Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
microbiological
مربوط به میکروب شناسی
Other Matches
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
mineralogical
مربوط به معدن شناسی
entomological
مربوط به حشره شناسی
serologic
مربوط به سرم شناسی
philatelic
مربوط به تمبر شناسی
oceanographic
مربوط به اقیانوس شناسی
climatological
مربوط به اب وهوا شناسی
geogonostical
مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostic
مربوط بعلم زمین شناسی
geoscience
علوم مربوط به زمین شناسی
gemmological
مربوط به علم گوهر شناسی
technologically
فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
technological
فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
botanic
مربوط به علم گیاه شناسی
physiognomical
مربوط به قیافه شناسی تشخیص دهنده
anthropological
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
radiobiology
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
areodetic
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
biotechnology
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
microbicide
میکروب کش
microb
میکروب
aerobe
میکروب هوازی
germiculture
پرورش میکروب
spore
تخم میکروب
subcultures
کشت دوم میکروب
subculture
کشت دوم میکروب
microspore
تخم میکروب ریز خردهاگ
microphage
سلول میکروب خوار کوچک
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
spirochetosis
ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
pasteurize
سترون ساختن میکروب طبق روش پاستور
germtheory
فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
microphagus
سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
oenology
می شناسی شراب شناسی
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
psychologically
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
correspondents
مربوط به
curatorial
مربوط به
irrelevant
نا مربوط
as for
مربوط به
vespertinal
مربوط به شب
caprine
مربوط به بز
germane
مربوط
pertinenet
مربوط
correspondent
مربوط به
lineal
مربوط به خط
relevant
مربوط
apposite
مربوط
coherent
مربوط
pertaining
مربوط به
related
مربوط
pertinent
مربوط به
cretaceous
مربوط به گچ
pertinent
مربوط
condequent
مربوط
proper
مربوط
for
مربوط به
eight bit system
مربوط به یک
hydraulic
مربوط به اب
affined
مربوط
coordinate
مربوط
to be
مربوط باینده
Hellenic
مربوط به یونان
to the point
مربوط بموضوع
to have connexion with
مربوط بودن با
electrically
مربوط به الکتریسیته
coherently
بطور مربوط
existential
مربوط به هستی
womanish
مربوط به زن یا زنان
metabolical
مربوط به متابولیزم
budgetary
مربوط به بودجه
textuary
مربوط به متن
aeronautical
مربوط به فضانوردی
chromic
مربوط به کرومیوم
britannic
مربوط به بریتانیا
vespertine
مربوط به شب شبانه
churchly
مربوط به کلیسا
typographic
مربوط به چاپ
chromatic
مربوط به رنگها
polar
مربوط به قطب
testamentary
مربوط به وصیتنامه
larcenous
مربوط به دزدی
anal
مربوط به مقعد
connects
مربوط کردن
polar
مربوط به قط بها
inspectional
مربوط به بازرسی
retired
مربوط به بازنشستگی
affiliating
مربوط ساختن
affiliates
مربوط ساختن
c
مربوط به کامپیوتر
verb
مربوط به صدا
verbs
مربوط به صدا
ecumenical
مربوط به سرتاسرجهان
personal
مربوط به کسی
caloric
مربوط به کالری
prospective
مربوط به اینده
vermian
مربوط به کرم
parental
مربوط به والدین
capitular
مربوط بفصل
communists
مربوط به کمونیسم
irrelative
نا مربوط مطلق
communist
مربوط به کمونیسم
operatic
مربوط به اپرا
brumal
مربوط به زمستان
climatic
مربوط به اب وهوا
affiliated
مربوط ساختن
affiliate
مربوط ساختن
vehicular
مربوط به خودرو
thallous
مربوط به تالیوم
insurrectional
مربوط به شورش
versicular
مربوط به ایات
mammary
مربوط به پستان
calligraphic
مربوط به خطاطی
occupational
مربوط به شغل
mammary
مربوط به پستانداران
futuristic
مربوط به اینده
contiguous
مربوط بهم
janitorial
مربوط به فراشی
to be in rapport
مربوط بودن
acrobatic
مربوط به بندبازی
aluminous
مربوط به الومینیوم
ceremonial
مربوط به جشن
ceremonials
مربوط به جشن
ovarial
مربوط به تخمدان
matrimonial
مربوط به ازدواج
marital
مربوط به زناشویی
surgical
مربوط به جراحی
psychiatric
مربوط به روانپزشکی
fossils
مربوط بادوارگذشته
fossil
مربوط بادوارگذشته
aesthetically
مربوط به علم
aesthetic
مربوط به علم
osteal
مربوط باستخوان
professorate
مربوط به استادی
procephalic
مربوط به جلو سر
aguish
مربوط به تب و لرز
agrologic
مربوط بخاکشناسی
astrological
مربوط به نجوم
adulterous
مربوط به زنا
achaian
مربوط به اخائیه
achaean
مربوط به اخائیه
acetarious
مربوط به سالاد
racing
مربوط بمسابقه
outbound
مربوط به خارج
textual
مربوط به متن یا نص
American
مربوط بامریکا
Americans
مربوط بامریکا
fractional
مربوط به بخشها
circumstantial
مربوط به موقعیت
baronial
مربوط به بارون
pertian
مربوط بودن
pertain to
مربوط بودن به
ovarian
مربوط به تخمدان
fractional
مربوط به بخشهایی
commercial
مربوط به تجارت
military
مربوط به نظام
dependent
مربوط محتاج
familial
مربوط به خانواده
concerns
مربوط بودن به
municipal
مربوط به شهرداری
attached
مربوط متعلق
valedictory
مربوط به خداحافظی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com