Dictiornary-Farsi | مردمان بسیار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
many persons	مردمان بسیار


Other Matches

levy in mess	نام نویسی از مردمان سالم برای جنگ بسیج مردمان سالم به طور اجباری
peopling	مردمان
peoples	مردمان
peopled	مردمان
people	مردمان
the quality	مردمان متشخص
gentlefolk	مردمان شریف
people of quality	مردمان متشخص
gentlemen of the robe	مردمان قضائی
the common run of men	مردمان عادی
these people	این مردمان
great persons	مردمان بزرگ
lives of great men	مردمان بزرگ
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
great minds	مردمان با کله یا فکور
within living memory	تا انجا که مردمان زنده
prytaneum	تالارپذیرایی سفراو مردمان محترم
pict	مردمان غیر سلتی انگلیس
golden ages	وابسته به مردمان عصر طلایی
golden age	وابسته به مردمان عصر طلایی
gentry	مردمان محترم و با تربیت اصالت
respecter	کسی که از مردمان بانفوذ یاتوانگر ملاحظه یا صرفداری میکند
respecters	کسی که از مردمان بانفوذ یاتوانگر ملاحظه یا صرفداری میکند
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
the inquisition	دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
sorely	بسیار
galore	بسیار
immortally	بسیار
powerfully	بسیار
awfully	بسیار
parlous	بسیار
oftentimes	بسیار
overly	بسیار
very	بسیار
an abundance of	بسیار
precious	بسیار
unco	بسیار
much	بسیار
far	بسیار
multiplicity	بسیار
very little	بسیار کم
plenty	بسیار
beastby	بسیار
by far	بسیار
abundant	بسیار
so mush	بسیار
numerous	بسیار
far and away	بسیار
ever so	بسیار
multifarious	بسیار
sopping	بسیار
detestable	بسیار بد
thousand and one	بسیار
many	بسیار
all-	بسیار
muckle	بسیار
not a lettle	بسیار
desperate	بسیار بد
awful <adj.>	بسیار بد
multiped	بسیار پا
out and a way	بسیار
lot	بسیار
longeval	بسیار زی
clinking	بسیار
all	بسیار
mickle or muckle	بسیار
rotten <adj.>	بسیار بد
no end of	بسیار
lousy <adj.>	بسیار بد
lashongs	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
mickle	بسیار
sadly	بسیار بد
seldom	بسیار کم
bulimy	حرص بسیار
thank you very much	بسیار ممنونم
at railway speed	بسیار تند
corking	بسیار عالی
overrefinement	تصفیه بسیار
much rain	باران بسیار
meticulosity	دقت بسیار
the d. is in him	بسیار شروراست
much pleased	بسیار خوشتود
supersubtlety	زرنگی بسیار
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
at full lick	بسیار تند
abysm	بسیار عمیق
multivincular	بسیار پیوند
oliguresis	پیشاب بسیار کم
multocular	بسیار چشم
abysses	بسیار عمیق
abyss	بسیار عمیق
multitudes	گروه بسیار
ogygian	بسیار کهنه
of great importance	بسیار مهم
crucially	بسیار سخت
crucial	بسیار سخت
ad nauseam	بسیار زننده
v.l.f.	بسامد بسیار کم
addition polymer	بسیار افزایشی
at a premium	بسیار مطلوب
multangular	بسیار گوشه
multitude	گروه بسیار
multidentate	بسیار دندان
at a great rat	بسیار تند
ultramodern	بسیار تازه
multiform	بسیار شکل
ambrosial	بسیار مطبوع
multisonant	بسیار صدا
multisonous	بسیار صدا
multitudinously	با گروه بسیار
addition resin	بسیار افزایشی
amazedly	باشگفت بسیار
polyhistor	بسیار دانی
precipitance	تعجیل بسیار
precipitancy	تعجیل بسیار
hunky dory	بسیار خوب
precisionist	بسیار دقیق
high strung	بسیار حساس
heavy poll	ارا بسیار
heart break	اندوه بسیار
prepotency	نفوذ بسیار
prepotent	بسیار توانا
hairline rule	خط بسیار نازک
polystome	جانور بسیار
polystomatous	جانور بسیار
polysemous	بسیار معنی
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
polyhistor	دانش بسیار
polygram	شکل بسیار خط
polyphagous	بسیار غذا
infernality	زشتی بسیار
polygonal	بسیار پهلو
polygonal	بسیار گوشه
polyphonic	بسیار صدا
polyphonous	بسیار صدا
polysemia	بسیار معنایی
polychromic	بسیار رنگ
polychromatic	بسیار رنگ
pointdovice	بسیار درست
diaphoresis	خوی بسیار
deluxe	بسیار زیبا
delightsome	بسیار دلپسند
deep read	بسیار خوانده
dateless	بسیار قدیم
d. stupid	بسیار کودن
supereminent	بسیار بلند
many books	کتابهای بسیار
overripe	بسیار رسیده
superfine	بسیار فریف
dirt cheap	بسیار ارزان
dozens of girls	ذختران بسیار
e. use ful	بسیار سودمند
point device	بسیار درست
primordiality	قدمت بسیار
pleophagous	بسیار خوار
pianissimo	بسیار اهسته
perfervid	بسیار باحرارت
peracute	بسیار سخت
peracute	بسیار حاد
punctuality	دقت بسیار
gelid	بسیار سرد
sizzler	بسیار گرم
superheat	بسیار گرم
colossal	بسیار بزرگ
overweening	بسیار مغرور
polygraphs	بسیار نویس
polygraph	بسیار نویس
superbly	بسیار خوب
superb	بسیار خوب
regiments	گروه بسیار
regiment	گروه بسیار
overpriced <adj.>	بسیار گران
too expensive <adj.>	بسیار گران
excessive	بسیار یا بزرگ
goody-goodies	بسیار خوب
goody-goody	بسیار خوب
all right <idiom>	بسیار خوب
very good	بسیار خوب
tiny	بسیار کوچک
tiniest	بسیار کوچک
tinier	بسیار کوچک
terrible	بسیار بد سهمناک
prime	بسیار مهم
primed	بسیار مهم
polygon	بسیار پهلو
extras	بسیار خیلی
extra-	بسیار خیلی
extra	بسیار خیلی
desperate	بسیار سخت
frigid	بسیار سرد
fine	بسیار اماده
fined	بسیار اماده
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند