English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (17 milliseconds)
English Persian
logic مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
Search result with all words
sequential مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
gate یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gates یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
Other Matches
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
gates دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
garbage اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
deterministic نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
bed factor ضریب بستر که بستگی به وضعیت مواد رسوبی متحرک در کف بستر دارد
conditional نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد
devices برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
constant displacement pump پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
rug condition [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
port وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
figure on <idiom> بستگی دارد به
it depends [on] بستگی دارد [به]
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
conditional فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد
It depends on its quality. بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
functions فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
delayed offside تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
function فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
debt of honour بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد
functioned فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
chains فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
latches تنظیم وضعیت خروجی
latch تنظیم وضعیت خروجی
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
necessaries در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد
input mode وضعیت ورودی
i/o ورودی-خروجی
input output ورودی خروجی
word perfect یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
word-perfect یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
i/o bound محدود به ورودی خروجی
input output device دستگاه ورودی و خروجی
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
input output channel کانال ورودی- خروجی
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
central واحد ورودی و خروجی
i/o processor پردازنده ورودی و خروجی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
i/o channel کانال ورودی و خروجی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
input output control کنترل ورودی- خروجی
cpu باس ورودی / خروجی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
input output system سیستم ورودی- خروجی
microcontroller پورت ورودی /خروجی
input output symbol علامت ورودی- خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
input output unit واحد ورودی- خروجی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
input output procedure رویه ورودی- خروجی
simultaneous input/output ورودی و خروجی همزمان
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
serial input\output ورودی و خروجی سری
scrolls که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scroll که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
basic input output system سیستم ورودی و خروجی پایه
input output redirection تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output control system سیستم کنترل ورودی-خروجی
interfaces که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
iocs سیستم کنترل ورودی- خروجی
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
architecture حافظه و وسایل ورودی / خروجی
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
remote وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
remoter وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remotest وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
programmed i/o ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
microsoft ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
amplification نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
bios سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
toggles یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
toggle یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
operation عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
paralleled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
tidal prism اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
I [O] request [IORQ] درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
registers ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
registering ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
parallels داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
parallelling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallelled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
symbolic i/o assignment نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
interfaces پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
i/o انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
gigo اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
analogue دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
nonlinear مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
analogues دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
compounds مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
and پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
analog دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
compound مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
redirected فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
multiplexor مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
joystick با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
redirecting فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
circulating ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
images دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
redirect فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
one element تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
MBR ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
process ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
joysticks با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
redirects فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
gates زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
mux مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
processes ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
waiting state وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا
distorts معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
joint denial تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
distort معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
regulate منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
input output bound شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود
regulated منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
regulates منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com