English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
chute مخفف کلمه پاراشوت
chutes مخفف کلمه پاراشوت
Other Matches
mike مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mikes مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
commies مخفف کلمه communist
commie مخفف کلمه communist
TNT مخفف کلمه تری نیتروتولوئن
ihs مخفف کلمه یونانی عیسی
conned مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
cons مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
con مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
conning مخفف کلمه عامیانه confidence اعتماد
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
parachutes پاراشوت
parachuted پاراشوت
parachute پاراشوت
parachuting پاراشوت
parachuting پاراشوت بکار بردن
parachute پاراشوت بکار بردن
parachutes پاراشوت بکار بردن
parachuted پاراشوت بکار بردن
bail out به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefix کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augmenting تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
syllables جزء کلمه مقطع کلمه
syllable جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonym کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
soft محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
softest محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shifts جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softest حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
grammalogue مخفف
obj مخفف شی
e'er مخفف ever
shorthand symbol مخفف
logogram مخفف
who're مخفف are who
who's مخفف is who
wouldn't مخفف not would
acronym مخفف
who'll مخفف shall who
what's مخفف is what
abbreviations مخفف ها
aren't مخفف not are
abbreviation مخفف
mitigative مخفف
o' مخفف of
token [symbol, abbreviation] مخفف
wasn't مخفف not was
acronyms مخفف
ft مخفف پا
D.I.Y مخفف!yourself it Do
didn't مخفف not did
abbreviated مخفف
pl مخفف جا
Maj مخفف Major
LV مخفف لاویان
pp مخفف صفحات
mg مخفف میلیگرم
LVs مخفف لاویان
BS مخفف ترازنامه
perms مخفف permanent
nightie مخفف nightgown
max مخفف maximum
masc مخفف مذکر
nighties مخفف nightgown
No. مخفف شماره
Nos مخفف شماره
p.a مخفف سالیانه
pt مخفف بخش
panto مخفف pantomime
pantos مخفف pantomime
perm مخفف permanent
permed مخفف permanent
perming مخفف permanent
poss مخفف تملک
psychos مخفف psychotic
psycho مخفف psychotic
PR مخفف جفت
oz مخفف اونس
asst مخفف دستیار
Aug مخفف افزونهای
Lieut مخفف Lieutenant
lib مخفف liberation
km مخفف کیلومتر
fig. مخفف دیاگرام
fem مخفف مونث
Feb مخفف فوریه
cal. مخفف کالیفرنیا
etc مخفف و غیره
et al مخفف و دیگران
ed. مخفف ویرایشگر
e.g مخفف مثلا
depts مخفف بخش
dept مخفف بخش
cals مخفف کالیفرنیا
delis مخفف delicatessen
Cpl مخفف سرجوخه
congrats مخفف تبریک
condos مخفف آپارتمان
condo مخفف آپارتمان
cl مخفف یک ماشین پر
Fri مخفف جمعه
gm مخفف گرم
gms مخفف گرم
kg مخفف بشکه
Jun مخفف ژوئن
Jan مخفف ژانویه
inst مخفف فوری
info مخفف اطلاعات
Inc مخفف محوطه
in. مخفف اینچ
abbreviation مخفف تلخیص
abbreviations مخفف تلخیص
HRH مخفف والاحضرت
hrs مخفف ساعت
hr مخفف ساعت
HP مخفف پرنیرو
C.O مخفف شرکت
deli مخفف delicatessen
hols مخفف تعطیلات
HM مخفف هکتومتر
Capt مخفف ناخدا
tech مخفف فنی
tsp مخفف teaspoon
tsps مخفف teaspoon
TV مخفف تلویزیون
sq مخفف توالی
TVs مخفف تلویزیون
reduced cues نشانههای مخفف
UK مخفف بریتانیا
Univ مخفف جهانی
usu مخفف معمول
saxes مخفف saxophone
VIP مخفف کلمات
techs مخفف فنی
temp مخفف temporary
Sgt مخفف گروهبان
SW مخفف southwest
Supt مخفف Superintendent
STDs مخفف معیار
temps مخفف temporary
STD مخفف معیار
St مخفف مقدس
SS مخفف مقدس
VIPs مخفف کلمات
sax مخفف saxophone
vac مخفف vacation
retd مخفف در استخدام
Sr مخفف ارشد
yd مخفف یارد
quins مخفف quintuplet
yrs مخفف سالها
yds مخفف یارد
Apr مخفف آوریل
quin مخفف quintuplet
kay مخفف کاترین
stereo مخفف واژههای
approx مخفف تقریبی
stereos مخفف واژههای
vacs مخفف vacation
yr مخفف سال
shan't مخفف کلمات not shall
GHQ مخفف ستاد مرکزی
Thur مخفف پنج شنبه
fl. oz مخفف انس آبگونه
Jul مخفف ماه ژوئیه
kilogram مخفف ان kilo یاkg
JP مخفف امین صلح
jct مخفف چهار راه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com