English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
paradigmatic axis محور جانشینی
Other Matches
elasticity of factor substitution کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
succession جانشینی
vicariousness جانشینی
vicegerency جانشینی
vicarious جانشینی
successions جانشینی
replacement جانشینی
replacements جانشینی
subrogation جانشینی
substitution جانشینی
locum tenecy جانشینی
complete substitution جانشینی کالاها
subsitute جانشینی کالاها
substitution تعویض جانشینی
successions ردیف جانشینی
substitute material مواد جانشینی
substitution effect اثر جانشینی
substitutionary تعویض جانشینی
elasticity of substitution کشش جانشینی
displacement reaction واکنش جانشینی
subsittution effect اثر جانشینی
standby time زمان جانشینی
succession ردیف جانشینی
expromission جانشینی بدهکار
replacement capital سرمایه جانشینی
partial substitution جانشینی مصرف
potential substitution جانشینی بالقوه
standby equipment تجهیزات جانشینی
vicarious conditioning شرطی شدن جانشینی
displacement titration تیتر کردن جانشینی
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
import substitution policy سیاست جانشینی واردات
aliases نام جانشینی که به فایل
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
alias نام جانشینی که به فایل
marginal rate of substitution نرخ نهائی جانشینی
replacement investment سرمایه گذاری جانشینی
supersession جانشینی لغو شدگی
who claims the succession ? چه کسی ادعای جانشینی
partial substitution جانشینی کامل برای دو کالا
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
standards اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
u جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
blind score امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
pintle محور
journal سر محور
stems محور
concentric هم محور
cranking محور
shafts محور
stemming محور
stem محور
z axis محور "زد"
pivot محور
stemmed محور
shaft head محور
rachis محور
spindles محور
axis محور
pedestals محور
pedestal محور
azimuth محور
dam axis محور سد
center line خط محور
z axis محور z
coaxal هم محور
coaxial هم محور
interaxal محور
interaxial محور
axis خط محور
spindle محور
mandril محور
mandrel محور
arbor محور
trunnion سر محور
cranks محور
pivoted محور
axle محور
cranked محور
crank محور
x axis محور x
axles محور
pivots محور
pinned محور
shaft محور
pin محور
pinning محور
y axis محور y
slutsky theorem براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
hollow shaft محور مجوف
transverse axis محور عرضی
wing axis محور بال
hollow shaft محور توخالی
x axis محور طولها
magnetic axis محور مغناطیسی
longitudinal axis محور طولی
line of collimation خط محور عکاسی
lift shaft محور بالابر
lift axis محور برا
key starter shaft محور استارتر
inclined axis محور مورب
improper axis محور نامتعارف
thole pin محور جاپارویی
imaginary axis محور انگاری
transmission shaft محور انتقال
hinge pin محور لولایی
vertical axis محور قائم
driving axle محور گرداننده
vertical axis محور عمودی
drag axis محور پسا
timeline محور زمان
data link محور مخابرات
trunnions محور قبضتین
crystal axis محور کریستال
crank axle محور لنگ
driving axle محور رانش
dual y axis graph نمودار با دو محور y
gavernor shaft محور رگولاتور
floating axle محور نوسان
flexural axis محور خمش
principal axis محور اصلی
coaxial line کابل هم محور
elastic axis محور الاستیک
earth's axis محور زمین
tubular shaft محور لولهای
tubular axle محور توخالی
main axis محور اصلی
shaft collar بست محور
back-axle محور عقب
inclined axis محور مورب
plummer block کنده محور
pivot pin پین محور
solid shaft محور توپر
y axis محور ایگرگ ها
steering shaft محور فرمان
pivot pin اشپیل محور
pivot bearing یاطاقان محور
y axis محور عرضها
principal axis محور مبداء
principle axis محور اصلی
shaft tube خروجی محور
shaft bracket نگهدارنده محور
shaft tunnel گذرگاه محور
rotary axis محور دوار
roll axis محور غلطش
signal axis محور مخابرات
visual axis محور بینایی
pump shaft محور پمپ
propeller shaft محور مفصلی
propeller shaft محور کاردان
neutral axis محور خنثی
misalignment غیرهم محور
megneto crank محور اندوکتور
megneto crank محور میگر
mass axis محور جرم
x axis محور ایکس ها
x axis محور ایکس
tang of file محور سوهان
major axis محور کانونی
normal axis محور قائم
normal axis محور عمودی
pinion shaft محور پی نیون
y axis محور وای
y axis محور ایگرگ
output shaft محور خروجی
ordinate محور عرضها
optical axis محور اپتیکی
y axis محور عمودی
refrence axis محور مبداء
main shaft محور اصلی
axis of rotation محور دوران
forelocks میخ محور
forelock میخ محور
alignment هم محور کردن
shafts محور استوانهای
shaft محور استوانهای
hinges مدار محور
hinge مدار محور
cranks دسته محور
cranking دسته محور
cranked دسته محور
crank دسته محور
quill محور مجوف
quills محور مجوف
axis محور چرخ
axis of rotation محور چرخش
axis of advance محور پیشروی
axial of an aircraft محور هواپیما
autocentric خود محور
articulated shaft محور مفصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com