Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (2 milliseconds)
English
Persian
first order
مرتبه اول
Search result with all words
hierarchies
مرتبه بندی
hierarchy
مرتبه بندی
place
وهله مرتبه
places
وهله مرتبه
placing
وهله مرتبه
order
مرتبه
nth
در مرتبه بیشمار
exalted
بلند مرتبه
position
مرتبه مقام
positioned
مرتبه مقام
echelon
مرتبه
echelons
مرتبه
nineteen
نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
nineteens
نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
rank
مرتبه
ranked
مرتبه
ranks
مرتبه
elevated
بلند مرتبه
thrice
سه مرتبه
ninth
نهمین مرتبه
ninths
نهمین مرتبه
stair
مرتبه درجه
outclass
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclasses
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
sphere
مرتبه حدود فعالیت
spheres
مرتبه حدود فعالیت
all of a sudden
یک مرتبه
baronetcy
مقام و مرتبه بارونی
blue book
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
bond order
مرتبه پیوند
debutant
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
enmasse
یک مرتبه
etesian
سالی یک مرتبه واقع شونده
first order reaction
واکنش مرتبه یک
first order reflection
انعکاس مرتبه یک
first order transition
گداز مرتبه یک
higher order factor
عامل مرتبه بالا
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
low order
مرتبه پایین
low order bit
بیت مرتبه پایین
m
مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
manyfold
چندین مرتبه
once in a whiled
یک مرتبه
order of magnitude
مرتبه بزرگی
order of matrix
مرتبه ماتریس
pooh bah
عالی مرتبه
pseudo first order reaction
واکنش شبه مرتبه یک
second class
دومین مرتبه
second derivative
مشتق مرتبه دوم
second order
مرتبه دوم
second order conditions
شرایط مرتبه دوم
second order factor
عامل مرتبه دوم
second order reaction
واکنش مرتبه دوم
semidiurnal
دو مرتبه در روز
spline
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
third order reaction
واکنش مرتبه سه
three fold
سه دفعه سه مرتبه
to pull short
یک مرتبه جلوگیری کردن
to stop short
یک مرتبه ایستادن یا مکث کردن
top flight
اعلی ترین مرتبه
vellicate
دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
flare up
<idiom>
یک مرتبه عصبانی شدن
ring a bell
<idiom>
یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
berber knot
گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
derivatives of higher order
مشتقهای مرتبه بالا
[ریاضی]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com