Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
phylesis
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
Other Matches
polyphyletic
از نژادهای مختلف
interrace
بین نژادهای مختلف
interracial
بین نژادهای مختلف
interbreed
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
intermarriage
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
cosmopolis
شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
phased array
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
homology
همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
evolution
فرضیه سیرتکامل
herbal
ساخته شده از علف وگیاه
heterogenesis
تولید وپیدایش ناگهانی
cosmogony
خلقت وپیدایش عالم وجود کیهان شناسی
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
semitic peoples
نژادهای سامی
coloured
نژادهای غیرسفید پوست
colored
نژادهای غیرسفید پوست
creep
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
leapfrogs
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
ethnography
تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
decollate
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
strokes
مرحله
phase
مرحله
phased attack
تک مرحله به مرحله
grades
مرحله
stage
مرحله
phased
مرحله
instar
مرحله
stroked
مرحله
stroke
مرحله
stages
مرحله
stroking
مرحله
phases
مرحله
rung
مرحله
stepping
مرحله
scenes
مرحله
grade
مرحله
process
مرحله
processes
مرحله
step
مرحله
creeping attack
تک مرحله به مرحله
scene
مرحله
it pron
ان جانور
beasts
جانور
he
جانور نر
johnny
جانور نر
animalize
جانور
apod
جانور بی پا
animals
جانور
animal
جانور
creature
جانور
creatures
جانور
beast
جانور
malacostracan
جانور
ruffianly
جانور خو
structure of an animal
جانور
it
ان جانور
nightwalker
جانور شب پر
nth
در مرحله چند
step
مرحله پایه
buffer stage
مرحله میانگیر
milestone
مرحله برجسته
recovery phase
مرحله رونق
milestones
مرحله برجسته
recovery phase
مرحله شکوفائی
execute phase
مرحله اجرا
grade
مرحله گراد
phases
مرحله عملیات
power stroke
مرحله قدرت
differential stage
مرحله تفاضلی
primordium
مرحله نخست
developmental stage
مرحله پیشرفت
propagation sequence
مرحله انتشار
developmental stage
مرحله تکوینی
step
مرحله رتبه
stepping
مرحله پایه
training cycle
مرحله اموزش
speed level
مرحله سرعت
periods
نوبت مرحله
anal stage
مرحله مقعدی
home stretch
مرحله نهایی
period
نوبت مرحله
speed stage
مرحله سرعت
process
مرحله جریان
termination stage
مرحله پایانی
termination phase
مرحله پایانی
stepping
مرحله رتبه
solidifying process
مرحله انجماد
staping
مرحله بندی
assault phase
مرحله هجوم
in the first instance
در مرحله اول
oedipal stage
مرحله ادیپی
processes
مرحله جریان
macro stage
مرحله کلان
oral stage
مرحله دهانی
output stage
مرحله خروجی
initiation sequence
مرحله اغازی
stages
درجه مرحله
inextremis
در اخرین مرحله
intake stroke
مرحله مکش
intake stroke
مرحله تنفس
one step operation
عمل تک مرحله
latency
مرحله پنهانی
larval stage
مرحله کرمی
drivers
مرحله تحریک
modulator
مرحله تحمیل گر
job step
مرحله برنامه
driver
مرحله تحریک
phase
مرحله عملیات
induction stroke
مرحله مکش
induction stroke
مرحله تنفس
fetch phase
مرحله واکشی
exhaust stroke
مرحله تخلیه
exhaust stroke
مرحله اگزوز
phased
مرحله عملیات
fission process
مرحله انشقاق
point
جهت مرحله
point
مرحله قله
genital phase
مرحله تناسلی
an anxious time
مرحله پر اضطراب
stage
درجه مرحله
imprimis
در مرحله نخست
in the egg
در مرحله نخستین
phallic stage
مرحله التی
grades
مرحله گراد
brutes
جانور حیوان
brute
جانور حیوان
brutal
جانور خوی
amoebae
جانور تک سلولی
amoeba
جانور تک سلولی
amebae
جانور تک سلولی
zoology
جانور شناسی
fauna
جانور نامه
zoologist
جانور شناس
amebas
جانور تک سلولی
zoophilous
علاقمند به جانور
polystomatous
جانور بسیار
polypod
جانور بسیارپا
pollard
جانور بی شاخ
poikilothermism
خونسردی جانور
poikilotherm
جانور خونسرد
plantigrade
جانور دوپا
brutalities
جانور خویی
brutality
جانور خویی
perissodactyl
جانور فرد سم
pelagian
جانور دریایی
nekton
جانور شناور
monocule
جانور یک چشم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com