Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
English
Persian
grass widower
مردی که از زنش جدا شده مرد بیوه
Other Matches
widows
بیوه کردن بیوه شدن
widow
بیوه کردن بیوه شدن
wirility
مردی رجولیت قوه مردی
window
بیوه زن
widow
بیوه
relict
بیوه
widows
بیوه
widow
بیوه زن
widows
بیوه زن
relict
زن بیوه
viduity
بیوه گی
widows
سطر بیوه
queen dowager
ملکه بیوه
viduity
حالت زن بیوه
lone
بیوه یکه
widow
سطر بیوه
grand duchess
زوجه یا بیوه دوک
plead for the widow
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
virility
مردی
man
مردی
manhood
مردی
masculinity
مردی
mans
مردی
Queen Mothers
ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
Queen Mother
ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
virile strength
قوت مردی
desexualize
از مردی افتادن
pintle
الت مردی
penes
الت مردی
membrum
الت مردی
pudendal virile
اکت مردی
desex
از مردی افتادن
emasculates
از مردی انداختن
emasculating
از مردی انداختن
penises
الت مردی
unman
از مردی انداختن
An old man.
پیر مردی.
masculinity
حالت مردی
penis
الت مردی
unmanning
از مردی انداختن
unmans
از مردی انداختن
emasculate
از مردی انداختن
emasculated
از مردی انداختن
dowagers
بیوه زنی که دارایی ازشوهرش به او ارث رسیده باشد
dowager
بیوه زنی که دارایی ازشوهرش به او ارث رسیده باشد
the man to whom you spoke
مردی که باوسخن گفتید
phallism
پرستش الت مردی
virility
قوه مردی نیرومندی
emasculative
برنده نیروی مردی
emasculatory
برنده نیروی مردی
dowagers
بیوه زنی که از شوهرش باودارایی یا مقامی بارث رسیده باشد
dowager
بیوه زنی که از شوهرش باودارایی یا مقامی بارث رسیده باشد
coiffure
مردی که سلمانی زنانه باشد
coiffures
مردی که سلمانی زنانه باشد
raftsman
مردی که الوار را بهم می چسباند
I dare you tell her yourself .
اگر مردی خودت به او بگو؟
enslaver
زنی که مردی را اسیرزیبایی خودمیسازد
he is a man of queer habits
مردی است دارای عادتهای غریب
man millner
مردی که بکارهای خرد وبیهوده می پردازند
wittol
مردی که میداند زن او خراب وفاحشه است
ladies' men
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' man
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
lady's man
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
She married a man old eonugh to be her father.
با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
jilts
زنی یا مردی که معشوق خودرا یکباره رها کند
co respondent
مردی که متهم بزنابازن شوهرداری بوده وباخودان زن یکجاموردتعیق
jilting
زنی یا مردی که معشوق خودرا یکباره رها کند
jilted
زنی یا مردی که معشوق خودرا یکباره رها کند
jilt
زنی یا مردی که معشوق خودرا یکباره رها کند
barman
مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
I dare you to say it to his face.
خیلی راست می گویی ( اگه مردی ) جلوی خودش بگه
barmen
مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
He has grown into a man .
برای خودش مردی شده ( بزرگ شده )
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
quarantine
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com