Dictiornary-Farsi | مخلوط خرچنگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
crab cocktail	مخلوط خرچنگ


Other Matches

lobster thermidor	مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
crayfishes	خرچنگ اب شیرین- خرچنگ خاردار
crayfish	خرچنگ اب شیرین- خرچنگ خاردار
lobster pots	دام مخصوص صید خرچنگ دام خرچنگ
lobster pot	دام مخصوص صید خرچنگ دام خرچنگ
admix	مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich	مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
lobster	خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters	خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
cancer	خرچنگ
decapod	خرچنگ ده پا
crab	خرچنگ
cancri	خرچنگ
crabs	خرچنگ
cancers	خرچنگ
crabs	خرچنگ گرفتن
langouste	خرچنگ خاردار
king crab	خرچنگ نعلی
cancroid	خرچنگ وار
crustacean	خانواده خرچنگ
crustaceous	خانواده خرچنگ
crawfish	خرچنگ خاردار
crawfish	خرچنگ اب شیرین
crablet	بچه خرچنگ
crabbery	خرچنگ زار
crabber	خرچنگ گیری
crabber	خرچنگ گیر
crab f.	خرچنگ وار
carcinology	خرچنگ شناسی
crustacea	خانواده خرچنگ
crustaceans	خانواده خرچنگ
sea crawfish	خرچنگ خاردار
crab soup	سوپ خرچنگ
crabby	خرچنگ مانند
crab	خرچنگ گرفتن
tomall	جگر خرچنگ
sea crayfish	خرچنگ خاردار
alpha cancri	الفا- خرچنگ
sea asparagus	یکجور خرچنگ دریایی
watering pot	سبد خرچنگ گیری
fiddler crab	نوعی خرچنگ نقب زن
crab catcher	مرغ خرچنگ خور
jonah crab	خرچنگ بزرگ امریکای غربی
limulus	خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
You cannot make a crab walk straight . <proverb>	نمى توان خرچنگ را واداشت منظم و صاف راه برود .
scrawls	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
blends	مخلوط
compost	مخلوط
anti freeze mixture	مخلوط ضد یخ
blender	مخلوط کن
blenders	مخلوط کن
mixer	مخلوط کن
blent	مخلوط شد
admixtion	مخلوط
admixture	مخلوط
mixers	مخلوط کن
blend	مخلوط
mixture	مخلوط
blending	مخلوط
composite	مخلوط
confused	مخلوط
mixed	مخلوط
hash	مخلوط
macedoine	مخلوط
mixtures	مخلوط
ternary mixture	مخلوط سه تایی
proportioner	مخلوط کن شیمیایی
powder mixer	گرد مخلوط کن
mixture control	کنترل مخلوط
mixing in place	امیختن در جا مخلوط در جا
mixed semiconductor	نیمرسانای مخلوط
mixes	مخلوط ترکیبی
mixed glue	چسب مخلوط
mixed gas	گاز مخلوط
unadulterated	مخلوط نشده
mixing	مخلوط کردن
unscourced wool	پشم مخلوط
syncrasy	مخلوط کردن
solid solution	کریستال مخلوط
terpenoid	مخلوط باترپن
weak mixture	مخلوط ضعیف
admix	مخلوط کردن
rich mix	مخلوط پر مایه
pug mill	اسیای گل مخلوط کن
mixed crystal	کریستال مخلوط
miscible	مخلوط شدنی
intercarrier buzz	وزوز مخلوط
heterogeneous mixture	مخلوط ناهمگن
intercarrier beat	زنه مخلوط
cryogen	مخلوط سرمازا
immiscible	مخلوط نشدنی
duplex pressure proportioner	مخلوط کن دو فشاری
hot mixer	مخلوط کننده
gas mixture	مخلوط گاز
interlard	مخلوط کردن
intermeddle	مخلوط کردن
confect	مخلوط کردن
mell	مخلوط کردن
melange	مخلوط امیختگی
azeotropic mixture	مخلوط همجوش
azeotropic mixture	مخلوط ازئوتروپ
batch mixer	مخلوط کن ضربهای
blent	مخلوط کرد
lean mixture	مخلوط رقیق
commix	مخلوط کردن
concrete mix	مخلوط بتن
homogeneous mixture	مخلوط همگن
mixes	امیزه مخلوط
intermingled	با هم مخلوط کردن
puddle	مخلوط کردن
blend	مخلوط امیختگی
meddled	مخلوط کردن
intermingle	با هم مخلوط کردن
mixers	مخلوط کننده
mixer	مخلوط کننده
intermingles	با هم مخلوط کردن
laudanum	مخلوط افیون
intermingling	با هم مخلوط کردن
mingle	مخلوط کردن
mingled	مخلوط کردن
mixtures	بتن مخلوط کن
mingles	مخلوط کردن
mingling	مخلوط کردن
puddles	مخلوط کردن
hash	مخلوط کردن
blend	مخلوط کردن
melt	مخلوط کردن
mix	مخلوط ترکیبی
melts	مخلوط کردن
mix	امیزه مخلوط
meddles	مخلوط کردن
blends	مخلوط امیختگی
porridge	چیز مخلوط
mixture	بتن مخلوط کن
meddle	مخلوط کردن
staffs	مخلوط سیمان و گچ
staffed	مخلوط سیمان و گچ
staff	مخلوط سیمان و گچ
blends	مخلوط کردن
creoles	دارای نژاد مخلوط
intercarrier sound system	کانال صوتی مخلوط
frequency mixer	مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
immiscibility	حالت مخلوط نشدنی
harsher	مخلوط بتن سفت
hc mixture	مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
gas air mixture	مخلوط بنزین و هوا
fuel oil mixture	مخلوط روغن و سوخت
intermix	در هم امیختن با هم مخلوط کردن
tempered	مخلوط کردن مزاج
mixture of tar and bitumen	مخلوط قطران و قیر
modulator	لامپ مخلوط کننده
temper	مخلوط کردن مزاج
olio	مخلوط چیزدرهم ریخته
organic silt	مخلوط بامواد الی
ready mixed paints	رنگهای مخلوط اماده
harshest	مخلوط بتن سفت
rotary drum mixer	مخلوط کننده طبلکی
harsh	مخلوط بتن سفت
souse	با ترشی مخلوط کردن
tempers	مخلوط کردن مزاج
mixing blade	قاشقک مخلوط کننده
jet mixer	مخلوط کننده با فشار اب
creole	دارای نژاد مخلوط
batch	اندازه مخلوط بتن
burdens	مخلوط کردن بار
burden	مخلوط کردن بار
miscible	مخلوط شدنی امیزنده
mishmash	مخلوط اش شله قلمکار
mixed crude oil	نفت خام مخلوط
mixer stage	طبقه مخلوط کننده
mixer tube	لامپ مخلوط کننده
turn the mortar	مخلوط کردن ملات
ethylate	بااتیل مخلوط کردن
unalloyed	غیر مخلوط خالص
mixes	امیختن مخلوط کردن
continous mixer	مخلوط کننده دائمی
composite lightweight concrete	بتن سبک مخلوط
brandies	با کنیاک مخلوط کردن
commingle	بهم مخلوط کردن
brandy	با کنیاک مخلوط کردن
mix	امیختن مخلوط کردن
agitation	مخلوط کردن اشفتگی
shuffle	بهم مخلوط کردن
shuffled	بهم مخلوط کردن
mixes	مخلوط کردن ترکیب
shuffles	بهم مخلوط کردن
shuffling	بهم مخلوط کردن
batches	اندازه مخلوط بتن
cross loading	مخلوط کردن بارها
mix	مخلوط کردن ترکیب
complexly	بطور پیچیده یا مخلوط
detrital cone	مخلوط افکنه واریزهای
etherize	بااتر مخلوط کردن
dry blending	مخلوط سازی خشک
roil	مخلوط کردن سرگردان شدن
gannister	مخلوط کوارتز و خاک نسوز
milk-shakes	مخلوط شیر وشربت وبستنی