Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
English
Persian
metallic circuit
مدار فلزی
Search result with all words
rack
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
circuit
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
chassis
فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
Other Matches
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
مدار خرج مدار باروت
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
monometallism
یک فلزی
cladding
اب فلزی
metalloid
فلزی
metal rule
خط کش فلزی
bimetallic
دو فلزی
metallic
فلزی
lockers
کابینت فلزی
cladding
روکش فلزی
ribbons
نوار فلزی
locker
کابینت فلزی
ribbon
نوار فلزی
stave
نوار فلزی
gratling
نرده فلزی
hard ware
فروف فلزی
strategic concentration by rail
نشرمسکوکات فلزی
marlinspike
پاروی فلزی
galvanize
اب فلزی دادن
shim
لایی فلزی
metallic arc
قوس فلزی
galvanizes
اب فلزی دادن
hollow ware
ادوات فلزی
protective plating
حفاظ فلزی
galvanising
اب فلزی دادن
thimbles
چشمی فلزی
thimble
چشمی فلزی
metal coat
روکش فلزی
pannikin
فنجان فلزی
all metal type tube
لامپ فلزی
scaffolds
داربست فلزی
nonmetallic
غیر فلزی
metallic electrode
الکترود فلزی
metallic currency
پول فلزی
metallic conduction
رسانش فلزی
metallic bond
پیوند فلزی
buckle
تسمه فلزی
buckled
تسمه فلزی
buckles
تسمه فلزی
metal ware
ضرف فلزی
metal ware
آلات فلزی
strap
تسمه فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
metal ornament
پولک فلزی
metal lath
شبکه فلزی
elephant shelter
پناهگاه فلزی
metal lamp
لامپ فلزی
metallic filament
افروزه فلزی
metallic luster
جلای فلزی
non metallic
غیر فلزی
scaffold
داربست فلزی
metal
جسم فلزی
metal
فلزی کردن
metals
جسم فلزی
metals
فلزی کردن
straps
تسمه فلزی
minted money
پول فلزی
flitter
پولک فلزی
sheet piling
سپر فلزی
metallizo
فلزی کردن
metallic soap
صابون فلزی
metallic paints
رنگهای فلزی
metallic packing
پوشش فلزی
metallic packing
لایی فلزی
metal industries
صنایع فلزی
thimble eye
چشمی فلزی
cabled
طناب فلزی
armature
میله فلزی
cable
طناب فلزی
wire mesh
شبکه فلزی
clasps
گره فلزی
tip staff
عصای سر فلزی
clasping
گره فلزی
metal rod
میله فلزی
clasped
گره فلزی
cleat
تسمه فلزی
carcase
اسکلت فلزی
galvanised
اب فلزی دادن
try square
گونیای فلزی
sheets
ورق فلزی
sheet
ورق فلزی
brummagem
مسکوک فلزی
truss bridge
پل اسکلت فلزی
titanium
عنصر فلزی
lapping head
سمبه فلزی
galvanises
اب فلزی دادن
ladder scaffold
داربست فلزی
aneroid barometer
جوسنج فلزی
bimetallic wire
سیم دو فلزی
clasp
گره فلزی
metal type tube
لامپ فلزی
bimetalism
سیستم دو فلزی
aneroid
جوسنج فلزی
oarlock
جایگاه فلزی پارو
ferrule
بست فلزی زدن
metal cone tube
لامپ مخروطی فلزی
plates
صفحه فلزی ورقه
thimble
لوله فلزی کوتاه
bimetallism
نظام پولی دو فلزی
tungsten
فلزی از جنس کروم
reverse side of metal work
پشت کار فلزی
building steel lathing
اسکلت فلزی ساختمان
metal gauze
بافت توری فلزی
metal foil
ورق نازک فلزی
metal filament
[رشته مارپیچ فلزی]
bemetallic thermometer
گرماسنج زوج فلزی
bushing
استر برنجی یا فلزی
tin hat
کلاه خود فلزی
template
قالب چوبی یا فلزی
electrical metallic tubing
لوله برقی فلزی
metal slitting saw
اره قدکن فلزی
accessory shoe
صفحه فلزی ضمائم
intermetallic compounds
ترکیبات بین فلزی
metalic arch welding
جوش قوسی فلزی
perforated metal basket
سبد فلزی مشبک
metal stamping
قالب گیری فلزی
Crittal windows
[پنجره لولادار فلزی]
metal sheathing
روکش کاری فلزی
metal cutting saw
اره فلزی
[ابزار]
metal sheathing
پوشش کاری فلزی
incandescent metallic oxid cathode
کاتد اکسید فلزی
invar struts
قطعات فلزی ضد انبساط
templates
قالب چوبی یا فلزی
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
cabled
مفتول فلزی بافته
metal planting
روکش کاری فلزی
bimetallic standard
پایه پولی دو فلزی
cable
مفتول فلزی بافته
galvanizes
ابکاری فلزی کردن
thimble
حلقه فلزی شیاردار
galvanises
ابکاری فلزی کردن
galvanised
ابکاری فلزی کردن
symmetallism
سیستم دو فلزی مختلط
washers
انواع واشر فلزی
mesh reinforcement
ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage
ارماتور مشبک فلزی
thimbles
لوله فلزی کوتاه
thimbles
حلقه فلزی شیاردار
plate
صفحه فلزی ورقه
billy
نوعی کتری فلزی
galvanize
ابکاری فلزی کردن
luggage net
باربند فلزی مشبک
billies
نوعی کتری فلزی
chock
چشمی فلزی روی پل
structuring
ساختمان اسکلت فلزی
structures
ساختمان اسکلت فلزی
structure
ساختمان اسکلت فلزی
aglet
نوک فلزی بندکفش
surface plate
تراز فلزی یا اهنی
galvanising
ابکاری فلزی کردن
spacer disk
استوانه توپر فلزی
organometallic compound
ترکیب الی فلزی
strategic concentration by rail
سیستم پولی فلزی
wire
هادی فلزی نازک
heavy plate
ورق فلزی سنگین
washer
انواع واشر فلزی
dag
نوک فلزی بندکفش
wires
هادی فلزی نازک
hardwareman
فروشنده افزارواسباب فلزی
ferrules
بست فلزی زدن
beads
موج خطی در ورقههای فلزی
bead
موج خطی در ورقههای فلزی
structural steel work
اسکلت بندی فلزی ساختمان
metallic oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی
platter
صفحه فلزی پهن سینی
flexible metal hose
لوله فلزی قابل انعطاف
drip-joint
[اتصال بین دو ورق فلزی]
enamel plaque
لوحه فلزی میناکاری شده
martensite
ماده فلزی سخت وشکننده
snatch block
قرقره فلزی چفت دار
sheet roller
کارخانه نورد ورق فلزی
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
carbide tip
صفحه کوچک فلزی سخت
ribbons
ماده فلزی باریک و بلند
gunter's chain
متر فلزی نقشه برداری
terbium
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
fusible metal strip
نوار فلزی ذوب شونده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com