Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
power stroke
مرحله قدرت
Search result with all words
brake mean effective pressure
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
Other Matches
phased array
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creeps
مرحله به مرحله جلو رفتن
creep
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
empower
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
leapfrog
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
creativeness
قدرت خلاقه قدرت ابداع
countervailing power
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
radar discrimination
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stepping
مرحله
rung
مرحله
scene
مرحله
grade
مرحله
scenes
مرحله
strokes
مرحله
phased attack
تک مرحله به مرحله
grades
مرحله
stroke
مرحله
stroked
مرحله
creeping attack
تک مرحله به مرحله
stroking
مرحله
phases
مرحله
stage
مرحله
step
مرحله
stages
مرحله
phased
مرحله
processes
مرحله
phase
مرحله
instar
مرحله
process
مرحله
phase
مرحله عملیات
milestone
مرحله برجسته
milestones
مرحله برجسته
imprimis
در مرحله نخست
assault phase
مرحله هجوم
driver
مرحله تحریک
primordium
مرحله نخست
staping
مرحله بندی
propagation sequence
مرحله انتشار
phases
مرحله عملیات
in the egg
در مرحله نخستین
training cycle
مرحله اموزش
intake stroke
مرحله تنفس
induction stroke
مرحله مکش
termination stage
مرحله پایانی
termination phase
مرحله پایانی
induction stroke
مرحله تنفس
exhaust stroke
مرحله اگزوز
phased
مرحله عملیات
anal stage
مرحله مقعدی
in the first instance
در مرحله اول
buffer stage
مرحله میانگیر
solidifying process
مرحله انجماد
stages
درجه مرحله
periods
نوبت مرحله
period
نوبت مرحله
stepping
مرحله پایه
stepping
مرحله رتبه
execute phase
مرحله اجرا
differential stage
مرحله تفاضلی
speed level
مرحله سرعت
grade
مرحله گراد
speed stage
مرحله سرعت
developmental stage
مرحله تکوینی
step
مرحله رتبه
step
مرحله پایه
genital phase
مرحله تناسلی
fission process
مرحله انشقاق
point
جهت مرحله
stage
درجه مرحله
recovery phase
مرحله رونق
recovery phase
مرحله شکوفائی
grades
مرحله گراد
point
مرحله قله
fetch phase
مرحله واکشی
exhaust stroke
مرحله تخلیه
developmental stage
مرحله پیشرفت
processes
مرحله جریان
output stage
مرحله خروجی
nth
در مرحله چند
initiation sequence
مرحله اغازی
phallic stage
مرحله التی
modulator
مرحله تحمیل گر
job step
مرحله برنامه
latency
مرحله پنهانی
home stretch
مرحله نهایی
larval stage
مرحله کرمی
an anxious time
مرحله پر اضطراب
oral stage
مرحله دهانی
macro stage
مرحله کلان
intake stroke
مرحله مکش
process
مرحله جریان
inextremis
در اخرین مرحله
drivers
مرحله تحریک
oedipal stage
مرحله ادیپی
one step operation
عمل تک مرحله
novitiate
مرحله تازه کاری
fire for effect
مرحله تیر موثر
stage
پرده گاه مرحله
stadia
میدان ورزش مرحله
incipient
اولیه مرحله ابتدایی
diastolic phase
مرحله انبساطی قلب
processes
جریان عمل مرحله
process
جریان عمل مرحله
qualifying
رسیدن به مرحله بعد
creeping barrage
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
anal expulsive stage
مرحله مقعدی دفعی
first audio stage
مرحله صوتی نخست
noviciate
مرحله تازه کاری
ossification
مرحله تشکیل استخوان
stages
پرده گاه مرحله
milestones
مرحله مهمی اززندگی
milestone
مرحله مهمی اززندگی
in leading
در مرحله شاگردی یا نوچگی
anal retentive stage
مرحله مقعدی ضبطی
entelechy
مرحله تشکیل وتحقق
tick
سخت ترین مرحله
ticked
سخت ترین مرحله
ticks
سخت ترین مرحله
pettifog
از مرحله پرت کردن
stadium
میدان ورزش مرحله
stadiums
میدان ورزش مرحله
preverbal phase
مرحله پیش کلامی
cladding process
مرحله روکش کاری
karyokinesis
مرحله تقسیم سلولی
walk through
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
stages
مرحله دار شدن اشکوب
embryo
گیاهک تخم مرحله بدوی
decline
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
stage
مرحله دار شدن اشکوب
declines
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
metestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
declined
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
gastrula
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
metoestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
modulated amplifier
مرحله فزون ساز تحمیلی
power amplifier stage
مرحله فزون ساز توان
phased conversion
تبدیل مرحله بندی شده
monestrous
دارای یک مرحله فحلیت درسال
embryos
گیاهک تخم مرحله بدوی
turning points
مرحله قاطع نقطه تحول
subcritical
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
turning point
مرحله قاطع نقطه تحول
single stepping
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
phasing
مرحله بندی کردن عملیات
rate determining step
مرحله تعیین کننده سرعت
Not to know what one is talking about.
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
prophase
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
prisere
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
stretch runner
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
showdowns
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
tabula rasa
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
showdown
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lot
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
finallist
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
systole
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
reentry phase
مرحله دخول مجدد موشک درجو
the next process is weaving
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
telophase
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
cim
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
to nip or crush in the bud
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
idiolect
طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
driven
که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
discs
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
dual
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
generation
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
phylesis
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
in love - engaged - married
عاشق . نامزد . متاهل
[مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
interrupting
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
generations
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interlace
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
quick stage
ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
to turn the corner
<idiom>
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
drive to maturity
جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
teliospore
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
debut
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
puerperium
مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
debuts
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com