calf skin	پوست گوساله
impassiveness	پوست کلفتی
melanotic	سیاه پوست
mesoderm	میان پوست
moleskin	پوست کورموش
molt	پوست اندازی
negress	زن سیاه پوست
taxidermist	پوست ارا
onionskin	پوست پیاز
oxhide	پوست گاو
tegmentum	پوست طبیعی
melanic	سیاه پوست
in plain english	پوست کنده
thick skinned	پوست کلفت
scscalable	پوست کندنی
kid skin	پوست بزغاله
kipskin	دسته پوست
rhytidome	پوست درخت
malacodermous	نرم پوست
malicorium	پوست انار
pachydermatous	ستبر پوست
pachydermatous	پوست کلفت
pachydrmatous	پوست کلفت
pityriasis	شوره پوست
skinner	پوست فروش
skin effect	اثر پوست
skin and bone	پوست واستخوان
shuck	پوست نخودوغیره
scarf skin	پوست برونی
scalable	پوست کندنی
ross	پوست کندن
phyma	برامدگی پوست
periderm	پوست اطراف
papillose	مانندبرامدگی پوست
parachroma	بیرنگی پوست
parer	پوست تراش
slipe	پوست کندن از
peltmonger	پوست فروش
skiver	پوست تراش
percutaneous	از راه پوست
periderm	پوست برونی
ross	پوست درخت
hypodermis	پوست زیرین
dermoid	شبیه پوست
Afrikaners	سفید پوست
dry bones	پوست واستخوان
Afrikaner	سفید پوست
ecdysis	پوست اندازی
ecdysis	پوست ریختن
ectorderm	برون پوست
egg shell	پوست تخم
whity	سفید پوست
drumhead	پوست طبل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com