English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
Other Matches
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
receiver توپگیر
receivers توپگیر
battery توپزن و توپگیر
batteries توپزن و توپگیر
catcher توپگیر پشت سر توپزن
fielder انجام نقش توپگیر
fieldman انجام نقش توپگیر
short leg توپگیر بین دو میله کریکت
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
mid on توپگیر طرف توپ انداز
third man محل توپگیر دور از توپزن کریکت
slip محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped محل توپگیر پشت محافظ میله
slips محل توپگیر پشت محافظ میله
long leg یکی از مواضع توپگیر پشت میله ها
leg slip محل توپگیر پشت میله دار
mid off توپگیر طرف میله نزدیک توپ انداز
delayed steal دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
field توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
hawing محوطه
zones محوطه
precincts محوطه
haw محوطه
zone محوطه
hawed محوطه
area محوطه
areas محوطه
haws محوطه
compounded : محوطه
ground محوطه
precinct محوطه
ward محوطه
wards محوطه
compounds محوطه
enclosures محوطه
spaces محوطه
compounded محوطه
compounds : محوطه
space محوطه
compound محوطه
enclosure محوطه
garth محوطه
compound : محوطه
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
run way محوطه فرود
out port بندرخارج از محوطه
area of visibility محوطه دید
runout محوطه دویدن
environment architecture معماری محوطه
ambit وسعت محوطه
farmyard محوطه مزرعه
dock yard محوطه لنگرگاه
aprons محوطه بارگیری
apron محوطه بارگیری
penalty areas محوطه پنالتی
penalty area محوطه پنالتی
cubby محوطه مکعب
freeze space محوطه سردخانه
goal crease محوطه دروازه
god's acre محوطه کلیسا
clear way محوطه صعود
cincture حلقه محوطه
chill space محوطه سردخانه
buffer distance محوطه امنیت
area of probability محوطه احتمالات
farmyards محوطه مزرعه
embarkation area محوطه بارگیری
lot قرعه محوطه
runs ترتیب محوطه
lawns محوطه چمن
lawn محوطه چمن
yard محوطه یا میدان
yard حیاط محوطه
yards محوطه یا میدان
trap محوطه کوچک
run ترتیب محوطه
yards حیاط محوطه
stockyard محوطه دامداری
close چهاردیواری محوطه
courtyard محوطه محصور
closest چهاردیواری محوطه
dock yard محوطه بارانداز
closes چهاردیواری محوطه
closer چهاردیواری محوطه
Inc مخفف محوطه
enceinte محوطه قلعه
yard man متصدی محوطه
magazine space محوطه زاغه مهمات
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
loculus محوطه یاحفره کوچک
impark در محوطه نگاه داشتن
wards حیاط محوطه زندان
site محل محوطه کار
cubbyhole محوطه کوچک ومحصور
sited محل محوطه کار
sites محل محوطه کار
landscape architecture معماری محوطه سازی
chill space محوطه سرد انبار
ward حیاط محوطه زندان
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
plains میدان یا محوطه جنگ
quarterdeck محوطه تشریفات ناو
backcourt محوطه پشت یک سوم
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
quarterdecks محوطه تشریفات ناو
plain میدان یا محوطه جنگ
plainer میدان یا محوطه جنگ
plainest میدان یا محوطه جنگ
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
back judge داور در محوطه دفاعی
side lines محوطه بیرون از خط کناری
parking محوطه پارک کردن
run way محوطه دویدن هواپیما
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
outer fix محوطه توقف خارجی هواپیما
arresting sheave span محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
outland زمینهای خارج از محوطه ملک
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
nets محوطه تمرین محصوربا تور
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
gully محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
base hit ضربه به داخل محوطه باامتیاز
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
nett محوطه تمرین محصوربا تور
gulleys محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gullies محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
net محوطه تمرین محصوربا تور
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
arresting system runout محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
covered position محوطه تحت پوشش موضع مخفی
embarkation area محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
land scaping محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
threshholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
thresholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
lumberyards محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
lumberyard محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
bloop ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
chute چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
chutes چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com