Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
system floder
مخزن سیستم
Other Matches
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
water tank
مخزن اب
bomb
مخزن
fount
مخزن
moderator tank
مخزن
repository
مخزن
repositories
مخزن
bombed out
مخزن
bombed
مخزن
bombs
مخزن
ice cream container
مخزن
storage
مخزن
storage tank
مخزن
vessels
مخزن
feed tank
مخزن اب
sump
مخزن
sumps
مخزن
store
مخزن
storing
مخزن
tank
مخزن
receptacles
مخزن
vessel
مخزن
depository
مخزن
thesaurus
مخزن
thesauruses
مخزن
repertoire
مخزن
ponds
مخزن
pond
مخزن
cistern
مخزن اب
cistern
مخزن
cisterns
مخزن اب
cisterns
مخزن
receptacle
مخزن
pooled
مخزن
reservedness
مخزن
pool
مخزن
stank
مخزن
warehouse
مخزن
quartering
مخزن
reservoir
مخزن
caches
مخزن
warehouses
مخزن
cache
مخزن
reservoirs
مخزن
pools
مخزن
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
fountains
مخزن چشمه
fountain
مخزن چشمه
total reservoir storage
گنجایش کل مخزن
ponds
مخزن گودال
septic tank
مخزن پلشتی
septic tank
مخزن فاضل اب
petrol tank
مخزن بنزین
repertory
انبار مخزن
hot water storage tank
مخزن اب جوش
tankers
مخزن سوخت
tanker
مخزن سوخت
gas storage
مخزن بنزین
drum magazine
مخزن استوانهای
tank
حوض مخزن
card stacker
مخزن کارت
seasonal storage
مخزن فصلی
feed tank
مخزن سوخت
tankage
مخزن سازی
oxygen cylinder
مخزن اکسیژن
peak tank
مخزن نوک
warehouses
انبار مخزن
warehouse
انبار مخزن
powder magazine
مخزن باروت
blessed folder
مخزن فرعی
pond
مخزن گودال
duplicate
مخزن دوتایی
duplicated
مخزن دوتایی
duplicates
مخزن دوتایی
duplicating
مخزن دوتایی
fuel tank
مخزن سوخت
pump cistern
مخزن تلمبه
carryover storage
مخزن سالیان
vents
دریچه مخزن
vented
دریچه مخزن
vent
دریچه مخزن
venting
دریچه مخزن
water tower
برج مخزن اب
cooling water tank
مخزن اب سرد
wet bulb thermometer
دماسنج تر مخزن
wet bulb temperature
دمای تر مخزن
air chamber
مخزن هوا
watering place
اب انبار مخزن
daily storage
مخزن روزانه
maximum water level
ترازطبیعی مخزن
magazines
مخزن ماسه
reservoir
ذخیره مخزن اب
winter storage
مخزن زمستانه
magazine feed
تغذیه مخزن
water towers
برج مخزن اب
collecting tank
مخزن مادر
seminal vesicle
مخزن منی
collecting tank
شاه مخزن
weekly storage
مخزن هفتگی
cotainer
مخزن فرف
canisters
مخزن خرج
mercury tank
مخزن جیوه
storehouses
مخزن انبار
canister
مخزن خرج
surge chamber
مخزن تعادل
annual storage
مخزن سالانه
acid tank
مخزن اسید
acid receiver
مخزن اسید
magazine
مخزن ماسه
reservoirs
ذخیره مخزن اب
reservoir pressure
فشار مخزن
storehouse
مخزن انبار
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
warehouses
انبار کردن مخزن
road tanker
اتومبیل مخزن دار
dozzle
مخزن کمکی تغذیه
bulk loading
بارگیری مخزن به طور یک جا
accumulator tank
مخزن جمع کننده
dry tank space
مخزن بار خشک
bulk liquid storage space
حجم کلی مخزن
reservoir of knowledge
مخزن یا گنج دانش
tankage
گنجایش تانک یا مخزن
dry bulb temperature
دمای خشک مخزن
cooling tank
مخزن سرد کننده
tank
در مخزن جای دادن
storehouse
مخزن انبار کالا
dry bulb thermometer
دماسنج خشک مخزن
bin
مخزن مواد اولیه
magazine feeding attachment
تجهیزات تغذیه مخزن
magazines
مخزن فشنگ خشاب
bunker
مخزن مواد اولیه
gun room
مخزن مهمات درکشتی
bunkers
مخزن مواد اولیه
magazines
مخزن خشاب اسلحه
ware room
انبار کردن مخزن
magazine
مخزن فشنگ خشاب
storehouses
مخزن انبار کالا
magazine
مخزن خشاب اسلحه
gates
دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gate
دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gasoline dump
مخزن موقتی بنزین
dump
مخزن انبار کردن
liquid air container
مخزن هوای مایع
available storage capacity
گنجایش مفید مخزن
useable reservoir storage
گنجایش مفید مخزن
bins
مخزن مواد اولیه
normal pool level
تراز بهنجار مخزن
storeroom
مخزن انبار کالا
warehouse
انبار کردن مخزن
rail tanker
واگن مخزن دار
fuel reserve tank
مخزن ذخیره سوخت
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
designation system
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
ingot feeder head
مخزن کمکی تغذیه شمش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com