Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
open system interconnection reference |
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز |
|
|
Other Matches |
|
peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
tropospheric scatter |
سیستم ارتباط چند چانله تروپوسفری |
intercom |
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک |
intercoms |
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک |
intercommunication system |
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو |
decouple |
جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم |
languages |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
language |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
human computer |
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر |
HMI's |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
HMI |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
telephony |
سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد. |
DC |
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف |
journal |
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم |
journals |
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم |
track telling |
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف |
teleconferencing |
ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر |
crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
data link |
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری |
cut out |
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
market socialism |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
sysgen |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
reference |
ارجاع |
cell reference |
ارجاع سل |
referral |
ارجاع |
references |
ارجاع |
referrals |
ارجاع |
integrated |
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است |
backward reference |
ارجاع به عقب |
cross-reference |
ارجاع متقابل |
cross reference |
ارجاع متقابل |
circular reference |
ارجاع چرخشی |
duty assignment |
ارجاع شغل |
call by reference |
فراخوانی با ارجاع |
mixed cell refernce |
ارجاع سل ترکیبی |
relegates |
ارجاع کردن |
dereference |
پس ارجاع کردن |
relegated |
ارجاع کردن |
relegate |
ارجاع کردن |
relegating |
ارجاع کردن |
external reference |
ارجاع خارجی |
relative cell reference |
ارجاع سل رابطهای |
global reference |
ارجاع سراسری |
external reperence |
ارجاع خارجی |
cross-references |
ارجاع متقابل |
self reference |
خود ارجاع |
forward reference |
ارجاع به جلو |
cross reference table |
جدول ارجاع متقابل |
arbitrating |
به داوری ارجاع کردن |
recommitment |
ارجاع بکمیسیون پارلمانی |
recommittal |
ارجاع بکمیسیون پارلمانی |
arbitrates |
به داوری ارجاع کردن |
references |
ارجاع امر به داوری |
reference |
ارجاع امر به داوری |
arbitrated |
به داوری ارجاع کردن |
arbitrate |
به داوری ارجاع کردن |
recommit |
دوباره به کیمسیون ارجاع کردن |
submission |
موضوعی رابه داوری ارجاع کردن |
cross-reference |
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل |
cross-references |
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل |
cross reference |
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل |
typecasting |
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص |
typecasts |
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص |
typecast |
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص |
reference |
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد |
linkages |
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها |
linkage |
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها |
procedendo |
حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی |
references |
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد |
explicit address |
آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس |
standby |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
standbys |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
bifuel propulsion |
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی |
policonic projection |
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی |
desk accessory |
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد |
coupling |
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم |
natives |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
native |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
design phase |
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده |
download |
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور |
chcp |
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند |
tar |
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند |
diabatic process |
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد |
demand |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
demanded |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
demands |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
automatic levelling |
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار |
system diagnostics |
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم |
three phase four wire system |
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه |
standbys |
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود |
standby |
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود |
building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
mttf |
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean |
bridges |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
bridge |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
bridged |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
off load |
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی |
desktop |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
failures |
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا |
failure |
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا |
lambert projection |
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی |
expansion card |
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد |
warm boot |
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند |
link encryption |
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار |
slice |
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای |
slices |
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای |
opens |
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند |
teleran system |
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند |
open |
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند |
opened |
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند |
designation system |
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب |
system flowchart |
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم |
masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
compatibility |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
refereed |
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد |
refereeing |
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد |
referees |
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد |
referee |
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد |
relationships |
ارتباط |
relationship |
ارتباط |
ligature |
خط ارتباط |
hookup |
ارتباط |
intercommunication |
ارتباط |
correlation |
ارتباط |
enchainment |
ارتباط |
concernment |
ارتباط |
coherence |
ارتباط |
rapport |
ارتباط |
correspondency |
ارتباط |
connexions |
ارتباط |
connection |
ارتباط |
correspondences |
ارتباط |
liaison |
ارتباط |
communicating |
ارتباط |
communication |
ارتباط |
correspondence |
ارتباط |
relation |
ارتباط |
coherency |
ارتباط |
link |
ارتباط |
liaisons |
ارتباط |
environment |
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
environments |
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
upload |
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور |
shells |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shelling |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shell |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
conversion |
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر |
system's design |
مدل سیستم طرزساخت سیستم |
crossover |
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر |
conversions |
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر |
power system |
سیستم قدرت سیستم انرژی |
drainage system |
سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب |
parallelling |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
paralleled |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
parallel |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
paralleling |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
parallels |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
parallelled |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
delayed opening |
سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر |
buddy system |
سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم |
oasis |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
oases |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
connect |
ارتباط رخها |
selective signalling |
ارتباط مخصوص |
connects |
ارتباط رخها |
subcontrariety |
ارتباط قیاسی |
one sided communication |
ارتباط یکسویه |
put through |
ارتباط پیداکردن |
connexion |
ارتباط اتصال |
tie-in |
ارتباط دادن |
tie in |
وسیله ارتباط |
relevancy |
ربط ارتباط |
signal communications |
ارتباط و مخابرات |
communication network |
شبکه ارتباط |
tie-in |
وسیله ارتباط |
wire |
ارتباط باسیم |
communicable |
قابل ارتباط |
communication theory |
نظریه ارتباط |
wires |
ارتباط باسیم |
conversational interaction |
ارتباط محاورهای |
tie-ins |
ارتباط دادن |
communicability |
ارتباط پذیری |
relational |
ارتباط شرح |
communicability |
قابلیت ارتباط |
tie-ins |
وسیله ارتباط |
tie in |
ارتباط دادن |
communications |
ارتباط و مخابرات |
synchronous communication |
ارتباط همزمان |
association |
پیوند ارتباط |
communicate |
ارتباط گرفتن |
communicated |
ارتباط گرفتن |