English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
differential stage مرحله تفاضلی
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
differentials تفاضلی
differential تفاضلی
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
differential galvanometer گالوانومتر تفاضلی
subtraction method روش تفاضلی
differential selsyn همگردهای تفاضلی
differential motor موتور تفاضلی
difference equation معادله تفاضلی
differential head بار تفاضلی
differential generator مولد تفاضلی
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
differential winding سیم پیچ تفاضلی
differential thermal analysis تجزیه گرمایی تفاضلی
d.t.a تجزیه گرمایی تفاضلی
differential compound winding سیمپیچ مرکب تفاضلی
differential booster ولت افزای تفاضلی
differential ionization chamber اتاقک یونش تفاضلی
differential heat of solution گرمای انحلال تفاضلی
differential analyzer تحلیل کننده تفاضلی
differential amplifier تقویت کننده تفاضلی
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
differential cost analysis تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phases مرحله
phased مرحله
phase مرحله
processes مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
process مرحله
stroke مرحله
scenes مرحله
scene مرحله
stroked مرحله
strokes مرحله
rung مرحله
stroking مرحله
stages مرحله
grades مرحله
grade مرحله
stage مرحله
stepping مرحله
instar مرحله
step مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
primordium مرحله نخست
macro stage مرحله کلان
oedipal stage مرحله ادیپی
anal stage مرحله مقعدی
one step operation عمل تک مرحله
assault phase مرحله هجوم
speed stage مرحله سرعت
buffer stage مرحله میانگیر
power stroke مرحله قدرت
phallic stage مرحله التی
output stage مرحله خروجی
oral stage مرحله دهانی
speed level مرحله سرعت
termination stage مرحله پایانی
developmental stage مرحله تکوینی
developmental stage مرحله پیشرفت
an anxious time مرحله پر اضطراب
intake stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
induction stroke مرحله مکش
recovery phase مرحله رونق
execute phase مرحله اجرا
exhaust stroke مرحله اگزوز
exhaust stroke مرحله تخلیه
fetch phase مرحله واکشی
fission process مرحله انشقاق
imprimis در مرحله نخست
induction stroke مرحله تنفس
in the egg در مرحله نخستین
inextremis در اخرین مرحله
initiation sequence مرحله اغازی
home stretch مرحله نهایی
training cycle مرحله اموزش
termination phase مرحله پایانی
propagation sequence مرحله انتشار
recovery phase مرحله شکوفائی
staping مرحله بندی
latency مرحله پنهانی
larval stage مرحله کرمی
job step مرحله برنامه
solidifying process مرحله انجماد
modulator مرحله تحمیل گر
in the first instance در مرحله اول
milestones مرحله برجسته
process مرحله جریان
stage درجه مرحله
milestone مرحله برجسته
period نوبت مرحله
drivers مرحله تحریک
step مرحله پایه
step مرحله رتبه
grade مرحله گراد
genital phase مرحله تناسلی
stepping مرحله رتبه
nth در مرحله چند
phase مرحله عملیات
phased مرحله عملیات
stepping مرحله پایه
phases مرحله عملیات
periods نوبت مرحله
grades مرحله گراد
stages درجه مرحله
driver مرحله تحریک
point جهت مرحله
point مرحله قله
processes مرحله جریان
ossification مرحله تشکیل استخوان
stages پرده گاه مرحله
milestone مرحله مهمی اززندگی
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
fire for effect مرحله تیر موثر
stage پرده گاه مرحله
ticks سخت ترین مرحله
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
first audio stage مرحله صوتی نخست
tick سخت ترین مرحله
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
ticked سخت ترین مرحله
pettifog از مرحله پرت کردن
stadium میدان ورزش مرحله
process جریان عمل مرحله
stadia میدان ورزش مرحله
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
preverbal phase مرحله پیش کلامی
processes جریان عمل مرحله
cladding process مرحله روکش کاری
milestones مرحله مهمی اززندگی
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
incipient اولیه مرحله ابتدایی
qualifying رسیدن به مرحله بعد
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
noviciate مرحله تازه کاری
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
novitiate مرحله تازه کاری
stadiums میدان ورزش مرحله
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
phasing مرحله بندی کردن عملیات
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
stages مرحله دار شدن اشکوب
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
stage مرحله دار شدن اشکوب
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
cim استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
interrupts توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
interrupt توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interlace روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
quick stage ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com