Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
electrical circuit
مدار برقی
Other Matches
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
vacuums
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
powder train
مدار خرج مدار باروت
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
powering
برقی
electrical
برقی
electricians mate
برقی
galvanic
برقی
powered
برقی
electric
برقی
power
برقی
powers
برقی
before you know it
برقی
thermistor
رزیستور برقی
electromagnet
اهنربای برقی
electrometallurgy
متالورژی برقی
electrochemical
برقی- شیمیایی
electrical discharge
تخلیه برقی
two unit system
دستگاه دو برقی
electropathy
معالجه برقی
electromotor
موتور برقی
electrical series
زوجهای برقی
trolly
واگن برقی
powers
توان برقی
electrical resistance
مقاومت برقی
electrical shant
مهار برقی
electrical energy
انرژی برقی
electrical sheet
ورقهای برقی
electrical induction
القای برقی
trolley car
اتوبوس برقی
electrise
برقی کردن
triple ignition
احتراق سه برقی
powers
دستگاه برقی
trolleybus
اتوبوس برقی
chain saw
اره برقی
thermoelectric
دما برقی
gymnotus
مارماهی برقی
appliance
وسیله برقی
appliances
وسیله برقی
elements
سازه برقی
element
سازه برقی
moving staircase
پله برقی
electrify
برقی کردن
escalators
پله برقی
escalator
پله برقی
non electric
غیر برقی
power turret
برجک برقی
power blower
دمنده برقی
tram
واگن برقی
trams
واگن برقی
trolley
واگن برقی
electrotherapeutics
درمان برقی
three unit electrical system
دستگاه سه برقی
electrothermal printer
چاپگرحرارتی برقی
electrotype
چاپ برقی
electrotype
قالب برقی
eletro luminescence
لومینسانس برقی
foud royant a
سکته برقی
frigidaire
یخچال برقی
electrification
برقی کردن
electrifying
برقی کردن
electrifies
برقی کردن
electrified
برقی کردن
trolleys
واگن برقی
single ignition
احتراق تک برقی
powering
دستگاه برقی
electric , drill
مته برقی
cable cars
تراموای برقی
cable car
تراموای برقی
vacuum cleaners
جاروی برقی
vacuum cleaner
جاروی برقی
thermoelectric
گرما برقی
power broom
جاروی برقی
hot-plates
اجاق برقی
hot-plate
اجاق برقی
hot plate
اجاق برقی
before you can say knife
برقی ناگهان
patent leather
چرم برقی
refrigerators
یخچال برقی
refrigerator
یخچال برقی
hot seat
صندلی برقی
electric shocks
ضربه برقی
electric shock
ضربه برقی
chain saws
اره برقی
electric iron
اطو برقی
electric cushion
بالش برقی
electric amalgam
ملغمه برقی
electric arch
قوس برقی
electric brake
ترمز برقی
all electric
تماما"برقی
electric candle
شمع برقی
dual magneto
مگنت دو برقی
moving stairway
پله برقی
moving staircase
پله برقی
escalator
پله برقی
electric charge
بار برقی
electric cleaner
جارو برقی
dual ignition
احتراق دو برقی
electric current
جریان برقی
electric light
روشنایی برقی
powering
توان برقی
electric furnace
کوره برقی
powered
دستگاه برقی
electric furnace
بوته برقی
electric heater
بخاری برقی
vulcanizer
جوشکار برقی
electric thermometer
دماسنج برقی
electric train
قطار برقی
electric train
ترن برقی
electric welding
جوشکاری برقی
electric welding
جوش برقی
power
توان برقی
power
دستگاه برقی
powered
توان برقی
electrical conductor
رسانای برقی
electric flux
شاره برقی
vulcanization
جوش برقی
electric power
توان برقی
electroreceptive device
وسیله برقی
trolley buses
اتوبوس برقی
current consuming device
وسیله برقی
trolley bus
اتوبوس برقی
electric soldering iron
هویه برقی
electric machine
دستگاه برقی
electric spectrum
طیف برقی
electric fluid
سیال برقی
receiving apparatus
وسیله برقی
dynamometer instrument
توان سنج برقی
electrodiagnosis
تشخیص با دستگاههای برقی
metallize
جوشکاری برقی کردن
photo electric emission
صدور نور- برقی
photoemissive cell
لامپ نور- برقی
photo emission effect
صدور نور- برقی
density of charge
چگالی بار برقی
photo electric cathode
کاتد نور- برقی
differential electromagnet
اهنربای برقی تقابلی
cable way
راه اهن برقی
photo electric current
جریان نور- برقی
photo cell
پیل نور- برقی
metalize
جوشکاری برقی کردن
electrodynamometer
توان سنج برقی
electric typewriter
ماشین تحریر برقی
electrification of a gas
برقی شدن گاز
electrocardiography
قلب نگاری برقی
electroconvulsive therapy
درمان با تشنج برقی
electrodermal changes
تغییرات برقی پوست
electrodermal response
پاسخ برقی پوست
electronarcosis
خواب انگیزی برقی
electric railway
راه اهن برقی
electroshock therapy
درمان با ضربه برقی
tramline
خط مخصوص واگن برقی
tramlines
خط مخصوص واگن برقی
galvanic skin response
پاسخ برقی پوست
electric convulsive therapy
درمان با تشنج برقی
aerial ropeway
خط هوایی ترن برقی
electric boiler
دیگ بخار برقی
ect
درمان با تشنج برقی
attachment plug
دوشاخه وسایل برقی
electrical metallic tubing
لوله برقی فلزی
pull off
نیروی کشش برقی
shiner
کفش چرمی برقی
moving stairs
{pl}
پله های برقی
spinet
ارگ برقی کوچک
tram
[British E]
قطار برقی خیابان
boring machine
مته برقی
[ابزار]
fridge
یخچال برقی سردخانه
tramcar
[British E]
قطار برقی خیابان
escalators
پله های برقی
moving staircases
پله های برقی
electric drill
مته برقی
[ابزار]
frig
یخچال برقی سردخانه
drill
مته برقی
[ابزار]
drilling machine
مته برقی
[ابزار]
moving stairways
پله های برقی
fridges
یخچال برقی سردخانه
three phase electric locomotive
لکوموتیو برقی سه فازه
trolleybus
واگن برقی شهری
trolley wire
سیم ترن برقی
shock therapy
درمان با ضربه برقی
trolley
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
portable appliance
وسیله برقی دستی
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...