Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
terminational
مربوط به جزء اخر کلمه
Search result with all words
phrasal
مربوط به کلمه بندی
search and replace
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
Other Matches
hyphens
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
worded
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefixes
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
markers
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
marker
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
syllable
جزء کلمه مقطع کلمه
syllables
جزء کلمه مقطع کلمه
synonym
کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms
کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
keyword
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
soft
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softer
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
shifted
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
softer
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
faithfully
<adv.>
کلمه به کلمه
letter for letter
<adv.>
کلمه به کلمه
verbs
کلمه
word for word
کلمه به کلمه
verb
کلمه
verbatim
<adv.>
کلمه به کلمه
parol
کلمه
to the letter
<adv.>
کلمه به کلمه
road sense
کلمه
exactly
<adv.>
کلمه به کلمه
MOT
کلمه
word
کلمه
worded
کلمه
MOTs
کلمه
word for word
<adv.>
کلمه به کلمه
cliche
کلمه مبتذل
hyphenation
تقسیم کلمه
half word
نیم کلمه
word mark
علامت کلمه
data word
کلمه داده
ghost word
کلمه غیرمصطلح
etymon
ریشه کلمه
falderol
کلمه بی معنی
fallal
کلمه بی معنی
double word
کلمه مضاعف
full word
تمام کلمه
full word
کلمه کامل
fullword
تمام کلمه
function word
کلمه دستوری
control word
کلمه کنترل
computer word
کلمه کامپیوتری
parts of speech
اقسام کلمه
catchword
کلمه راهنما
word processor
کلمه پرداز
verbatim
کلمه بکلمه
chain
از کلمه قبلی
chains
از کلمه قبلی
oath
کلمه قسم
oaths
کلمه قسم
formative
کلمه مشتق
graphs
هجای کلمه
graph
هجای کلمه
word processing
پردازش کلمه
watchwords
کلمه رمزی
code words
کلمه رمز
code word
کلمه رمز
synonym
کلمه مترادف
word processors
کلمه پرداز
synonyms
کلمه مترادف
alphabetic word
کلمه الفبایی
adverbum
کلمه بکلمه
watchword
کلمه رمزی
ablaut
تصریف کلمه
password
کلمه رمز
fixes
که اندازه کلمه
fix
که اندازه کلمه
passwords
کلمه رمز
pass
کلمه عبور
passed
کلمه عبور
passes
کلمه عبور
qualifiers
کلمه توصیفی
qualifier
کلمه توصیفی
doubleword
کلمه مضاعف
toneme
کلمه متشابه
numeric word
کلمه عددی
choice of words
کلمه بندی
word choice
کلمه بندی
wording
کلمه بندی
mosul
نکته کلمه
diction
کلمه بندی
verbiage
[American English]
کلمه بندی
prickleback
کلمه ماهی
wordmonger
کلمه پرداز
trisyllable
کلمه سه هجائی
the root of a word
اصل کلمه
tessera
کلمه عبور
vocable
کلمه صوتی
word length
طول کلمه
word length
درازای کلمه
word mark
نشان کلمه
reserved word
کلمه محفوظ
triliteral
کلمه سه حرفی
word time
زمان کلمه
memory word
کلمه حافظه
keyword
کلمه کلیدی
instruction word
کلمه دستورالعمل
literatim
کلمه بکلمه
letter perfect
کلمه بکلمه
machine word
کلمه ماشین
wps
انجمن پردازش کلمه
word processing center
مرکز پردازش کلمه
word oriented computer
کامپیوتر کلمه گرا
mnemonic
استاندارد اختصار کلمه
triphthong
کلمه یا حرف سه صوتی
phrased
کلمه بندی کردن
password
اسم شب کلمه عبور
passwords
اسم شب کلمه عبور
variable word length
طول کلمه متغیر
word addressable
نشانی پذیری کلمه
word processing operator
متصدی پردازش کلمه
initial
حرف اول کلمه
phrases
کلمه بندی کردن
initialed
حرف اول کلمه
initialing
حرف اول کلمه
initialled
حرف اول کلمه
initialling
حرف اول کلمه
phrase
کلمه بندی کردن
initials
حرف اول کلمه
phraseology
کلمه بندی انشاء
word processing system
سیستم پردازش کلمه
word processing supervisor
نافر پردازش کلمه
word processing society
انجمن پردازش کلمه
word processing program
برنامه پردازش کلمه
chutes
مخفف کلمه پاراشوت
morpheme
بسیط کلمه واژک
commie
مخفف کلمه communist
commies
مخفف کلمه communist
expression
ابراز کلمه بندی
connective
کلمه ربط یا عطف
octet
کلمه هشت بیتی
pease
جمع کلمه pea
channel status word
کلمه وضعیت مجرا
channel command word
کلمه فرمان محرا
data word size
اندازه کلمه داده
dedicated word processor
کلمه پرداز اختصاصی
chute
مخفف کلمه پاراشوت
in the p sense of the word
بمعنی واقعی کلمه
keyword in context
کلمه کلیدی در متن
folk etymology
کلمه سازی توده
fixed word length
کلمه با طول ثابت
kwic
کلمه کلیدی در متن
expressions
ابراز کلمه بندی
end spell
خاتمه هر کلمه رمز
disyllable
کلمه یاقافیه دوهجایی
program status word
کلمه وضیت برنامه
catachresis
استعمال غلط کلمه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com