Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (13 milliseconds)
English
Persian
glossopharyngeal
مربوط به زبان و حلق
Search result with all words
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
name
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
ashen
شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
finnic
مربوط به زبان فنلاندی
glossal
مربوط به زبان
one for one
مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
vocabular
مربوط به فرهنگ لغات زبان
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
زبان تازی زبان عربی
glib
چرب زبان زبان دار
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
vespertinal
مربوط به شب
correspondent
مربوط به
eight bit system
مربوط به یک
correspondents
مربوط به
relevant
مربوط
curatorial
مربوط به
cretaceous
مربوط به گچ
coordinate
مربوط
related
مربوط
coherent
مربوط
as for
مربوط به
proper
مربوط
pertinenet
مربوط
caprine
مربوط به بز
lineal
مربوط به خط
pertinent
مربوط به
pertinent
مربوط
pertaining
مربوط به
condequent
مربوط
affined
مربوط
for
مربوط به
apposite
مربوط
germane
مربوط
hydraulic
مربوط به اب
irrelevant
نا مربوط
abuser
بد زبان
as one man
با یک زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
abusers
بد زبان
c++
زبان ++C
hound's tongue
سگ زبان
apl language
زبان ای پی ال
two tongued
زبان
tongueless
بی زبان
tongues
زبان
apt language
زبان ای پی تی
tongue
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
languages
زبان ها
language
زبان
tongue
[language]
زبان
language
زبان
language lab
زبان
glossa
زبان
languages
زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
budgetary
مربوط به بودجه
materials
مربوط جسم
material
مربوط جسم
verb
مربوط به صدا
retired
مربوط به بازنشستگی
electrically
مربوط به الکتریسیته
verbs
مربوط به صدا
chromatic
مربوط به رنگها
tutorial
مربوط به قیمومت
affiliated
مربوط ساختن
affiliate
مربوط ساختن
affiliates
مربوط ساختن
chromic
مربوط به کرومیوم
affiliating
مربوط ساختن
ecumenical
مربوط به سرتاسرجهان
personal
مربوط به کسی
garlicky
مربوط به سیر
cerebellar
مربوط به مخچه
glyptic
مربوط به حکاکی
calligraphic
مربوط به خطاطی
c
مربوط به کامپیوتر
anal
مربوط به مقعد
brumal
مربوط به زمستان
mammary
مربوط به پستانداران
britannic
مربوط به بریتانیا
acrobatic
مربوط به بندبازی
quadrantal
مربوط به تراز
pyrotechnic
مربوط به فن اتشبازی
pyric
مربوط به سوختن
speculative
مربوط به اندیشه
collegial
مربوط به دانشکده
caloric
مربوط به کالری
aeronautical
مربوط به فضانوردی
mammary
مربوط به پستان
existential
مربوط به هستی
posts
مربوط به پست
posted
مربوط به پست
post-
مربوط به پست
post
مربوط به پست
genethliac
مربوط به طالع
procephalic
مربوط به جلو سر
metabolical
مربوط به متابولیزم
professorate
مربوط به استادی
contiguous
مربوط بهم
capitular
مربوط بفصل
technological
مربوط به فناوری
churchly
مربوط به کلیسا
larcenous
مربوط به دزدی
hypophyseal
مربوط به هیپوفیز
hydropic
مربوط به استسقاء
photo-
مربوط به نور
vehicular
مربوط به خودرو
futuristic
مربوط به اینده
fistulous
مربوط به ناسور
dictatorial
مربوط به دیکتاتور
narcotic
مربوط به موادمخدره
treats
مربوط بودن به
treated
مربوط بودن به
treat
مربوط بودن به
hydrographic
مربوط به اب نگاری
horsy
مربوط به اسب
hydrostatic
مربوط به فشار اب
goidelic
مربوط بسلت
expiratory
مربوط به زفیر
avuncular
مربوط بدایی
thermal
مربوط به گرما
domiciliary
مربوط به خانه
janitorial
مربوط به فراشی
divisional
مربوط به تقسیم
irrelative
نا مربوط مطلق
insurrectional
مربوط به شورش
dictoral
مربوط به دکتری
inspectional
مربوط به بازرسی
faunae
مربوط به جانوران
immunologic
مربوط به مصونیت
filiate
مربوط ساختن
hominoid
مربوط به بشر
corresponsive
مربوط بیکدیگر
climatic
مربوط به اب وهوا
gallinaceous
مربوط بماکیان
osteal
مربوط باستخوان
ovarial
مربوط به تخمدان
haemic
مربوط بخون
self-
مربوط به خود
paratroop
مربوط به چتربازی
ghostly
مربوط به روح
Hellenic
مربوط به یونان
coherently
بطور مربوط
womanish
مربوط به زن یا زنان
pertain to
مربوط بودن به
pertian
مربوط بودن
numerical
مربوط به اعداد
commisural
مربوط به درزوپیوندگاه
polar
مربوط به قطب
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
operatic
مربوط به اپرا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com