English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
developmental stage مرحله تکوینی
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
genetic تکوینی
process schizophrenia اسکیزوفرنیای تکوینی
formative evaluation ارزیابی تکوینی
developmental trend روند تکوینی
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
genetic psychology روانشناسی تکوینی روانشناسی ژنتیکی
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
instar مرحله
grades مرحله
phase مرحله
phased مرحله
phases مرحله
stages مرحله
stage مرحله
grade مرحله
rung مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
stroke مرحله
stroked مرحله
strokes مرحله
scene مرحله
scenes مرحله
stroking مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
step مرحله
process مرحله
processes مرحله
stepping مرحله
processes مرحله جریان
exhaust stroke مرحله اگزوز
anal stage مرحله مقعدی
assault phase مرحله هجوم
fetch phase مرحله واکشی
buffer stage مرحله میانگیر
step مرحله پایه
developmental stage مرحله پیشرفت
differential stage مرحله تفاضلی
execute phase مرحله اجرا
exhaust stroke مرحله تخلیه
fission process مرحله انشقاق
genital phase مرحله تناسلی
solidifying process مرحله انجماد
recovery phase مرحله رونق
recovery phase مرحله شکوفائی
propagation sequence مرحله انتشار
primordium مرحله نخست
power stroke مرحله قدرت
speed stage مرحله سرعت
speed level مرحله سرعت
staping مرحله بندی
termination phase مرحله پایانی
an anxious time مرحله پر اضطراب
home stretch مرحله نهایی
termination stage مرحله پایانی
phallic stage مرحله التی
output stage مرحله خروجی
training cycle مرحله اموزش
intake stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
induction stroke مرحله مکش
induction stroke مرحله تنفس
in the first instance در مرحله اول
in the egg در مرحله نخستین
imprimis در مرحله نخست
inextremis در اخرین مرحله
initiation sequence مرحله اغازی
oral stage مرحله دهانی
one step operation عمل تک مرحله
oedipal stage مرحله ادیپی
modulator مرحله تحمیل گر
macro stage مرحله کلان
latency مرحله پنهانی
larval stage مرحله کرمی
job step مرحله برنامه
process مرحله جریان
driver مرحله تحریک
drivers مرحله تحریک
phase مرحله عملیات
milestone مرحله برجسته
phased مرحله عملیات
phases مرحله عملیات
point جهت مرحله
stepping مرحله رتبه
milestones مرحله برجسته
stepping مرحله پایه
grade مرحله گراد
grades مرحله گراد
step مرحله رتبه
stages درجه مرحله
stage درجه مرحله
point مرحله قله
nth در مرحله چند
period نوبت مرحله
periods نوبت مرحله
stage پرده گاه مرحله
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
noviciate مرحله تازه کاری
ticked سخت ترین مرحله
stages پرده گاه مرحله
fire for effect مرحله تیر موثر
first audio stage مرحله صوتی نخست
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
ossification مرحله تشکیل استخوان
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
processes جریان عمل مرحله
stadia میدان ورزش مرحله
preverbal phase مرحله پیش کلامی
stadium میدان ورزش مرحله
stadiums میدان ورزش مرحله
incipient اولیه مرحله ابتدایی
milestone مرحله مهمی اززندگی
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
novitiate مرحله تازه کاری
milestones مرحله مهمی اززندگی
pettifog از مرحله پرت کردن
tick سخت ترین مرحله
process جریان عمل مرحله
qualifying رسیدن به مرحله بعد
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
cladding process مرحله روکش کاری
ticks سخت ترین مرحله
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
phasing مرحله بندی کردن عملیات
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
stages مرحله دار شدن اشکوب
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
stage مرحله دار شدن اشکوب
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
cim استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
quick stage ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
interrupt توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
generations مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interlace روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
generation مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interrupting توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
interrupts توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
to turn the corner <idiom> بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
drive to maturity جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
puerperium مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
random access رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com