Dictiornary-Farsi | مربوط به لغات یا فهرست ان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
vocabular	مربوط به لغات یا فهرست ان


Other Matches

glossaries	فهرست معانی فهرست لغات
glossary	فهرست معانی فهرست لغات
vocabulary	فهرست لغات
vocabularies	فهرست لغات
nomenclator	فهرست لغات و اسامی
etymological	مربوط به ریشه لغات
vocabular	مربوط به فرهنگ لغات زبان
glossarist	کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
computer jargon	لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
bibliographical	مربوط به فهرست کتب
bibliographic	مربوط به فهرست کتب
glossarial	مربوط به فهرست معانی ای که درپایان کتاب باشد تفسیری
vehicle summary	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklisting	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rota	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
waiting list	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting lists	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
part list	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
indexes	فهرست فهرست اعلام
indexed	فهرست فهرست اعلام
index	فهرست فهرست اعلام
terminology	لغات
terminologies	لغات
dictionaries	فرهنگ لغات
vocabulary	فرهنگ لغات
vocabularies	فرهنگ لغات
wordplay	بازی با لغات
nomenclature	مجموعه لغات
lexicon [dictionary]	فرهنگ لغات
glossary	فرهنگ لغات
word book	فرهنگ لغات
wordbook	فرهنگ لغات
dictionary	فرهنگ لغات
dictionary	فرهنگ لغات
ellipsis	انداختن لغات
program loans	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
vocabularies	مجموع لغات یک زبان
glossary	فرهنگ لغات دشوار
semantics	علم لغات و معانی
vocabulary	مجموع لغات یک زبان
etymologies	علم اشتقاق لغات
english words	واژه ها یا لغات انگلیسی
syntactics	علم ترکیب لغات
dictionary program	برنامه فرهنگ لغات
etymology	علم اشتقاق لغات
lexical	وابسته به فرهنگ لغات
glossaries	فرهنگ لغات دشوار
word	لغات رابکار بردن
worded	لغات رابکار بردن
genital	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
glossaries	فرهنگ لغات فنی سفرنگ
spelling checker	کنترل کننده حروف لغات
semantics	علم لغات معنی شناسی
reword	لغات متنی را عوض کردن
sesquipedalian	معتاد به استعمال لغات دراز
gallicism	اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
wordless	غیرقابل بیان با لغات خاموش
glossary	فرهنگ لغات فنی سفرنگ
the a.of boreign words	اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
malapropian	کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
malapropism	استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
back formation	لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر
onomastics	علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
supervisory	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
agglutination	ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب
king's english	اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
relative	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic	مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical	مربوط به صدا مربوط به سامعه
synonymize	الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
linguistics	علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
processor	کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
Pidgin English <idiom>	انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
exception	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
exceptions	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
dedicated	کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
xenial	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
cataloguing	فهرست
roster	فهرست
catalogue	فهرست
repertory	فهرست
indexless	بی فهرست
directory	فهرست
kalendar	فهرست
directories	فهرست
tabling	فهرست
table	فهرست
tabled	فهرست
rosters	فهرست
tables	فهرست
index	فهرست
inventory	فهرست
roll	فهرست
cataloging	فهرست
cataloged	فهرست
rolled	فهرست
indexed	فهرست
indexes	فهرست
catalogues	فهرست
phraseology	فهرست
catalogued	فهرست
catalogs	فهرست
rolls	فهرست
list	فهرست
concordance	فهرست
checklist	فهرست
concordances	فهرست
slips	فهرست
slipped	فهرست
slip	فهرست
b.d catalogue	فهرست بی . دی
filed	فهرست
catalog	فهرست
file	فهرست
indexed	فهرست شاخص
table	در فهرست نوشتن
menu	فهرست انتخاب
listing	فهرست نویسی
tabled	در فهرست نوشتن
menus	فهرست خوراک
indexed	فهرست راهنما
menu	فهرست خوراک
part list	فهرست اجزاء
index	فهرست راهنما
cargo manifest	فهرست بار
black list	فهرست سیاه
parts list	فهرست قطعات
table of replaceable partes	فهرست قطعات
list	در فهرست نوشتن
tables	در فهرست نوشتن
catalog	فهرست کردن
rigging warrant	فهرست وسایل
catalog	به فهرست بردن
nomenclauture	فهرست اصطلاحات
nomenelature	فهرست اصطلاحات
nominal list	فهرست نامها
directory	فهرست راهنما
indexes	فهرست شاخص
directories	فهرست راهنما
indexes	فهرست راهنما
tabling	در فهرست نوشتن
menus	فهرست انتخاب
catalog	کتاب فهرست
list	فهرست کردن
bill of goods	فهرست تجارتی
cataloging	کتاب فهرست
cataloging	فهرست کردن
catalogs	کتاب فهرست
catalogs	فهرست کردن
catalogue	کتاب فهرست
catalogue	فهرست کردن
catalogued	کتاب فهرست
catalogued	فهرست کردن
indexing	فهرست سازی
catalogues	کتاب فهرست
catalogues	فهرست کردن
cataloguing	کتاب فهرست
bill of material	فهرست مواد
cataloged	فهرست کردن
cataloged	کتاب فهرست
list	در فهرست واردکردن
bill of quantities	فهرست مقادیر
price list	فهرست قیمت
schedule	صورت فهرست
scheduled	صورت فهرست
problem checklist	فهرست مشکلات
schedules	صورت فهرست
requirements list	فهرست نیازمندیها
subject index	فهرست موضوعی
subdirectory	فهرست فرعی
bill of quantites	فهرست مقادیر
star catalogue	فهرست ستارگان
bill of materials	فهرست مواد
cataloguing	فهرست کردن
terriers	فهرست ما یملک
timetables	گاه فهرست
hit list	فهرست ضربه