English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
English Persian
criminal court محکمه جنائی
Other Matches
criminally از لحاظ جنائی
felonies جرم جنائی
felony جرم جنائی
forum محکمه
forums محکمه
tribunal محکمه
tribunals محکمه
assize محکمه
court محکمه
court of minor offence محکمه خلاف
industrial tribunal محکمه صناعی
court of a محکمه استیناف
forums دادگاه محکمه
court of first instance محکمه بدایت
court of petty offences محکمه خلاف
forum دادگاه محکمه
tribunals دادگاه محکمه
tribunal دادگاه محکمه
the court above محکمه بالاتر
police court محکمه خلاف
judgement حکم محکمه
judgements حکم محکمه
judgments حکم محکمه
religious court محکمه شرع
open court محکمه عمومی
lower court محکمه تالی
arret حکم محکمه
querela دعوی مطروح در محکمه
probate court محکمه امور حسبی
venire faciac حکم احضار به محکمه
arraignment احضار به محکمه تعقیب
docket دفتر اوقات محکمه
dockets دفتر اوقات محکمه
docketing دفتر اوقات محکمه
docketed دفتر اوقات محکمه
benches هیات قضات محکمه
bench هیات قضات محکمه
lord chief justice رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
out of court settlement توافق بدون محکمه [حقوق]
judicial writ نامه رسمی صادره از محکمه
dock جای محکوم یازندانی در محکمه
disciplinary court دادگاه انتظامی محکمه اداری
docks جای محکوم یازندانی در محکمه
docked جای محکوم یازندانی در محکمه
court of appeal محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
court of appeal دادگاه عالی محکمه استیناف
courts of appeal محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
courts of appeal دادگاه عالی محکمه استیناف
right of begin حق مدعی در اغازبیان ادعا در محکمه
pre audience ترتیب تقدم صحبت اصحاب دعوی در محکمه
consultary response نظر محکمه حقوقی درباره یک دعوی خاص
special pleading علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
prohibition حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد
rogatory احاله رسیدگی به قضیه مطروحه به دادگاهی غیر از محکمه مطروح فیه
briefest خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
statute of fraud قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
summings up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summing up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com