English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
English Persian
intersexual مربوط به جنس نر و ماده
Search result with all words
materialistic مربوط به ماده گرایی
conductive مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
hylotheistic یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
to transubstantiate تغییر دادن ماده [نان و شراب مربوط به عشاربانی] به بدن و خون عیسی مسیح [دین]
Other Matches
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
stipulation ماده
clause ماده
clauses ماده
foamed meterid ماده کف
abscesses ماده
substance ماده
agents ماده
agent ماده
anti matter ضد ماده
provision ماده
metals ماده
metal ماده
item ماده
abscess ماده
catch for door bolt ماده
materials ماده
stuffless بی ماده
nanny goat بز ماده
nanny goats بز ماده
material ماده
female ماده
substances ماده
items ماده
bitching سگ ماده
bitches سگ ماده
antimatter ضد ماده
bitched سگ ماده
bitch سگ ماده
nany بز ماده
matters ماده
articles ماده
mattered ماده
stuffed ماده
article ماده
matter ماده
mattering ماده
monoclinous نر و ماده
stuff ماده
stuffs ماده
surplus material ماده اضافی
pigment ماده رنگی
keratin ماده شاخی
keratine ماده شاخی
pigments ماده رنگی
symmetry substance ماده متقارن
synchronous material ماده مصنوعی
constituent ماده متشکله
synthetic material ماده مصنوعی
constituents ماده متشکله
malkin ماده دیو
insoluble ماده حل نشدنی
hen pheasant قرقاول ماده
isotropic material ماده همسانگرد
molded plastics ماده پرسی
chlorophyll ماده سبزگیاهی
raw material ماده خام
tabbies گربه ماده
tabby گربه ماده
heifers ماده گوساله
stainer ماده رنگرزی
roe گوزن ماده
insulating material ماده عایق
mineral material ماده معدنی
mineral material ماده کانی
isotrope ماده همسانگرد
clause ماده قانون
additive ماده افزودنی
additives ماده افزودنی
isomorph ماده یک شکل
clauses ماده قانون
mattery ماده مانند
subsistance ماده اصلی
heifers گوساله ماده
tellurian matter ماده زمینی
lignin ماده چوب
toxic substance ماده سمی
toxic agent ماده سمی
tongue and groove joint اتصال نر و ماده
hen bird پرنده ماده
hen parrot طوطی ماده
lioness ماده شیر
lionesses ماده شیر
stuffs ماده اولیه
hen bird مرغ ماده
vermicide ماده کرم کش
gynophore ماده بر برچه بر
urea ماده پیشاب
addition agent ماده افزودنی
lyddite ماده لیدیت
active material ماده موثر
trinitrotoluen ماده منفجره تی ان تی
malkin ماده شیطان
acceptor ماده پذیرا
hen sparrow گنجشک ماده
tigress ماده پلنگ
tigresses ماده پلنگ
high explosive ماده منفجره
vixens روباه ماده
vixen روباه ماده
stock ماده اولیه
stocked ماده اولیه
test item ماده ازمون
the female sex جنس ماده یا زن
ovum یاخته ماده
thermate ماده ترمیت
heparin ماده چندقندی
stuffed ماده اولیه
thermite ماده ترمیت
abiotic substance ماده بیجان
leopardess ماده پلنگ
abhesive ماده ضد چسبندگی
stuff ماده اولیه
gynandrous نر و ماده دو جنسی
dopes ماده مخدر
refractory material ماده دیرگداز
woman ماده مونث
pea ken طاوس ماده
nutrient ماده مغذی
nutrients ماده مغذی
hyades اشتران ماده
point ماده اصل
preventive ماده حفافتی
substances ماده اصلی
pyrogen ماده تب اور
reeve یلوه ماده
red lead ماده ضدزنگ
parasiticide ماده انگل کش
cow ماده گاو
cowed ماده گاو
cowing ماده گاو
cows ماده گاو
mineral ماده معدنی
filler ماده پر کننده
psychoactive agent ماده روانگردان
filler ماده پرکننده
picritol ماده پیکریتول
materialist ماده گرا
pigment dye ماده رنگی
materialists ماده گرای
materialists ماده گرا
abrasive ماده سایا
materialist ماده گرای
lubricant ماده روغنی
fillers ماده پر کننده
corrosive ماده اکاله
fillers ماده پرکننده
corrosive ماده خورنده
substance ماده اصلی
lubricants ماده روغنی
abrasives ماده سایا
abrasives ماده ساینده
abrasive ماده ساینده
heifer ماده گوساله
doe گوزن ماده
heifer گوساله ماده
she wolf ماده گرگ
she wolf گرگ ماده
insulant ماده عایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com