Dictiornary-Farsi | مدیر ارباب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 196 (2 milliseconds)

English	Persian
padrone	مدیر ارباب


Other Matches

monsieur	ارباب
monseigneur	ارباب من
masterless	بی ارباب
overlord	ارباب
landlords	ارباب
liege	ارباب
buckra	ارباب
overlords	ارباب
landlord	ارباب
seignior	ارباب
lord	ارباب
suzerain	ارباب
lords	ارباب
masters	ارباب صاحب
principal	موکل ارباب
principals	موکل ارباب
bossy	ارباب منش
clientele	ارباب رجوع
masters	ارباب استاد
mastered	ارباب صاحب
mastered	ارباب استاد
master	ارباب صاحب
master	ارباب استاد
squire	ارباب سلحشور
bossiness	ارباب منش
squires	ارباب سلحشور
client	ارباب رجوع
seigneurial	ارباب وار
master slave	ارباب و برده
mansion house	خانه ارباب
manorialism	ارباب منشی
clientage	ارباب رجوع
artistans	ارباب حرف
bossing	ارباب برجسته
bosses	ارباب برجسته
bossed	ارباب برجسته
boss	ارباب برجسته
villeinage	ارباب رعیتی
clients	ارباب رجوع
squirish	ارباب وار
self-employed	ارباب خود
lord	ارباب خداوندگار
lords	ارباب خداوندگار
self employed	ارباب خود
esquire	مالک زمین ارباب
territoriality	سیستم ارباب ورعیتی
territorialism	سیستم ارباب ورعیتی
master slave system	سیستم ارباب و برده
patrons	مشتری یا ارباب رجوع
patron	مشتری یا ارباب رجوع
manor houses	خانه ارباب یا صاحب تیول
manor house	خانه ارباب یا صاحب تیول
seignorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seigniorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
copyhold	تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
conductors	مدیر
conductor	مدیر
managers	مدیر
director generals	مدیر کل
administrators	مدیر
administrator	مدیر
warden	مدیر
directors general	مدیر کل
moderator	مدیر
directors	مدیر
administers	:مدیر
moderators	مدیر
administering	:مدیر
administered	:مدیر
administer	:مدیر
gerent	مدیر
director	مدیر
director general	مدیر کل
stewards	مدیر
manager	مدیر
headmaster	مدیر
General manager . Director general .	مدیر کل
steward	مدیر
superintendents	مدیر
executives	مدیر
executive	مدیر
superintendent	مدیر
headmasters	مدیر
file manager	مدیر فایل
general manager	مدیر باشگاه
head master	مدیر مدرسه
library manager	مدیر کتابخانه
chief engineer	مدیر ماشین
drop master	مدیر پرش
extrepreneur	مدیر متهور
extrepreneur	مدیر باتهور
record manager	مدیر رکورد
head master	مدیر اموزشگاه
item manager	مدیر اقلام
principal of a school	مدیر اموزشگاه
program manager	مدیر برنامه ها
stores manager	مدیر انبارها
stage director	مدیر نمایش
project manager	مدیر پروژه ها
manager	مدیر تیم
salaried director	مدیر موفف
sale manager	مدیر فروش
sales manager	مدیر فروش
personnel manager	مدیر استخدام
personal representative	مدیر ترکه
project manager	مدیر طرحها
project manager	مدیر پروژه
managers	مدیر تیم
micro manager	مدیر ریزکامپیوترها
works superintendent	مدیر کارخانه
official liquidator	مدیر تصفیه
operation manager	مدیر عملیات
site engineering	مدیر ساختمان
stage manager	مدیر نمایش
managing directors	مدیر عامل
administrator	مدیر تصفیه
administrators	مدیر تصفیه
principal	رئیس مدیر
executives	مدیر اجرائی
principals	رئیس مدیر
executive	مدیر عامل
executives	مدیر عامل
managing director	مدیر عامل
stage managers	مدیر نمایش
receiver	مدیر تصفیه
receivers	مدیر تصفیه
impresarios	مدیر اپرا
helmsman	رل دار مدیر
helmsmen	رل دار مدیر
trustee	مدیر تصفیه
trustees	مدیر تصفیه
impresario	مدیر اپرا
master	مدیر مرشد
mastered	مدیر مرشد
masters	مدیر مرشد
executive	مدیر اجرائی
liquidators	مدیر تصفیه
commissioners	مدیر مسابقات
commissioner	مدیر مسابقات
official receiver	مدیر تصفیه
intendant	مدیر مامورمالی
liquidator	مدیر تصفیه
adminstrator of state	مدیر ترکه
president of the board [ American E]	مدیر عامل [شرکت]
computer center manager	مدیر مرکز کامپیوتر
data base manager	مدیر پایگاه داده
data processing manager	مدیر پردازش داده
master of the court	مدیر دفتر دادگاه
computer operations manager	مدیر عملیات کامپیوتر
chief clerk of the court	مدیر دفتر دادگاه
chairman of the board [of directors/managers]	مدیر عامل [شرکت]
computer center director	مدیر مرکز کامپیوتر
chief financial officer [CFO]	مدیر امور مالی
corporate treasurer	مدیر امور مالی
chief executive officer [CEO] [American E]	مدیر عامل [شرکت]
manager	مدیر مسابقه بوکس
jumpmaster	مدیر پرش چتربازی
provisional assignee	مدیر تصفیه موقت
proctor	مدیر اجرایی دانشگاه
maitred'hotel	سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
managerial	مدیر اداره کننده
managers	مدیر مسابقه بوکس
huntsmen	مدیر تازیهای شکاری
dp manager	مدیر داده پردازی
huntsman	مدیر تازیهای شکاری
chairmen	مدیر رئیس هیئت مدیره
adobe type manager	مدیر انواع فونت ادوبی
impresarios	مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
chairman	مدیر رئیس هیئت مدیره
presidents	مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
president	مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
impresario	مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
directors	مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
registrar	کارمند اداره ثبت مدیر دروس
registrars	کارمند اداره ثبت مدیر دروس
director	مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
entrepreneurs	مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneur	مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
decisions	مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
decision	مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
plene administravit	دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
device handler	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
driver	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
real representative	قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
peripheral	مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
executive information system	نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
mastered	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
headmistress	خانم مدیر خانم رئیس
headmistresses	خانم مدیر خانم رئیس
letters of administration	حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
medical regulator	تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی