Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (8 milliseconds)
English	Persian
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
Other Matches
dermatologist	متخصص امراض پوست
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
dermatology	پوست شناسی
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
exuvial	مربوط به پوست انداخته شده
epidermic	مربوط به پوست برونی بشرهای
epidermal	مربوط به پوست برونی بشرهای
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peels	پوست انداختن پوست
peel	پوست انداختن پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
pediatric	مربوط به امراض کودکان
aetiology	علم تشخیص علل امراض علت شناسی
bioclimatic	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
epizoology	علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
bacteriologic	مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
epiphytology	علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
neurilemma or lema	پوست پی
goats	پوست بز
skinned	پوست
skin	پوست
parer	پوست کن
integument	پوست
goat	پوست بز
tunc	پوست
encrustations	پوست
encrustation	پوست
hulls	پوست
peel	پوست
hull	پوست
shale	پوست
scalp	پوست سر
flayer	پوست کن
stripper	پوست کن
cuticle	پوست
crustal	پوست
goatskins	پوست بز
goatskin	پوست بز
dermatalgia	پوست
strippers	پوست کن
glume	پوست
barks	پوست
skinning	پوست
bark	پوست
skins	پوست
barked	پوست
cortices	پوست
cortex	پوست
barking	پوست
dermis	پوست
shelling	پوست
skinner	پوست کن
hides	پوست
shell	پوست
swanskin	پوست قو
rinds	پوست
tegmentum	پوست
tegmen	پوست
skinless	بی پوست
peeling	پوست
shells	پوست
peltry	پوست
peels	پوست
hide	پوست
rind	پوست
husk	پوست
husks	پوست
crocodile	پوست سوسمار
albinism	سفیدی پوست
alphosis	بیرنگی پوست
peeling	پوست انداختن
corticate	پوست دار
slouch	پوست انداختن
barky	پوست دار
apple peel	پوست سیب
crocodiles	پوست سوسمار
peeler	پوست کننده
slouched	پوست انداختن
peelers	پوست کننده
pelt	پوست خام
skins	پوست پوستی
chafe	پوست رفتگی
pelts	پوست خام
chafes	پوست رفتگی
chafing	پوست رفتگی
chap	شکاف [در پوست]
sheep skin	پوست گوسفند
chap	خشگی پوست
pelted	پوست کندن
pelted	پوست خام
taxidermy	پوست ارایی
picked	پوست کنده
shelled	پوست دار
webbed	پوست دار
pelt	پوست کندن
aboveboard	پوست کنده
parchment	کاغذ پوست
maces	پوست جوز
mace	پوست جوز
cuticular	وابسته به پوست
cuticular	پوست مانند
cutis	پوست زیرین
debark	پوست کندن از
sheepskin	پوست گوسفند
to strip something off	کندن [پوست]
decorticate	پوست کندن از
derm	زیر پوست
fellmonger	دلال پوست
dermatographia	پوست نگاری
dermatography	شرح پوست
dermatoid	پوست مانند
parchmenty	پوست مانند
moults	پوست انداختن
moulted	پوست انداختن
corticated	پوست دار
bast	پوست درخت
slouches	پوست انداختن
blach hulled	سیاه پوست
broadtail	پوست بره
slouching	پوست انداختن
molted	پوست انداختن
molting	پوست انداختن
molts	پوست انداختن
calf skin	پوست گوساله
pares	پوست کندن
calfskin	پوست گوساله
bearskins	پوست خرس
impassiveness	پوست کلفتی
bearskin	پوست خرس
moult	پوست انداختن
slough	پوست سبوس
slough	پوست مار
scab	پوست زخم
astrachan	پوست بخارا
astrachan	پوست قره کل
astrakhan	پوست بخارا
astrakhan	پوست قره کل
moulting	پوست اندازی
rawhides	پوست خام
scabs	پوست زخم
scalp	پوست کندن از سر
scalp	پوست سر بامو
scalp	پوست فرق سر
scrotums	پوست بیضه
scrotum	پوست بیضه
pigskin	پوست گراز
scrota	پوست بیضه
huskier	پوست دار
pelts	پوست کندن
peels	پوست کندن
mantles	پوست روکش
mantle	پوست روکش
peels	پوست انداختن
huskies	پوست دار
huskiest	پوست دار
husky	پوست دار
peel	پوست انداختن
rawhide	پوست خام
peel to	پوست کندن
peel	پوست کندن
scalps	پوست فرق سر
scalps	پوست سر بامو
scalps	پوست کندن از سر
rind	پوست کندن
rinds	پوست کندن
skin	پوست پوستی
pare	پوست کندن
pared	پوست کندن
bran	پوست گندم
buckskin	پوست اهو
egg shell	پوست تخم
skinned	پوست پوستی
flays	پوست کندن از
frets	پوست را بردن
chap	ترک [در پوست]
flay	پوست کندن از
flayed	پوست کندن از
skinning	پوست پوستی
flaying	پوست کندن از
beavers	پوست سگ ابی
beaver	پوست سگ ابی
deerskin	پوست اهو
sheds	پوست انداختن
sheds	پوست ریختن
deerskin	پوست گوزن
skinny	پوست واستخوان
crusted	پوست دار
peeled	پوست کنده
shedding	پوست ریختن
shedding	پوست انداختن
buckskin	پوست گوزن
buckskins	پوست اهو
buckskins	پوست گوزن

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com