English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
plebiscite مراجعه باراء عمومی
plebiscites مراجعه باراء عمومی
Search result with all words
rogation تصویب قانون بوسیله مراجعه باراء عمومی
Other Matches
polled مراجعه به اراء عمومی
referenda مراجعه بارا عمومی
referendums مراجعه بارا عمومی
referendum مراجعه بارا عمومی
poll مراجعه به اراء عمومی
polls مراجعه به اراء عمومی
to resort to referendum بافکار عمومی مراجعه کردن
pollsters متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pollster متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
referenda همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referendum همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referendums همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
look up مراجعه
recourse مراجعه
referrals مراجعه
briefless بی مراجعه
referral مراجعه
lookup table جدول مراجعه
lookup function عمل مراجعه
appellable قابل مراجعه
recourse مراجعه کردن به
references مراجعه رجوع
reference مراجعه رجوع
respects مراجعه احترام
respect مراجعه احترام
sick call مراجعه به بهداری
table look up مراجعه به جدول
conferred مراجعه کردن
confer مراجعه کردن
cross reference مراجعه متقابل
cross-reference مراجعه متقابل
cross-references مراجعه متقابل
without recourse بدون حق مراجعه
refers مراجعه کردن
refer مراجعه کردن
conferring مراجعه کردن
confers مراجعه کردن
referable مراجعه کردنی
referred مراجعه کردن
referent مورد مراجعه ارجاعی
chain مراجعه کنید به CATENA
turn to عطف توجه مراجعه
chains مراجعه کنید به CATENA
references مراجعه و رجوع کردن
referential مورد مراجعه ارجاعی
supra بفوق مراجعه شود
reference مراجعه و رجوع کردن
vide infra مراجعه شود به زیر
res مراجعه شود به Resolation
haunt خطور مراجعه مکرر
vide supra مراجعه شود به بالا
rub out مراجعه شود به GRASG
haunts خطور مراجعه مکرر
refer مراجعه کردن بازدید مجدد
discs مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
disc مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
referred مراجعه کردن بازدید مجدد
refers مراجعه کردن بازدید مجدد
rubber banding مراجعه شود به GLASTIC BANDING
door step selling فروش از طریق مراجعه به خانوارها
electronically مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
dynamically مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
open court دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
take medical a به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
filing system روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
return آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returned آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returning آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returns آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
history یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
reference librery کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
referee in case of need داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
histories یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
unshielded twisted pair cable مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
cross reference مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-references مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
electrostatic مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا
refer to drawer بحواله کننده مراجع شود بکشنده مراجعه کنید
link دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
edit ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
posterestante پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت ان مراجعه کند
edited ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
circulars موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
circular موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
phosphor برای پوشاندن درون تیوپ اشعه کاتدی . مراجعه شود به TELEVISION
direct objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
object داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objecting داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
concurrently مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
bookmarks کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند
archive فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
bookmark کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
sensor وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
Internet انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای جدید اینترنت را پیش از اینکه به IETF مراجعه کنند بررسی میکند
address شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addresses اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
addressed اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
entities موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entity موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
direct admission مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
screens وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screening, screenings وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screen وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screened وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
mos روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
library و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
libraries و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
generic عمومی
common user عمومی
general porpose عمومی
ecumenic عمومی
wide عمومی
wider عمومی
widest عمومی
popular عمومی
the public voice عمومی
rife عمومی
hackneyed عمومی
oecumenical عمومی
generals عمومی
common :عمومی
general عمومی
outlining خط عمومی
outlines خط عمومی
overt عمومی
outlined خط عمومی
universal عمومی
public عمومی
common عمومی
commoners :عمومی
commonest :عمومی
commonest عمومی
commoners عمومی
outline خط عمومی
fault موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
general grant کمک عمومی
vogue عمومی ورایج
general act سند عمومی
general meeting جلسه عمومی
general intelligence هوش عمومی
general meeting گردهمایی عمومی
g/a خسارت عمومی
rule of thumb قانون عمومی
general amnesty عفو عمومی
general depot انبار عمومی
general allotment اختصاصات عمومی
general factor عامل عمومی
general damage خسارت عمومی
general concepts تدبیر عمومی
general education اموزش عمومی
general cargo بار عمومی
general depot امادگاه عمومی
general equilibrium تعادل عمومی
general theory نظریه عمومی
general assembly مجمع عمومی
general ability توانایی عمومی
social good کالاهای عمومی
common purse وجوه عمومی
common nuisance اضرار عمومی
common language زبان عمومی
public borrowing استقراض عمومی
common grid شبکه عمومی
common labour کارگر عمومی
outlining خط مقاومت عمومی
common hardware قطعات عمومی
collective call sign معرف عمومی
checkup معاینه عمومی
central war جنگ عمومی
cameralistic science مالیه عمومی
common user خدمات عمومی
common user items اقلام عمومی
fourth estate مطبوعات عمومی
folkway احساسات عمومی
folkway طرزفکر عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com