Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
cryptographic
مربوط به رمز گشایی
Other Matches
public
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
indehiscence
نا گشایی
opening joints
درز گشایی
dissection
کالبد گشایی
fenestration
روزنه گشایی
problem-solving
مساله گشایی
necroscopy
کالبد گشایی
raking out of a joint
درز گشایی
decoding
رمز گشایی
relief
گره گشایی جبران
pickelock
دزد قفل گشایی
Problem - solving .
گره گشایی ( رفع مشکل )
execute
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executing
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executes
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executed
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
processor
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه
fetch
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetched
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetches
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
cryptography
مط العه روش ها و تکنیکهای رمز گذاری و رمز گشایی
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
cryptographic
قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
cyphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
eight bit system
مربوط به یک
irrelevant
نا مربوط
proper
مربوط
affined
مربوط
as for
مربوط به
correspondents
مربوط به
apposite
مربوط
hydraulic
مربوط به اب
pertaining
مربوط به
correspondent
مربوط به
for
مربوط به
relevant
مربوط
coherent
مربوط
vespertinal
مربوط به شب
caprine
مربوط به بز
cretaceous
مربوط به گچ
pertinent
مربوط
germane
مربوط
curatorial
مربوط به
pertinent
مربوط به
lineal
مربوط به خط
pertinenet
مربوط
condequent
مربوط
related
مربوط
coordinate
مربوط
hydrostatic
مربوط به فشار اب
occupational
مربوط به شغل
arithmeticlal
مربوط به حساب
janitorial
مربوط به فراشی
glossal
مربوط به زبان
larcenous
مربوط به دزدی
personal
مربوط به کسی
metabolical
مربوط به متابولیزم
arteriovenous
مربوط به رگها
aesthetic
مربوط به علم
ammino
مربوط به امونیاک
anglian
مربوط به نژاد
analitical
مربوط به تجزیه
verbs
مربوط به صدا
anent
در مشارکت با مربوط به
verb
مربوط به صدا
irrelative
نا مربوط مطلق
coherently
بطور مربوط
hydropic
مربوط به استسقاء
haemic
مربوط بخون
arbitrative
مربوط بحکمیت
hawaiian
مربوط به هاوایی
arbitral
مربوط به حکمیت
hominoid
مربوط به بشر
astrological
مربوط به نجوم
hydrographic
مربوط به اب نگاری
goidelic
مربوط بسلت
hypophyseal
مربوط به هیپوفیز
insurrectional
مربوط به شورش
avuncular
مربوط بدایی
archival
مربوط به بایگانی
inspectional
مربوط به بازرسی
meteorological
مربوط به هواسنجی
glyptic
مربوط به حکاکی
thermal
مربوط به گرما
immunologic
مربوط به مصونیت
horsy
مربوط به اسب
sartorial
مربوط به خیاطی
calligraphic
مربوط به خطاطی
acrobatic
مربوط به بندبازی
collegial
مربوط به دانشکده
commisural
مربوط به درزوپیوندگاه
computational
مربوط به یک محاسبه
c
مربوط به کامپیوتر
aguish
مربوط به تب و لرز
corresponsive
مربوط بیکدیگر
prospective
مربوط به اینده
parental
مربوط به والدین
fistulous
مربوط به ناسور
communists
مربوط به کمونیسم
communist
مربوط به کمونیسم
operatic
مربوط به اپرا
climatic
مربوط به اب وهوا
dictoral
مربوط به دکتری
affiliate
مربوط ساختن
churchly
مربوط به کلیسا
affiliated
مربوط ساختن
caloric
مربوط به کالری
aeronautical
مربوط به فضانوردی
capitular
مربوط بفصل
existential
مربوط به هستی
anal
مربوط به مقعد
cerebellar
مربوط به مخچه
brumal
مربوط به زمستان
budgetary
مربوط به بودجه
electrically
مربوط به الکتریسیته
retired
مربوط به بازنشستگی
britannic
مربوط به بریتانیا
affiliating
مربوط ساختن
chromatic
مربوط به رنگها
affiliates
مربوط ساختن
chromic
مربوط به کرومیوم
futuristic
مربوط به اینده
vehicular
مربوط به خودرو
atomistic
مربوط به اتم
polar
مربوط به قط بها
polar
مربوط به قطب
astro
مربوط به نجوم
Hellenic
مربوط به یونان
womanish
مربوط به زن یا زنان
mammary
مربوط به پستان
mammary
مربوط به پستانداران
gallinaceous
مربوط بماکیان
contiguous
مربوط بهم
garlicky
مربوط به سیر
thematic
مربوط بموضوع
genethliac
مربوط به طالع
as to
عطف به مربوط به
congressional
مربوط به کنگره
nuclear
مربوط به اتمی
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
my
مربوط بمن
speculative
مربوط به اندیشه
divisional
مربوط به تقسیم
domiciliary
مربوط به خانه
bear on
مربوط بودن
technological
مربوط به فناوری
technologically
مربوط به فناوری
basal
مربوط به ته یابنیان
bardic
مربوط به رامشگری
geriatric
مربوط به پیری
centenarian
مربوط به قرن
centenarians
مربوط به قرن
expiratory
مربوط به زفیر
faunae
مربوط به جانوران
filiate
مربوط ساختن
feminine
مربوط به جنس زن
textuary
مربوط به متن
commercial
مربوط به تجارت
typographic
مربوط به چاپ
facial
مربوط به صورت
outbound
مربوط به خارج
vermian
مربوط به کرم
dependent
مربوط محتاج
connects
مربوط کردن
versicular
مربوط به ایات
connect
مربوط کردن
vespertine
مربوط به شب شبانه
concerns
مربوط بودن به
concern
مربوط بودن به
ecumenical
مربوط به سرتاسرجهان
villatic
مربوط به دهکده
racing
مربوط بمسابقه
fossil
مربوط بادوارگذشته
residential
مربوط به اقامت
senile
مربوط به پیری
postal
مربوط به پست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com