Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
quadrantal
مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
Other Matches
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
quadrantal points
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
image displacement
اشتباه تصویر یا خطای تصویربرداری دستگاه
quadrantal error
اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
range error
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
involution
توان یابی قوه یابی
glitch
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place
<idiom>
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
datum error
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
surveys
زمینه یابی
error detection
خطا یابی
access
دست یابی
accessed
دست یابی
accesses
دست یابی
fault finding
عیب یابی
survey
زمینه یابی
surveyed
زمینه یابی
fault detection
عیب یابی
orientation
جهت یابی
acquisitions
هدف یابی
acquisition
هدف یابی
fault diagnosis
عیب یابی
factoring
عامل یابی
accessing
دست یابی
knowledge acquisition
آگاهی یابی
addressing
نشانی یابی
debugger
اشکال یابی
signal detection
علامت یابی
attainment
دست یابی
attainments
دست یابی
positioning
موقع یابی
summation
مجموع یابی
sourcing
منابع یابی
obstacle sense
حس مانع یابی
cost finding
ارزش یابی
mark sensing
نشان یابی
quadricycle
چهارچرخه یابی
localization
موضع یابی
position finding
موقعیت یابی
castaway
عمق یابی
castaways
عمق یابی
calibration
خصلت یابی
range finding
مسافت یابی
ranging
مسافت یابی
marketing
بازار یابی
direction finding
جهت یابی
matchmaking
زوج یابی
troubleshooting
اشکال یابی
i. and evdevolution
توان یابی
fringing
ریشه یابی
extrapolations
برون یابی
trapping
غلط یابی
interpolations
درون یابی
interpolations
میان یابی
levelling
ارتفاع یابی
patterning
طرح یابی
achievements
دست یابی
achievement
دست یابی
interpolation
درون یابی
termination
پایان یابی
interpolation
میان یابی
insinuation
رخنه یابی
edgings
حاشیه یابی
locations
مکان یابی
location
مکان یابی
edging
حاشیه یابی
orientating
جهت یابی
goniometry
زاویه یابی
orientates
جهت یابی
troubleshooting
عیب یابی
extrapolation
برون یابی
orientate
جهت یابی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
direction finding
جهت یابی کردن
direction finding
سمت یابی کردن
sound ranging
مسافت یابی صوتی
extrapolate
برون یابی کردن
three dimensional direction finding
جهت یابی فضایی
ranging
مسافت یابی کردن
interpolating
درون یابی کردن
extrapolated
برون یابی کردن
absurdities test
ازمون مهمل یابی
acoustic minehunting
مین یابی صوتی
space orientation
موقعیت یابی فضایی
survey tests
ازمونهای زمینه یابی
extrapolates
برون یابی کردن
trace
رد یابی کردن نشان
traced
رد یابی کردن نشان
traces
رد یابی کردن نشان
sounds
عمق یابی کردن
soundest
عمق یابی کردن
direction finding station
پست جهت یابی
direction finding aerial
انتن جهت یابی
sounded
عمق یابی کردن
spatial orientation
موقعیت یابی فضایی
marginal costing
هزینه یابی نهائی
marginal costing
هزینه یابی نهایی
aerial target aquisition
هدف یابی هوایی
extrapolating
برون یابی کردن
localization of function
موضع یابی کارکرد
maximum direction finding
جهت یابی حداکثر
frigid manners
اطوارخنک یابی مزه
target aquisition
سیستم هدف یابی
sound
عمق یابی کردن
interpolates
درون یابی کردن
interpolated
درون یابی کردن
detail
یات و مسیر یابی
detailing
یات و مسیر یابی
parallel access
با دست یابی موازی
flash ranging
مسافت یابی نوری
random processing
با دست یابی تصادفی
cost centre
مرکز هزینه یابی
excitor
عصب یابی محرک
ranging pole
شاخصهای مسافت یابی
performance evaluation
ارز یابی کارایی
job costing
هزینه یابی کار
cost unit
واحد هزینه یابی
continuous levelling
تراز یابی پیوسته
radio direction finding
جهت یابی بی سیم
interpolate
درون یابی کردن
spot
مسافت یابی کردن
spots
مسافت یابی کردن
attitude survey
زمینه یابی نگرش
item scaling
مقیاس یابی پرسشها
locate mode
باب مکان یابی
plumb
ژرف یابی کردن
quick access
با دست یابی تند
extender board
وسیله عیب یابی
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
an unerring aim
نشان درست یابی خطا
snip
ادم کوچک یابی اهمیت
snipped
ادم کوچک یابی اهمیت
snipping
ادم کوچک یابی اهمیت
echo sounding
عمق یابی انعکاس صوت
dumb barge
کرجی بی بادبان یابی موتور
stramline flow
جریان موازی یابی ممانعت
inelegantly
ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
knotty pate
ادم خرف یابی کله
paramorphous
دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphic
دارای خاصیت تغییر یابی
disinterestedly
ازروی بی طرفی یابی علاقگی
tomnoddy
ادم خرف یابی کله
eventration
جنین بی شکم یابی روده
costing and pricing
هزینه یابی و قیمت گذاری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
contumeliously
ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
located
مستقر ساختن مکان یابی کردن
high frequency radio direction finding
جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
locating
مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates
مستقر ساختن مکان یابی کردن
locate
مستقر ساختن مکان یابی کردن
in suspense
درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com