Dictiornary-Farsi | مربوط به دوره فوق دکترا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
postdoctoral	مربوط به دوره فوق دکترا


Other Matches

seljuk	مربوط به دوره سلجوقیان
seljukian	مربوط به دوره سلجوقیان
postclassical	مربوط به دوره بعد از کلاسیک
sessional	مربوط به دوره اجلاسیه مجلس
eozoic	مربوط به دوره ماقبل کامبرین
Dryopic	[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
periods	منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
period	منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
progesterone	هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
apolline	[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
postdoctoral	پس از دکترا
postdoctoral <adj.>	پس از دکترا
semifinal	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
PhDs	درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
PhD	درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
program loans	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
colporteur	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
relative	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical	مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic	مربوط به صدا مربوط به سامعه
light period	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
periodicity	دوره
bordering	دوره
pool	دوره
bordered	دوره
setting up	دوره
rim	دوره
rims	دوره
epoch	دوره
epochs	دوره
career	دوره
careered	دوره
careering	دوره
careers	دوره
set	دوره
sets	دوره
pooled	دوره
edges	دوره
term	دوره
to have ones fling	دوره
rimless	بی دوره
compass	دوره
edge	دوره
peripheries	دوره
periphery	دوره
termed	دوره
contemporaries	هم دوره
contemporary	هم دوره
terming	دوره
courses	: دوره
coursed	: دوره
cycled	دوره
cycles	دوره
Ice Age	دوره یخ
course	: دوره
era	دوره
eras	دوره
phase	دوره
phased	دوره
phases	دوره
reviewal	دوره
cycle	دوره
pools	دوره
perimeters	دوره
perimeter	دوره
one's d.	دوره
stadiums	دوره
stadium	دوره
stadia	دوره
felly	دوره
rhythm	دوره
rhythms	دوره
session	دوره
instar	دوره
circuit	دوره
sessions	دوره
circuits	دوره
felloe	دوره
period	دوره
outlines	دوره
outlined	دوره
outline	دوره
border	دوره
periods	دوره
he has run his race	دوره
outlining	دوره
short term	دوره کوتاه
snakebite	دوره بدشانسی
tempering cycle	دوره بازپخت
retrace interval	دوره بازگشت
schooltime	دوره تحصیلی
encompass	دوره کردن
encompassed	دوره کردن
encompasses	دوره کردن
encompassing	دوره کردن
game cycle	دوره بازی
short period	دوره کوتاه
retrace period	دوره بازگشت
colportage	دوره گردی
senescence	دوره سالخوردگی
innings	دوره تصدی
trivium	دوره نخستین
sexennium	دوره شش ساله
blocking period	دوره وقفه
germinal period	دوره نوجنینی
Ice Age	دوره یخبندان
return interval	دوره بازگشت
retrace time	دوره بازگشت
term of maintenance	دوره نگاهداری
age	دوره عصر.
stretch	خط ممتد دوره
stretched	خط ممتد دوره
stretches	خط ممتد دوره
estrous cycle	دوره فحلی
to serve apprenticeship	دوره شاگردی
cycle time	زمان دوره
fellyfelloe	دوره درندگی
financial period	دوره مالی
transition period	دوره گذار
transition period	دوره انتقال
triennium	دوره سه ساله
electoral legislative term	دوره انتخابیه
elimination heat	دوره مقدماتی
rimmed	دوره دار
duty factor	دوره کار
duty cycle	دوره کار
perlim	دوره مقدماتی
trochoid	دوره گرد
trimester	دوره سه ماهه
critical period	دوره شاخص
to run over	دوره کردن
the a of infancy	دوره بچگی
revolution	یک دوره کامل
revolutions	یک دوره کامل
testing time	دوره ازمون
huckster	دوره گرد
conducting period	دوره رسانایی
hucksters	دوره گرد
termtime	دوره تحصیلی
the iron age	دوره ستمگری
the iron age	دوره بی رحمی
ages	دوره عصر.
critical period	دوره بحرانی
crier	دوره گرد
flux linking a turn	شاره دوره
foreperiod	پیش دوره
contract period	دوره قرارداد
tip circle	دوره نوک
the rim of a wheel	دوره چرخ
continous cycle	دوره بی وقفه
termtime	دوره تصدی
retention period	دوره ابقا
measuring period	دوره سنجش
neonatal period	دوره نوزادی
number of cycle	تعداد دوره ها
house party	دوره خانگی
house-parties	دوره خانگی
house-party	دوره خانگی
pliocene	دوره پلیوسن
career	دوره زندگی
processes	دوره عمل
practice period	دوره تمرین
preparatory interval	دوره امادگی
probationary period	دوره ازمایشی
melting period	دوره ذوب
production period	دوره تولید
tournament	یک دوره مسابقه
tournaments	یک دوره مسابقه
advanced course	دوره عالی
advance course	دوره عالی
action period	دوره کنش
procurement cycle	دوره خرید
career	دوره رسمی
careered	دوره زندگی