Dictiornary-Farsi | محموله برگشت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
return cargo	محموله برگشت


Other Matches

back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
shipment	محموله
lading	محموله
consignment	محموله
consignments	محموله
cargoes	محموله
shipments	محموله
batches	یک محموله
cargo	محموله
delivery	محموله
shipment [American]	محموله
batch	یک محموله
freightage	محموله
freight	محموله
consignment	محموله
loads	محموله
load	محموله
unitized cargo	تک محموله
cargo insurance	بیمه محموله
shipper	محموله کشتی
cargo	محموله کشتی
cargoes	محموله کشتی
bulk cargo	محموله حجیم
air consignment	محموله هوایی
consignments	محموله مرسوله
loading	بار محموله
backload	محموله مراجعت
consignment	محموله مرسوله
consignee	دریافت کننده محموله
jettison	به دریا ریزی محموله
air bill	بارنامه محموله هوایی
good	مال منقول محموله
cargo	محموله دریایی بار
consignment	محموله کالای ارسالی
jettisons	به دریا ریزی محموله
jettisoning	به دریا ریزی محموله
damaged shipments	محموله خسارت دیده
cargoes	محموله دریایی بار
jettisoned	به دریا ریزی محموله
tallyman	مسئول کنترل محموله
consignments	محموله کالای ارسالی
salvaging	کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
salvages	کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
salvaged	کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
break bulk cargo	محموله بسته بندی شده
salvage	کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
consolidated vehicle table	فهرست خودروهای محموله در کشتی
salvage money	جایزه نجات کشتی یا محموله
cargo manifest	افهارنامه شرح محموله کشتی
hurdles	دیواریکه مواد محموله اب رامتوقف میکند
wrongshipped	محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
jettison of cargo	محموله را به هنگام خطر به دریا ریختن
transire	اجازه گمرک جهت انتقال محموله
hurdle	دیواریکه مواد محموله اب رامتوقف میکند
manifests	لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifesting	لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifested	لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifest	لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
reverted	برگشت
drawback	برگشت
revert	برگشت
drawbacks	برگشت
reversals	برگشت
turnabouts	برگشت
regression	برگشت
reversal	برگشت
recrudescence	برگشت
veered	برگشت
returned	برگشت
returning	برگشت
returns	برگشت
relapse	برگشت
relapsed	برگشت
relapses	برگشت
relapsing	برگشت
recoveries	برگشت
return	برگشت
capsizal	برگشت
veers	برگشت
turnover	برگشت
veer	برگشت
turnabout	برگشت
turnaround	برگشت
turnarounds	برگشت
turnrounds	برگشت
back water	برگشت اب
tergiversation	برگشت
recovery	برگشت
recoiled	برگشت
regurgitation	برگشت
recoil	برگشت
regression line	خط برگشت
recoiling	برگشت
reverts	برگشت
reflux	برگشت
refluence	برگشت
recurrenge	برگشت
reverting	برگشت
reoccur	برگشت
recrvdescence	برگشت
right of reversion	برگشت
retrogression	برگشت
retrocession	برگشت
d.c. reinsertion	برگشت سی دی
retrocedence	برگشت
d.c. restoration	برگشت دی سی
return line	خط برگشت
recoils	برگشت
upturn	برگشت
backward reaction	واکنش برگشت
grid return	سیم برگشت
downward travel	ضربه برگشت
backspace	برگشت به عقب
flyback pulse	پالس برگشت
ground return	برگشت زمینی
image reversal	برگشت تصویر
return pipe	لوله برگشت
returnable	قابل برگشت
retrocedent	برگشت کننده
retrocessive	برگشت کننده
reverses of fortune	برگشت روزگار
reversibility	برگشت پذیری
revocable	قابل برگشت
short return	برگشت کوتاه
track return	مدار برگشت
turn around time	زمان برگشت
turnaround documents	اسناد برگشت
turnaround documents	مستندات برگشت
turnaround form	شکل برگشت
turnaround time	زمان برگشت
return flight	پرواز برگشت
return current	جریان برگشت
return wire	سیم برگشت
return conductor	سیم برگشت
irreversibility	برگشت ناپذیری
irrevocability	برگشت ناپذیری
irriversible	برگشت ناپذیر
return flow	جریان برگشت
linear regression	برگشت خطی
nonlinear regression	برگشت غیرخطی
payback period	دوره برگشت
reapparition	برگشت عود
recurrence interval	زمان برگشت
return perion	زمان برگشت
regression analysis	تحلیل برگشت
regression coefficient	ضریب برگشت
regression equation	معادله برگشت
regression time	زمان برگشت
rematch	مسابقه برگشت
repercussion	انعکاس برگشت
regressive	برگشت کننده
irreversible	برگشت ناپذیر
flashback	برگشت شعله
flashbacks	برگشت شعله
backs	درعقب برگشت
back	درعقب برگشت
rebounding	ضربه برگشت
rebounded	ضربه برگشت
rebound	ضربه برگشت
rebounds	ضربه برگشت
turns	برگشت شناگر
turn	برگشت شناگر
reverberations	برگشت امواج
retrogressing	پس رفتن برگشت
retrogresses	پس رفتن برگشت
retrogressed	پس رفتن برگشت
retrogress	پس رفتن برگشت
irrevocable	غیرقابل برگشت
retrograde	برگشت دهنده
reverberation	برگشت امواج
reversible	برگشت پذیر
irrevocably	بطور بی برگشت
turning points	نقطه برگشت
armstand dive	بالانس برگشت
back water curve	منحنی برگشت اب
reflectors	برگشت دهنده
irremeable	برگشت نا پذیر
retrogressive	برگشت کننده
re	برگشت دادن
re-	برگشت دادن
turning point	نقطه برگشت
reflector	برگشت دهنده
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت
reverberation	برگشت دادن امواج
regressing	پس رفت کردن برگشت
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
reverberations	برگشت دادن امواج
regression	برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards	برگشت [به حالت کم توسعه]
regress	پس رفت کردن برگشت
regressed	پس رفت کردن برگشت
regress	برگشت [به حالت کم توسعه]
regresses	پس رفت کردن برگشت
trip	رفت یا برگشت فنر
tripped	رفت یا برگشت فنر
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
throw back	برگشت به خصال نیاکان
recoveries	برگشت به حالت اولیه
recovery	برگشت به حالت اولیه
echo	برگشت امواج رادار