Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
larval	مربوط به کرم حشره یا نوزادحشره
Other Matches
insecticidal	دافع حشره مربوط به حشره کشی
entomological	مربوط به حشره شناسی
insecticides	حشره کشی داروی حشره کش
insecticide	حشره کشی داروی حشره کش
imago	حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
lepidopteron	حشره فلس بال حشره پشیز بال
entomology	حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
program loans	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic	مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical	مربوط به صدا مربوط به سامعه
insecticide	حشره کش
bugs	حشره
insects	حشره
insecticides	حشره کش
insect	حشره
bugging	حشره
fly dope	حشره کش
bug	حشره
insecticidal	حشره کش
larvicide	حشره کش
insect powder	گرد حشره کش
insectarium	حشره خانه
fireflies	حشره شب تاب
ocellus	چشم حشره
insectean	حشره دار
incunabulum	پیله حشره
insectivora	حشره خواران
ephemerid	حشره یک روزه
maggot	کرم حشره
stinkbug	حشره بدبو
grub	کرم حشره
grubbed	کرم حشره
grubs	کرم حشره
hackle	حشره پردار
fly	حشره پردار
insectifuge	حشره کشی
entomology	حشره شناسی
may fly	حشره یک روزه
gnat	حشره دو بال
larvae	کرم حشره
ephemera	حشره یکروزه
entomophobia	حشره هراسی
insectivorous	حشره خوار
entomophagous	حشره خوار
entomologize	در حشره شناسی
insectologist	حشره شناس
larva	کرم حشره
gnats	حشره دو بال
entomologist	حشره شناس
labium	لب زیرین حشره
insectary	حشره خانه
insectology	حشره شناسی
insectile	دارای حشره
insectile	حشره مانند
maggots	کرم حشره
firefly	حشره شب تاب
arvicide	کرم حشره کش
hoppers	هرگونه حشره جهنده
proboscises	الت مکیدن حشره
insectivore	پستاندار حشره خوار
larvae	نوزاد حشره لیسه
sucking louse	شپش یا حشره مکنده
proboscis	الت مکیدن حشره
arvicide	که کرم حشره را میکشد
insectivora	پستانداران حشره خوار
formication	توهم لمس حشره
bed bug	ساس [حشره شناسی]
larva	نوزاد حشره لیسه
larvicide	دافع کرم حشره
hessian fly	حشره گندم خوار
maggoty	پراز کرم حشره
dealate	حشره بدون بال
entomology	علم حشره شناسی
ant	مور [حشره شناسی]
segment's of an insect's body	حلقه هایابندهای تن حشره
ant	مورچه [حشره شناسی]
hopper	هرگونه حشره جهنده
pesticides	کشنده حشره موذی
pesticide	کشنده حشره موذی
hellgrammite	کرم حشره گوشتخوار
femurs	فخذ ران حشره
femur	فخذ ران حشره
femora	فخذ ران حشره
fly trap	گیاه حشره گیر
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
black ant	مورچه سیاه [حشره شناسی]
intertentacular	واقع در میان شاخکهای حشره
coxa	بند اول پای حشره
insectivore	جانور یا گیاه حشره خوار
migrant butterfly	پروانه کوچگر [حشره شناسی]
trochanter	بند دوم پای حشره
walking stick	حشره راست بال امریکایی
bagworm	کرم حشره بید یاپروانه
prothorax	قسمت قدامی سینه حشره
fly	طعمه مصنوعی بشکل حشره
chigger	نوعی حشره شبیه کنه
walking sticks	حشره راست بال امریکایی
gall wasp	حشره پرده بال مازو
fly casting	استفاده از حشره مصنوعی درماهی گیری
soft bill	پرنده منقار نازک حشره خوار
drosera	دروزرا گیاه حشره خوار باتلاقی
bass bug	حشره برای گرفتن ماهی خاردار
gallinipper	حشره گزنده نسبتا بزرگ سرخک
horntail	هرنوع حشره ازدسته نازک بالان
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
katydid	حشره راست بال درختی ازخانواده locustidae
ephermeris	جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
buggies	نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
bucktail	نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
buggy	نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
woodruff	حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
instar	حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
bug	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
goldbeater	حشره قاب بالی که رنگ سبز مسی دارد
bugging	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bugs	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
lae	[نوعی رنگینه قرمز که از حشره لاکا بدست می آید.]
rose gall	برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
formulas	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
carpet beetle	نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
carminic acid	اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
flybelt	منطقه الوده به حشره تسه تسه
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
hydraulic	مربوط به اب
for	مربوط به
eight bit system	مربوط به یک
irrelevant	نا مربوط
apposite	مربوط
as for	مربوط به
affined	مربوط
lineal	مربوط به خط
pertinenet	مربوط
pertaining	مربوط به
curatorial	مربوط به
condequent	مربوط
correspondents	مربوط به
related	مربوط
correspondent	مربوط به
vespertinal	مربوط به شب
caprine	مربوط به بز
relevant	مربوط
germane	مربوط
pertinent	مربوط
pertinent	مربوط به
coordinate	مربوط
coherent	مربوط
cretaceous	مربوط به گچ
proper	مربوط
prospective	مربوط به اینده
aeronautical	مربوط به فضانوردی
speculative	مربوط به اندیشه
genethliac	مربوط به طالع
garlicky	مربوط به سیر
gallinaceous	مربوط بماکیان
fistulous	مربوط به ناسور
communist	مربوط به کمونیسم
expiratory	مربوط به زفیر
anent	در مشارکت با مربوط به
communists	مربوط به کمونیسم
ameban	مربوط به امیب
goidelic	مربوط بسلت
glyptic	مربوط به حکاکی
parental	مربوط به والدین
glossal	مربوط به زبان
affiliate	مربوط ساختن
retired	مربوط به بازنشستگی
ammino	مربوط به امونیاک
affiliates	مربوط ساختن
affiliating	مربوط ساختن
electrically	مربوط به الکتریسیته
existential	مربوط به هستی
budgetary	مربوط به بودجه
four dimensional	مربوط به بعدچهارم
anglian	مربوط به نژاد
analitical	مربوط به تجزیه
affiliated	مربوط ساختن
amebic	مربوط به امیب
ameboid	مربوط به امیب
faunae	مربوط به جانوران
filiate	مربوط ساختن
acrobatic	مربوط به بندبازی
anal	مربوط به مقعد
baronial	مربوط به بارون
surgical	مربوط به جراحی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com