English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
apicultural مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
Other Matches
apiarian مربوط به پرورش زنبور عسل
culture of bees پرورش یا تربیت زنبور
apiculture پرورش زنبور عسل
apiarist پرورش دهندهء زنبور عسل
beekeeper پرورش دهندهء زنبور عسل
bee-keepers متصدی نگهداری از زنبور عسل
bee-keeper متصدی نگهداری از زنبور عسل
educational مربوط به اموزش و پرورش
piscicultural مربوط به پرورش ماهی
maintenance calibration تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
watershed management کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
sericulture پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
corrective maintenance نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
education پرورش اموزش و پرورش
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
maintenance تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
humble bee زنبور
wasps زنبور
wasp زنبور
honeybees زنبور عسل
drone زنبور عسل نر
droned زنبور عسل نر
I was stung by a wasp. زنبور نیشم زد
drones زنبور عسل نر
droning زنبور عسل نر
bee-keepers زنبور پرور
bee-keeper زنبور پرور
vespal وابسته به زنبور
yellow jacket زنبور زرداجتماعی
vespiary لانه زنبور
hive دسته زنبور
hornets زنبور سرخ
apiphobia زنبور هراسی
hornet زنبور سرخ
honey bee زنبور عسل
honeybee زنبور عسل
bumble bee زنبور درشت
humble bee زنبور درشت
vespid زنبور درشت و سرخ
carpenter bee زنبور چوب سوراخ کن
bee مگس انگبین زنبور
bees مگس انگبین زنبور
apiculturist پرورنده زنبور عسل
waspishness زنبور وار نیش دار
waspish زنبور وار نیش دار
apian وابسته به زنبور عسل یامگس
vespiary اجتماع زنبوران دستهای زنبور
mason wasp زنبور غیر اجتماعی لانه زی
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
apivorous زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
foulbrood بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
clochan [ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
cultures پرورش
nurtured پرورش
nurtures پرورش
floriculture پرورش گل
culturing پرورش
fosterage پرورش
upbringing پرورش
nurture پرورش
nurturing پرورش
training پرورش
breeding پرورش
pedagogy پرورش
nourishment پرورش
cultivation پرورش
culture پرورش
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
pisciculture پرورش ماهی
self culture پرورش نفس
ser پرورش نوغان
silviculture پرورش جنگل
bring up پرورش دادن
self cultivation پرورش نفس
aviculture پرورش مرغ
p.exercise پرورش بدنی
body building پرورش اندام
mariculture پرورش دریازیان
unbred پرورش نیافته
germiculture پرورش میکروب
body-building پرورش اندام
mental discipline پرورش ذهنی
data processing پرورش اطلاعات
education اموزش و پرورش
character training پرورش منش
ostreiculture پرورش صدف
swannery محل پرورش قو
breeding پرورش حیوانات
fostering پرورش دادن
foster پرورش دادن
fosters پرورش دادن
fostered پرورش دادن
processes پرورش دادن
process پرورش دادن
educationists متخصص اموزش و پرورش
educationists کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
educationist کارشناس اموزش و پرورش
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
animal husband پرورش جانوران اهلی
falconers پرورش دهنده شاهین
viniculture پرورش انگور شراب
f.education پرورش واموزش دختران
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
manpower development پرورش نیروی انسانی
nature nurture controversy مجادله سرشت- پرورش
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
calf machine دستگاه پرورش عضله
poulterer پرورش دهنده طور
rosarian پرورش دهنده گل سرخ
ser پرورش کرم ابریشم
falconer پرورش دهنده شاهین
silviculturist ویژه گر پرورش جنگل
special education اموزش و پرورش استثنایی
guardian by nurture قیم بعلت پرورش
education department اداره آموزش و پرورش
hennery مزرعه یا محل پرورش مرغ
haute ecole پرورش اسب در سطح عالی
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
sericulturist پرورش دهنده کرم ابریشم
incubator محل پرورش اطفال زودرس
ranch در مرتع پرورش احشام کردن
ranches در مرتع پرورش احشام کردن
sericultural وابسته به پرورش کرم ابریشم
incubators محل پرورش اطفال زودرس
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
thremmatology علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
orthogenesis اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
green thumbed کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
foliage plant گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
alma mater مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
inbreed پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
livestock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
linebreeding پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
beef cattle گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
safe guard نگهداری
safe keeping نگهداری
maintenance نگهداری
sustenance نگهداری
storage نگهداری
protection نگهداری
retinue نگهداری
retinues نگهداری
landing, storage, delivery نگهداری
custody نگهداری
retention نگهداری
internment نگهداری
guarding subsidy حق نگهداری
preservation نگهداری
keeping نگهداری
detention نگهداری
detentions نگهداری
upkeep نگهداری
holding نگهداری
conservation نگهداری
guardianship نگهداری
detainer نگهداری
sustention نگهداری
sustentation نگهداری
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
maintenance period دوره نگهداری
restraints نگهداری خودداری
conserves نگهداری کردن
granfather file نگهداری می شوند
preventive maintenance نگهداری پیشگیری
preventive maintenance نگهداری حفافتی
account نگهداری حسابها
preventive maintenance نگهداری پیشگیرانه
maintenance functions کارکردهای نگهداری
maintenance cost ارزش نگهداری
interludes نگهداری مقدماتی
record keeping نگهداری سوابق
maintenance status وضعیت نگهداری
field maintenance نگهداری در صحرا
levels of maintenance ردههای نگهداری
program maintenance نگهداری برنامه
maintenance cost هزینه نگهداری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com