Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 82 (8 milliseconds)
English	Persian
GIVE WAY	محل سبقت
Search result with all words
lead	زاویه سبقت
lead	سبقت هادی
leads	زاویه سبقت
leads	سبقت هادی
best	سبقت گرفتن
competition	هم چشمی سبقت جویی
competition	سبقت جوئی
competitions	هم چشمی سبقت جویی
competitions	سبقت جوئی
antedate	سبقت
antedated	سبقت
antedates	سبقت
exceeding	سبقت و پیشی
overtake	سبقت گرفتن بر رد شدن از
overtake	سبقت گرفتن
overtaken	سبقت گرفتن بر رد شدن از
overtaken	سبقت گرفتن
overtakes	سبقت گرفتن بر رد شدن از
overtakes	سبقت گرفتن
pass	سبقت گرفتن از خطور کردن
passed	سبقت گرفتن از خطور کردن
passes	سبقت گرفتن از خطور کردن
anticipation	سبقت وقوع قبل از موعد مقرر پیشدستی
outdistance	سبقت گرفتن بر
outdistanced	سبقت گرفتن بر
outdistances	سبقت گرفتن بر
outdistancing	سبقت گرفتن بر
anticipate	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipated	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipates	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipating	پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
precedence	سبقت
passant	سبقت گیر
grab	سبقت گرفتن
grabbed	سبقت گرفتن
grabbing	سبقت گرفتن
grabs	سبقت گرفتن
overtaking	سبقت
transcend	سبقت جستن
transcended	سبقت جستن
transcending	سبقت جستن
transcends	سبقت جستن
one upmanship	سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
one upmanship	یک قدم سبقت
one-upmanship	سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
one-upmanship	یک قدم سبقت
competitive	سبقت جو
competitiveness	سبقت جو
antecedence	سبقت
forereach	سبقت گرفتن از
get the start of	سبقت جستن بر
isolead curve	خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
kinetic lead	سبقت مربوط به شتاب یاانرژی سینتیک
lateral tell	سبقت عرضی
lead angle	زاویه سبقت
lead curve	خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
lead lag relation	رابطه سبقت
lead pursuit	مسیر سبقت
leading line	خط بستن زاویه سبقت به توپ
leads and lags	سبقت ها و تاخیرها
linear speed	روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
outfoot	در سرعت سبقت گرفتن بر جلو افتادن از
outguess	سبقت جستن
outmaneuver	سبقت گرفتن بر
outpoint	سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
overtaking lane	خط سبقت
overtaking sight distance	مسافت دید برای سبقت گرفتن
overtaking vessel	شناوه سبقت گیرنده
overtaking vessel	ناو درحال سبقت
precess	سبقت گرفتن
precession	سبقت
predicting interval	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
prediction angle	زاویه سبقت
prediction mechanism	دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
seen fire	اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
stadia line	خط انحراف سبقت
to cut brake or beat a r	گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
to get the better of	سبقت گرفتن بر
toget the start of one's rival	بررقیبان خود پیشی یا سبقت جستن
transcendence or cy	سبقت
GIVE WAY	سبقت آزاد
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com