| Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
series |
مداری که قط عات آن با هم سری هستند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| standards |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
| standard |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
| cads |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
| cad |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
| short circuit |
کوته مداری |
| zonary |
مداری ناحیهای |
| orbital velocity |
سرعت مداری |
| connection diagram |
دیاگرام مداری |
| zonal |
مداری ناحیهای |
| preorbital |
پیش مداری |
| orbital element |
عناصر مداری |
| circuit family |
خانواده مداری |
| circuit diagram |
دیاگرام مداری |
| orbital period |
تناوب مداری |
| swinging cross |
کوته مداری وزشی |
| diplomatize |
سیاست مداری کردن |
| circuit switching |
راه گزینی مداری |
| edges |
فرایند یا مداری که با تغییر سطح |
| edge |
فرایند یا مداری که با تغییر سطح |
| uart |
مداری که از UART برای تبدل نوع داده |
| gating circuit |
مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند |
| blind circuit |
مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود |
| circuits |
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند |
| circuit |
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند |
| cloning |
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند |
| clones |
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند |
| clone |
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند |
| balun |
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند |
| cloned |
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند |
| reads |
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست |
| unpopulated board |
تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند |
| squeezer |
فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند |
| crowbars |
مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند |
| clock |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
| crowbar |
مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند |
| read |
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست |
| nmos |
مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS |
| n channel mos |
مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند |
| invisible |
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC |
| multiplexor |
مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند |
| clocks |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
| mux |
مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند |
| interfaces |
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد |
| interface |
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد |
| differentiating cicuit |
مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است |
| monitored |
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند |
| monitors |
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند |
| monitor |
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند |
| i/o board |
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند |
| ACIA |
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد داده سری را با استفاده از دستیابی غیرهمگام ارسال و دریافت کند |
| dip |
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند |
| convertor |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
| converter |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
| dips |
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند |
| clock |
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت |
| clocks |
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت |
| asynchronous |
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند |
| microchip |
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی |
| microchips |
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی |
| integrated circuit |
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی |
| port |
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند |
| wheatstone bridge |
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد |
| clamper |
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود |
| plants indigenous to that soil |
هستند |
| they are all of one mind |
هستند |
| are |
هستند |
| ScriptX |
هستند |
| PIA |
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه |
| who are they? |
انها کی هستند |
| there are numbers who |
بسیاری هستند که |
| they are at loggerheads |
هر دو سنگ یک من هستند |
| they are well matched |
هم کفو هستند |
| Such people are wicked . |
اینگونه آدمها شر هستند |
| 5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
| The roads are obstructed. |
جاده ها مسدود هستند. |
| analogues |
ی از حالت آنالوگ هستند |
| analogue |
ی از حالت آنالوگ هستند |
| analog |
ی از حالت آنالوگ هستند |
| such as are happy |
انهایی که خوشبخت هستند |
| they are well matched |
حریف یکدیگر هستند |
| They are at daggers drawn. They are bitter enemies. |
بخون یکدیگه تشنه هستند |
| great dangers impend over us |
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند |
| X/OPEN |
ول ایجاد سیستمهای باز هستند |
| numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
| ring topology |
در حلقه بهم وصل هستند |
| Take things as you find them. <proverb> |
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر . |
| dialectical materialism |
اساسا اقتصادی یا مادی هستند . |
| These football players are the pick of the bunch . |
این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند |
| the ins |
انان که سر کا یا دارای متامی هستند |
| The two are rhyming words . |
این دو لغت هم قافیه هستند |
| Price are fixed here . |
دراینجا قیمتها ثابت هستند |
| However difficult the circumstances [are] , ... |
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ... |
| peripheral |
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی |
| dac |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
| d/a converter |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
| regular guy <idiom> |
شخص مهربانی که همه با دوست هستند |
| array |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
| nut structure |
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند |
| downsize |
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند. |
| a further 50 are in prospect |
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند |
| buffer |
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند |
| capability |
لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند |
| What percentage of the people are literate? |
چند درصد مردم با سواد هستند ؟ |
| bank holiday |
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند |
| finished |
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند |
| things in possession |
اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند |
| the strangers in tehran |
بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند |
| This canary and its mate are in the same cage |
این قناری وجفتش در یک قفس هستند |
| People are looking for new ideas. |
مردم عقب فکرهای تازه هستند |
| Boys will be boys. |
پسرها حالا دیگه اینطور هستند. |
| target audience |
گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند |
| mode |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
| The twins look just like each other. |
دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند. |
| arrays |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
anticlastic |
[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.] |
| Prices are rising ( falling ) . |
قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند |
| outs and ins |
انانی که سر کار دارای مقامی هستند |
| I musn't eat food containing ... |
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم. |
| modes |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
| the outer world |
مردمی که بیرون از محیط شخص هستند |
| interface |
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد. |
| interfaces |
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد. |
| analog |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
| storage |
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند |
| forms |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
| to feel a pang of guilt |
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند |
| coresident |
دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند |
| form |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
| formed |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
| repertoire |
لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند |
| They are openly seeking his being sacked. |
آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند. |
| library |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
| queues |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
| channels |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| channelled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| channeled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channel |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| queen's ware |
فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند |
| rotaglider |
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند |
Are animals able to think ? |
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟ |
| sig |
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند |
| the iron interest |
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند |
| set |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
| sets |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
| setting up |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
| clock |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
| queueing |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
| clocks |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
| hylotheism |
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند |
| channeling |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
| Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟ |
| queue |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
| Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟ |
| libraries |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
| queued |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
| ultramontane |
وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند |
| bank holiday |
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند |
| association for women in computing |
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند |
| I cant get into these shoes. |
این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند ) |
| cyclic item |
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند |
| 1 and 2 are poles apart. <idiom> |
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] . |
purpuric acid |
اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند |
| monogenism |
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند |
| Theyre twins and it is impossible to know one from the other . |
آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه |
| resource |
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند |
| perspectives |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
| checks |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
| perspective |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
| check |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
| queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| checked |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
| queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| identities |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
| identity |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
| tabling |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
| tables |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
| paralleling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| serials |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
| serial |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
| tabled |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
| table |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
| rapid |
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند |
| ring |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
| parallels |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| parallelling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| parallelled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| haplont |
موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند |
| sequential |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
| synchronous |
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند |
| microcomputer |
ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند |
| evolutionism |
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند |
| paralleled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
| consistency check |
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند |
| fasted |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
| fasts |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
| fastest |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
| fast |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
| Well, now everyone's here, we can begin. |
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم. |